(گفتگو با محمدعلی توحیدی)
سؤال: لایحه تحریم رژیم و سپاه پاسداران که در مجلس نمایندگان آمریکا تصویب شده بود، در سنا هم به تصویب رسید. خامنهای اما سکوت کرده است. روحانی هم دو روز پیش نکتهیی گفته که من میخواهم بر اساس صحبت او سؤالم را مطرح کنم. اجازه بدهید صحبتهای روحانی را بشنویم.
تلویزیون رژیم، روحانی: «اگر دشمن بخشی از عهد را زیر پا گذاشت، ما هم بخشی را زیر پا میگذاریم. اگر همه عهد را زیر پا گذاشتند، ما هم همه عهد را زیر پا میگذاریم. ما باید همیشه بنیة دفاعیمان را تقویت و قوی کنیم. تمام سلاحهای دفاعیمان را بدون توجه به نظر ات دیگران، تقویت خواهیم کرد. ما راهمان را برای تقویت بنیة دفاعی ادامه میدهیم. ما حتماً پاسخ خواهیم داد و در اولین قدم، مجلس شورای اسلامی قدمهایش را در این زمینه برخواهد داست. آنطرف اگر کنگره است، اینطرف هم مجلس شورای اسلامی ما است».
آقای توحیدی! روحانی دارد به مجلس پاس میدهد. ظاهراً واکنش بسیار ضعیفی است خامنهای هم که سکوت کرده است. شما وضعیت رژیم و واکنشهای سران آن را چگونه میبینید؟
محمدعلی توحیدی: در ورای بحث حقوقی و تکنیکیِ تحریمها، رژیم خودش را در یک وضعیت سیاسی یا استراتژیکی براندازی و سقوط و یا در محاصره مقاومت و خطوط این مقاومت میبیند. همین هفته در نماز جمعههای رژیم ـ که خامنهای شب جمعه کوکشان میکند ـ حرفشان همین بود. احمد خاتمی گفت با یک نقشه مسیر مشخصی دنبال سرنگونی هستند. یعنی این تحریمها و تحولات را هم در آن چهارچوب میبیند. در نتیجه، به نظر من رژیم یک وضعیت و حالت شوک دارد؛ قادر به موضعگیری قوی به نفع خودش ـ حتی از موضع تکنیکی و حقوقی هم ـ نیست.
قبلاً حرفهای عراقچی و ظریف و الآن حرفهای روحانی را شنیدیم که به مجلس پاس میدهد. از آن طرف هم باند خامنهای همین کار را میکند. در نماز جمعهها دیدیم که از جهت موضعگیری، آنها هم به اشکال مختلف به دولت پاس میدهند. برخی میگویند بانک مرکزی هم تحریم میشود. علمالهدی میگوید اصلاً دولت خودش هم شامل تحریمها میشود و باید برود کاری بکند. یا شعار میدهند که ما هم باید برجام را کنار بگذاریم؛ رفتهایم در برجام گیر افتادهایم.
چیزی که میتوان به آن شوک و نگرانی اضافه کرد، واکنش رژیم از نظر سیاسی است. این مسأله و این ضربه و این شوک، به داخل رژیم ریخته و بحران داخل آن را حول همین موضوع تشدید کرده است.
سؤال: در همین رابطه بهاصطلاح کارشناس رژیم فؤاد ایزدی نکاتی را گفته است که خوب است ببینیم.
تلویزیون رژیم، فؤاد ایزدی: «این قانون، مادر تحریمها است. به دو دلیل اصلی: دلیل اول این است که یکی از ویژگیهای قانون کشورهای غرب این است که نهادهای نظامی کشور را ذیل گروههای تروریستی قرار میدهد. این نهاد نظامی را میگذارند وسط. بعد جاهای دیگر کشور را که میخواهند تحریم کنند، بهنوعی به این نهاد متصل میکنند. بر اساس ادبیات و متنی که نوشته شده است، مثلاً هر نهادی که بالای سر این نهاد نظامی باشد، دولت بودجه نهاد نظامی را تأمین میکند؛ از این جهت به نهاد نظامی متصل میشود. این نهاد نظامی که در ریل نیروهای تروریستی میرود، برای دولت هم همین اتفاق میافتد».
