تنها چند ساعت مانده به اعلام دور جدید تحریمها از سوی دولت ایالاتمتحده، محمد جواد ظریف سفیر ولیفقیه با عجله راهی بلاد «کفر و شیطان بزرگ» گردید تا ضمن حضور در جمع شکست خوردگان سیاست مخرب مماشات، از این تحول که به یقین نقطه عطفی در سیاست جدید خارجی آمریکا می باشد، جلوگیری به عمل آورد.
گرچه این سفر خفتبار و تحقیرآمیز و تمامی «روضههای» نماینده ولیفقیه و قربان صدقه رفتنهای وی اندر باب «حفظ ضرورت برجام» به نتایج و خواستههای دیکتاتوری خامنهای برای چرخاندن ورق منتهی نشد و وی که از سوی حامیان مقاومت ایران و اشرف نشانان مورد استقبال «بسیار گرم و آتشین» قرارگرفته بود، دست از پا درازتر راهی «ام القرای» تروریسم و بنیادگرایی گردید، اما به یقین ابعاد این ضربه که به ماشین جنگافروزی و تولید موشکهای بالستیک رژیم وارد آمده، به حدی است که هنوز جوهر صدور تحریمها خشک نشده، آه و فغان نه تنها «دلواپسان رژیم در ینگه دنیا» بلکه فراتر از آن در بیت «مقام معظم» را نیز به صدا درآورده است.
در این رابطه وزارت خارجه رژیم ضمن داد و فغان از اعمال تحریمهای جدید و اشاره به بیعملی اتحادیه اروپا برای جلوگیری از آن، در یک واکنش رذیلانه و کاملاً تدافعی اعلام کرد که «اقدام به تحریم تعدادی دیگر از اشخاص حقیقی و حقوقی آمریکایی که در ضدیت با مردم ایران و سایر ملل مسلمان منطقه گام برداشتهاند. اسامی این اشخاص به زودی اعلام خواهد شد» خواهد نمود!!. (سایت وزارت خارجه رژیم ۲۸ تیر ۱۳۹۶)
واقعیت این است که دیکتاتوری مطلقه ولیفقیه جیب گشادی برای مخالفت اتحادیه اروپا بهعنوان شریک اصلی تجاری خود علیه سیاستهای جدید در ایالاتمتحده و بهویژه چرخش دوران در این زمینه دوخته بود. بر این منطق خامنهای به غلط بر این تصور بود که با اهرمهای اقتصادی و بذل و بخششهای نفتی خواهد توانست، شریکی برای جنایات و سیاستهای مخرب منطقهای و بینالمللی دستوپا نماید. سفرهای شتابزده ظریف به پایتختهای اروپایی در ماه گذشته را باید در همین چارچوب ارزیابی نم. د، امری که نه تنها به بار ننشست، بلکه با سکوت کامل طرفهای تجاری رژیم که در زبان دیپلماتیک به معنای توافق اصولی با تحریمهای جدید میباشند، روبرو گردید.
بر اساس تحریمهای جدید که علیه ۱۸ فرد حقیقی و حقوقی و تماماً دست اندرکار موشکهای بالستیک بهعنوان زیر مجموعه پنهانی رژیم میباشند، «سه شبکهیی که روز سهشنبه تحریم شدند، از تدارکات نظامی یا سپاه پاسداران رژیم ایران حمایت میکنند آنهم از طریق توسعه وسایل نقلیه هوایی بدون نام و تجهیزات نظامی برای سپاه پاسداران، تولید و حفظ و نگهداری قایقهای دارای توانایی حمله سریع برای بخش دریایی سپاه یا تهیه اجزای الکترونیک برای نهادهایی پشتیبان ارتش رژیم ایران حمایت میکنند». (بخشهایی از بیانیه وزارت خزانهداری آمریکا، سایت مجاهدین خلق ۲۹ تیر ۱۳۹۶)
بر این منطق ملاحظه میشود که دیکتاتوری تروریستی ولیفقیه برای دور زدن تحریمها و پنهانکاری تعهدات و قطعنامههای سازمان ملل متحد منجمله قطعنامه ۲۲۳۱ که در آن به صراحت بر توقف هرگونه تلاش برای راهاندازی سیسستم های موشک بالستیک تأکید شدهاند، دست به راهاندازی زیر شبکههایی با هویتهای مجهول بینامونشان زده است.
