۱۳۹۶ تیر ۱۲, دوشنبه

این داستان من است، مجبور شدم شکنجه شدن برادرم بعنوان یک زندانی سیاسی را تماشا کنم


اینترنشنال بیزنس تایمز ۹/۴/۹۶ : « این داستان من است, مجبور شدم شکنجه شدن برادرم بعنوان یک زندانی سیاسی را تماشا کنم. رژیم ایران مرا ربود چون بعنوان یک دانشجو در حمایت از دموکراسی و حقوق بشر صحبت می کردم.




بقلم شبنم مددزاده – هر کسی یک داستانی برای گفتن دارد. خیلیها تجربه دردناکی دارند و دست اول از درد و رنج می توانند بگویند اما آنچه من تجربه کردم یکی از زندانهای رسوای ایران است که هنوز برایم کابوس است. همه اینها در 2009 شروع شد زمانی که من دانشجویی فعال بودم و تنها جرمی که داشتم داشتن یک عقیده و آرمان بود. من چندان نقطه نظر سیاسی خاصی نداشتم اما به چشم می دیدم که حقوق بشر در ایران روزانه نقض می شد. خیلی از سایر دانشجویان این وضعیت را دیده اند و خواهان تغییر هستند. من 21ساله بودم که بخاطر صریح اللهجه بودن دستگیر شدم. در 19فوریه 2009 من مسافر یک تاکسی بودم که یک خودرو بدون هویتی ما را متوقف کرد. این خودروی مشکوک عواملی بودند که عملا مرا ربودند و مرا به یک بازداشتگاه بردند... آنها سپس به من گفتند با برادرم تماس بگیرم تا بیاید و مرا به خانه ببرد اما وقتی برادرم   فرزاد آمد او را دستگیر کردند که سپس هر دوی ما را به اوین یعنی رسواترین زندان ایران منتقل کردند... در زندان دچار انواع بیماریها شدم و بدتر از همه آنها برادرم را در مقابل چشمانم شکنجه کردند... و می گفتند کسی در بیرون این چاردیواری به فکر شما در اینجا نیست.
گرچه صحنه های دردآوری که می دیدم هنوز برایم کابوس است اما مقاومت و ایستادگی او را نیز فراموش نمی کنم. او می گفت آنها فقط دروغ می گویند و پشت این دیوارها بیشماری از ایرانیان هستند که می دانند ما اینجا هستیم و فراموشمان نمی کنند.
من در نهایت بعد از 5سال زجر آور از زندان آزاد شدم.. اما آنچه برادرم به من گفت راجع به کسانی که در بیرون دیوارهای زندان بودند  این بود که در من جرقه یی را زد. من خواهان شناخت آنها بودم وشنیده بودم که تحصیل کرده هستند و خودشان را وقف تغییر دموکراتیک در ایران کرده اند... انها همه ساله در پاریس گرد هم می آیند و طنین شعار تغییر رژیم هستند.
در اول ژوییه من در این گردهمایی فری ایران شرکت می کنم... آنها که در بیرون دیوارهای زندان هستند به فکر آنها که در درون زندانها قرار دارند هستند و آنها را فراموش نمی کنند. من متعهد هستم که صدای آنها و میلیونها جوان ایرانی باشم که خواهان تغییر هستند. به این خاطر است که من در تجمع فری ایران شرکت می کنم ».