آقای توحیدی! اینطور که مشخص است، رژیم دو نوع موضعگیری میکند. حتماً که ناشی از اختلافات و کشمکشهایشان است. اصل حرف و سیاست واقعی رژیم و وضعیت آن چیست؟
محمدعلی توحیدی: در خلال همین تصفیه حسابها و کشمکشهای جناحی، حرفها را بر سر سیاست و وضعیت واقعی رژیم هم میزنند. امام جمعههای رژیم شعار میدهند باید برجام را بههم زد و دولت چرا این کارها را کرده است؟ اما از آن طرف دولت روحانی که این پرونده دستش است، در یکی از روزنامههایشان نوشته بود ـ در جواب برخی از این حرفها ـ که قبلاً هم تحریمها به همین شکلی علیه سپاه بوده است. روزنامه شرق نوشته است که «این تحریمها به گستردهترین شکل علیه سپاه پاسداران وجود داشته است». در حالی که اینها میگویند جدید است و تجمیع بقیه هم نیست. «قبلاً بر مبنای فرمان اجرایی 13224سال 2001 نیروی قدس سپاه در لیست گروههای حامی تروریستی بوده است». و نتیجه میگیرد که: «به هر طریق حساسیت امر ایجاب میکند که قبل از هر موضعگیری رسمی از سوی ایران در مورد این مصوبه کنگره یا هر اقدام دیگر دولت آمریکا در ارتباط با برجام، موضوع بهطور دقیق و حقوقی بررسی شود. روند حل اختلافی که در برجام پیشبینی شده، طبعاً روندی پیچیده است و در آن باید هر هفت کشور ذیربط، یک هیأت مشورتی 3نفره و نهایتاً شورای امنیت نظر بدهند. بنابراین هر دعوایی در این زمینه باید از مبانی حقوقی کاملاً محکمی برخوردار باشد».
معلوم است از خلال این حرفها میگوید که ما ناگزیر هستیم همان برجام و ساز و کارهایی که در آن هست را ادامه دهیم و قادر نیستیم کار دیگری بکنیم. یعنی مسیر اصلیمان همان برجامهای 1و 2و. باشد. این حرفی است که بهعنوان سیاست اصلی میگوید. حتی وزیر ارشاد کابینه روحانی گفته بود که مگر ما قبلاً در چه وضعیتی بودیم؟ تقریباً یک وضعیت فروپاشی اقتصادی ـ سیاسی را تصویر میکند و میگوید: «در کشوری که با رشد اقتصاد منفی و تورم منهای شش وهشت دهم (۶.۸ ــ ) روبهرو بوده و تورم 6درصدی داشته، گرانی سرسامآور بوده و از نظر سیاسی هم وضعیت طوری بوده است که رئیس قوه مجریه رفت مجلس و. ـ اشاره میکند به احمدینژاد که دزدی داداش روحانی را برد مجلس خواند و بین لاریجانی و احمدینژاد دعوا شد که بیرونش کردند و شد آن یکشنبه یا جمعه سیاه که خامنهای هم در موردش صحبت کرد ـ و ادامه میدهد: «ما در آن زمان در ناکجاآباد سیر میکردیم. تنها راه، برجام بوده است. تنها راه رسیدن خاورمیانه به آرامش هم همین برجام است».
در محتوا بالاخره این حرف را میزنند که ما باید برجام را ادامه بدهیم. عملاً هم قادر به کار دیگری نیستند. در واقع خامنهای که خودش زیر همان فشارها و قبل از روی کار آمدن روحانی، مذاکرات برجام را شروع کرده بود ـ با خط قرمزهایی که گذاشته بود و خودش برداشت ـ این اجبار را داشته است. با این حال این دو راهی مرگ و خودکشی جلو رژیم هست. خود خامنهای هم میگوید این مسیر که به آن میگویند تغییر رفتار ما در منطقه، این همان تغییر نظام و براندازی است. در نتیجه این نمیتواند آن مسیر را پیش ببرد. الآن یک چنین وضعیتی است. شما میگویید سیاست واقعی چیست؟ بحران و این دو راهی جلو رژیم است.