بر این سیاق رژیم آخوندی برای جان بدر بردن از باتلاق «تحریمهای جدید» در این دور از شیادی و دغلکاری، شرکتهای خارجی طرف حسابهای نفتی را نیز وارد این به ازای نموده تا بدینسان «خاکریزی» جدید را برای پیشبرد برنامههای موشکی خود، برپا نماید.
گذشته از این واقعیات ابعاد دور جدید تحریمها که بخشی از آن دیروز به تصویب رسید، نه تنها برنامههای مخرب موشکی رژیم، بلکه فراتر از آن نقض شدید حقوق بشر در ایران آخوند زده را نیز هدف قرار خواهند داد. بر این منطق وزیر خزانهداری آمریکا ضمن تأکید بر این امر، گفت: «این تحریمها... پیام قدرتمندی میفرستد که ایالاتمتحده نمیتواند رفتار بیثبات کننده رژیم ایران را تحمل کند و آن را تحمل نخواهد کرد. ما به هدف قرار دادن سپاه پاسداران و فشار بر رژیم ایران برای متوقف کردن برنامه موشک بالستیک و فعالیتهای شرورانهاش در منطقه، ادامه خواهیم داد». (همان منبع بالا)
بهرحال با نگاهی به روند دوساله اخیر وبویژه نتایج سیاست استمالت از دیکتاتوری ولیفقیه که با قرارداد برجام «مهر و موم» گردید، اکنون جامعه بینالمللی به این نتیجه منطقی رسیده است که این رژیم با گرفتن بسیاری امتیازات همچنان هیچ سرسازش و مسالمت با کشورهای منطقه و بینالمللی را ندارد.
سیاستهای گسترش و راهاندازی تونلهای موشکی تماماً مؤید این واقعیت هستند که برجام در روح و جوهر اصلی خود با شکست روبرو شده است. دادن امتیاز به ولیفقیه نه در راستای رفاه و کمک به مردم محرم ایران، برای درآمدن از رکود اقتصادی و از بین بردن بحرانهای شدید صنعتی، اجتماعی، فقر و فلاکت و بیکاری خرج شده، بلکه تماماً هزینه سیاستهای صدور بنیادگرایی، تروریسم و برنامههای موشکی گردیدهاند. این واقعیت را در موشکاندازیهای خامنهای به کشورهای همسایه و مسلمان و یا تجهیز نیروهای تروریستی و بنیادگرا در یمن، لبنان، سوریه و یا عراق به موشکهای ساخت ایران بهخوبی میبینیم.
در این رابطه پاسدار امیرعلی حاجیزاده، فرمانده نیروی هوا فضای رژیم ضمن اعتراف به این واقعیات، بی محابا میگوید «» ما درخواست کردیم که حضرت آقا اجازه دهند در منطقه دیرالزور تعدادی از مقرهای اصلی و عقبه آنها را بزنیم. حضرت آقا نیم خط پاسخ دادند و فرمودند «موافقم، اقدام شود». وی سپس میافزاید: «خدمت حضرت آقا رسیدیم و برنامههایی را ارائه کردم که ایشان فرمودند اولویت من دقت در موشکهاست. اگر در رزمایشها مشکلی پیش میآمد میفرمودند کار موشکی شوخیبردار نیست بروید و کارتان را درست کنید». (سیات حکومتی تی نیوز ۲۸ تیر۱۳۹۶)