سؤال: اجازه دهید همین حرفهای خامنهای در اردیبهشت را با هم ببینیم؛ سپس من سؤال بعدی را مطرح میکنم.
تلویزیون رژیم، خامنهای: «یک روزی صریحاً میگفتند که نظام اسلامی باید از بین برود. بعد آمدند این را تعدیل کردند و گفتند تغییر رفتار جمهوری اسلامی. بنده همان موقع به مسئولان عزیز کشور گفتم آقایان توجه داشته باشید که تغییر رفتار با تغییر نظام هیچ فرقی ندارد. تغییر رفتار، معنیاش این نیست که اگر صبح ساعت 7میآمدیم، حالا ۷.۵یا ۶.۵بیاییم. تغییر رفتار یعنی اینکه راه اسلام را میرفتیم؛ راه انقلاب را میرفتیم، خط امام را میرفتیم، حالا زاویه بگیریم؛ اول 20درجه، بعد 45درجه، بعد 90درجه و بعد 180درجه در طرف مقابل حرکت بکنیم. تغییر رفتار یعنی این. یعنی همان از بین بردن نظام اسلامی».
آقای توحیدی! شما به ضعف در همین موضوع و واکنشهای رژیم اشاره کردید. در ورای واکنشهای دو جناح رژیم، به نظر میآید همان خط حفظ برجام با کمک اروپاییها را دارند دنبال میکنند. آیا اینطور نیست؟
محمدعلی توحیدی: بله، طبعاً دارند همین کار را میکنند؛ منتها نکته اینجاست که این خط در سیستم رژیم کار نمیکند. در حرفهایی که از خامنهای شنیدیم، میگفت باید 180درجه عوض کنیم که آن هم به نابودیمان منجر میشود. به فرض هم که بخواهد 180درجه عوض کند، اصلاً قادر به این کار نیست. یک روحانی هست ـ یا خاتمی که قبل از او آمده بود ـ که اصلاً پتانسیل و ظرفیت تغییر مسیر را ندارد. این خط در داخل رژیم کار نمیکند. از نظر سیاسی هم قادر به ادامه دادنش نیستند. در عمل هم کارشکنی پشت کارشکنی هست که روحانی اصلاً قادر نیست ادامه بدهد.
هفته قبل روحانی با سپاه ملاقاتی داشت که فرماندهان اصلی سپاه یعنی جعفری سرکرده کل سپاه، قاسم سلیمانی فرمانده سپاه تروریستی قدس و سرکرده موشکیشان حاجیزاده و فرمانده یا جانشین قرارگاه مسئول امنیت تهران ـ کوثری ـ رفته بودند صحبت کنند. همهاش خط و نشان به روحانی که تو نمیتوانی این مسیرها را بروی. خوب است جملهیی از توضیحی که یکی از سرتیپ پاسداری که در کیهان مقاله مینویسد و در جریان موضوع است، بخوانم. نوشته است: «این جلسه بهدرخواست فرماندهان ارشد سپاه بوده است. محور اصلی بحثشان هم نقد عملکرد و مواضع دولت در حوزه امنیت نظام بوده است. فرماندهان ارشد سپاه میخواستند صریحاً دغدغههای مهمی را که دارند، با رئیسجمهور در میان بگذارند. سپاه قطعاً در رابطه با وظایفی که بر اساس قانون اساسی بر عهده دارد، غیر از به صدا در آوردن زنگها، اقدامات اساسی را برای رفع دغدغهها دنبال میکند؛ و این همان چیزی است که از سپاه، یک موجود ویژه ساخته است. موجودی که وقتی با لبه امنیتی وارد ماجرا میشود، پیچیدهترین توطئههای امنیتی ـ آنگونه که در سالهای 59و 60وجود داشت ـ را خنثی میکند».
حرف این است که ما با شرایط 59و 60روبهرو هستیم؛ شرایطی که خامنهای هم بعد از انتخابات دو، سه بار گفت. یعنی پشت این مسائل، یک رویارویی و بحران و چالش بسیار بزرگتری در مقابلشان قرار گرفته است که صورت مسألهاش، براندازی سیستم است. از آن سو هم طرف حسابش جامعه ایران و مقاومت سازمانیافتهاش و مجاهدین هستند. یعنی دارند از اینها با هم صحبت میکنند.
بنابراین در چنین شرایطی، مسأله اصلی و مهم رژیم، این صورت مسأله است. پشت این کشاکشهای مربوط به تحریمها هم آنها با این مسأله مواجهاند. شما میگویید به نظر میرسد این خط را میخواهند بروند؛ اما این خط در این دستگاه کار نمیکند. این صورت مسأله اصلی در رابطه با محاصره بودن رژیم توسط یک مقاومتی است که در وجه سیاسی خطوطش در سطح بینالمللی، از 30سال پیش تأکید داشته که باید رژیم را تحریم و طرد کرد. منتها الآن دنیا هم دارد به همین نتیجه میرسد.
سؤال: وقتی اشاره میکنید به این محاصره و آن جنگ واقعی که پشت صحنه کشاکشهای رژیم وجود دارد، دقیقاً به چه معنا است؟ آیا به افشاگریهایی که در رابطه با سپاه میشود و یا لیستگذاری سپاه برمیگردد؟ آیا منظورتان این جنگ است؟
محمدعلی توحیدی: قطعاً این جنبهها هم هست؛ ولی همانطور که اشاره کردم، در ورای بحثهای تکنیکی و حقوقی، الآن در ادبیات دو طرف ـ آمریکا و رژیم ـ صحبت از روح برجام میکنند که چه بوده و چطوری نقض شده است. سؤال این است که در ورای مسائل حقوقی و تکنیکی، روح برجام چیست؟ در روح این برجام یک سیاستی را دولت قبلی آخوند روحانی پیش میبرده که عبارت است از اینکه به این رژیم امتیاز داده شود، راهها باز شود و در عینحال به اتمی رژیم دهنه بزنند.
اگر یادتان باشد همان موقع ـ حتی در دولت بوش ـ مقاومت ایران و رئیسجمهور برگزیده مقاومت میگفتند که بحران اتمی را ما افشا کردیم ـ چه در رابطه با اتمی و چه در رابطه با سپاه ـ . ولی مقاومت ایران یک حرف سیاسی داشت که میگفت اگر اتمی را ما افشا کردیم و دنیا هم الآن اینطوری علیه آن برانگیخته شده است، اما دخالتهایش در عراق برای صدور تروریسم و بنیادگرایی، صدبار خطرناکتر از بمب اتمی است.
الآن صورت مسأله به اینجا رسیده است. همین قانون تحریمی که از آن صحبت میکنیم، اول مقصودش رژیم بود و عنوانش برای مقابله کردن با سیاست مخرب رژیم است که خاورمیانه را به آتش کشیده و دنیا را هم تهدید به جنگ میکند. الآن دنیا دارد به این نزدیک میشود. میبیند که برای آرامش در خاورمیانه و برای حل موضوع، راهحل این است و آن سیاست چقدر خطرناک بود.
در نتیجه، ما در ورای این مسائل میبینیم ـ و آنچه من بر آن تأکید دارم ـ که آن چیزی که در پشت همه این تحولات میباشد، سیاستی بوده که از آن مقاومت بوده است، حرف این مقاومت بوده و فقط هم جنبه ملی و میهنی و کشور خودمان ندارد؛ واقعاً برای صلح منطقه و سطح بینالمللی ـ چه در رابطه با اتمی و چه ماهیت تروریستی سپاه و کل حکومت آخوندی که سیاست مخربی دارد ـ امنیت و صلح جهانی است؛ درست مثل فاشیسم هیتلری. واقعاً این مقایسه، قیاس نابجایی نیست ـ صرفنظر از تفاوت دو رژیم و موقعیت بینالمللی ـ . الآن دنیا دارد به این نزدیک میشود.
در این شرایط است که رژیم خودش را در محاصره احساس میکند. فیالواقع هم سیر تحولات در همین راستا است. در پشت تحولات، بایستی عمق استراتژیک ـ سیاسی وقایع را دید که رژیم این را حس کرده است. اگر مثال توهینآمیزی برای حیوانات نباشد، وقتی زلزله در کار است، بعضی حیوانات زودتر متوجه میشوند و شروع به گریز به این طرف و آن طرف میکنند. الآن موضعگیریها و واکنشهای رژیم هم شبیه احساس یک زلزله است. مثل موجودی که احساس میکند در محاصره یک مقاومت مردمی و انسانی، به مرحله آخرش رسیده است.
سؤال: لایحه تحریم رژیم و سپاه پاسداران که در مجلس نمایندگان آمریکا تصویب شده بود، در سنا هم به تصویب رسید. خامنهای اما سکوت کرده است. روحانی هم دو روز پیش نکتهیی گفته که من میخواهم بر اساس صحبت او سؤالم را مطرح کنم. اجازه بدهید صحبتهای روحانی را بشنویم.
تلویزیون رژیم، روحانی: «اگر دشمن بخشی از عهد را زیر پا گذاشت، ما هم بخشی را زیر پا میگذاریم. اگر همه عهد را زیر پا گذاشتند، ما هم همه عهد را زیر پا میگذاریم. ما باید همیشه بنیة دفاعیمان را تقویت و قوی کنیم. تمام سلاحهای دفاعیمان را بدون توجه به نظر ات دیگران، تقویت خواهیم کرد. ما راهمان را برای تقویت بنیة دفاعی ادامه میدهیم. ما حتماً پاسخ خواهیم داد و در اولین قدم، مجلس شورای اسلامی قدمهایش را در این زمینه برخواهد داست. آنطرف اگر کنگره است، اینطرف هم مجلس شورای اسلامی ما است».
آقای توحیدی! روحانی دارد به مجلس پاس میدهد. ظاهراً واکنش بسیار ضعیفی است خامنهای هم که سکوت کرده است. شما وضعیت رژیم و واکنشهای سران آن را چگونه میبینید؟
محمدعلی توحیدی: در ورای بحث حقوقی و تکنیکیِ تحریمها، رژیم خودش را در یک وضعیت سیاسی یا استراتژیکی براندازی و سقوط و یا در محاصره مقاومت و خطوط این مقاومت میبیند. همین هفته در نماز جمعههای رژیم ـ که خامنهای شب جمعه کوکشان میکند ـ حرفشان همین بود. احمد خاتمی گفت با یک نقشه مسیر مشخصی دنبال سرنگونی هستند. یعنی این تحریمها و تحولات را هم در آن چهارچوب میبیند. در نتیجه، به نظر من رژیم یک وضعیت و حالت شوک دارد؛ قادر به موضعگیری قوی به نفع خودش ـ حتی از موضع تکنیکی و حقوقی هم ـ نیست.
قبلاً حرفهای عراقچی و ظریف و الآن حرفهای روحانی را شنیدیم که به مجلس پاس میدهد. از آن طرف هم باند خامنهای همین کار را میکند. در نماز جمعهها دیدیم که از جهت موضعگیری، آنها هم به اشکال مختلف به دولت پاس میدهند. برخی میگویند بانک مرکزی هم تحریم میشود. علمالهدی میگوید اصلاً دولت خودش هم شامل تحریمها میشود و باید برود کاری بکند. یا شعار میدهند که ما هم باید برجام را کنار بگذاریم؛ رفتهایم در برجام گیر افتادهایم.
چیزی که میتوان به آن شوک و نگرانی اضافه کرد، واکنش رژیم از نظر سیاسی است. این مسأله و این ضربه و این شوک، به داخل رژیم ریخته و بحران داخل آن را حول همین موضوع تشدید کرده است.
سؤال: در همین رابطه بهاصطلاح کارشناس رژیم فؤاد ایزدی نکاتی را گفته است که خوب است ببینیم.
تلویزیون رژیم، فؤاد ایزدی: «این قانون، مادر تحریمها است. به دو دلیل اصلی: دلیل اول این است که یکی از ویژگیهای قانون کشورهای غرب این است که نهادهای نظامی کشور را ذیل گروههای تروریستی قرار میدهد. این نهاد نظامی را میگذارند وسط. بعد جاهای دیگر کشور را که میخواهند تحریم کنند، بهنوعی به این نهاد متصل میکنند. بر اساس ادبیات و متنی که نوشته شده است، مثلاً هر نهادی که بالای سر این نهاد نظامی باشد، دولت بودجه نهاد نظامی را تأمین میکند؛ از این جهت به نهاد نظامی متصل میشود. این نهاد نظامی که در ریل نیروهای تروریستی میرود، برای دولت هم همین اتفاق میافتد».
آقای توحیدی! اینطور که مشخص است، رژیم دو نوع موضعگیری میکند. حتماً که ناشی از اختلافات و کشمکشهایشان است. اصل حرف و سیاست واقعی رژیم و وضعیت آن چیست؟
محمدعلی توحیدی: در خلال همین تصفیه حسابها و کشمکشهای جناحی، حرفها را بر سر سیاست و وضعیت واقعی رژیم هم میزنند. امام جمعههای رژیم شعار میدهند باید برجام را بههم زد و دولت چرا این کارها را کرده است؟ اما از آن طرف دولت روحانی که این پرونده دستش است، در یکی از روزنامههایشان نوشته بود ـ در جواب برخی از این حرفها ـ که قبلاً هم تحریمها به همین شکلی علیه سپاه بوده است. روزنامه شرق نوشته است که «این تحریمها به گستردهترین شکل علیه سپاه پاسداران وجود داشته است». در حالی که اینها میگویند جدید است و تجمیع بقیه هم نیست. «قبلاً بر مبنای فرمان اجرایی 13224سال 2001 نیروی قدس سپاه در لیست گروههای حامی تروریستی بوده است». و نتیجه میگیرد که: «به هر طریق حساسیت امر ایجاب میکند که قبل از هر موضعگیری رسمی از سوی ایران در مورد این مصوبه کنگره یا هر اقدام دیگر دولت آمریکا در ارتباط با برجام، موضوع بهطور دقیق و حقوقی بررسی شود. روند حل اختلافی که در برجام پیشبینی شده، طبعاً روندی پیچیده است و در آن باید هر هفت کشور ذیربط، یک هیأت مشورتی 3نفره و نهایتاً شورای امنیت نظر بدهند. بنابراین هر دعوایی در این زمینه باید از مبانی حقوقی کاملاً محکمی برخوردار باشد».
معلوم است از خلال این حرفها میگوید که ما ناگزیر هستیم همان برجام و ساز و کارهایی که در آن هست را ادامه دهیم و قادر نیستیم کار دیگری بکنیم. یعنی مسیر اصلیمان همان برجامهای 1و 2و. باشد. این حرفی است که بهعنوان سیاست اصلی میگوید. حتی وزیر ارشاد کابینه روحانی گفته بود که مگر ما قبلاً در چه وضعیتی بودیم؟ تقریباً یک وضعیت فروپاشی اقتصادی ـ سیاسی را تصویر میکند و میگوید: «در کشوری که با رشد اقتصاد منفی و تورم منهای شش وهشت دهم (۶.۸ ــ ) روبهرو بوده و تورم 6درصدی داشته، گرانی سرسامآور بوده و از نظر سیاسی هم وضعیت طوری بوده است که رئیس قوه مجریه رفت مجلس و. ـ اشاره میکند به احمدینژاد که دزدی داداش روحانی را برد مجلس خواند و بین لاریجانی و احمدینژاد دعوا شد که بیرونش کردند و شد آن یکشنبه یا جمعه سیاه که خامنهای هم در موردش صحبت کرد ـ و ادامه میدهد: «ما در آن زمان در ناکجاآباد سیر میکردیم. تنها راه، برجام بوده است. تنها راه رسیدن خاورمیانه به آرامش هم همین برجام است».
در محتوا بالاخره این حرف را میزنند که ما باید برجام را ادامه بدهیم. عملاً هم قادر به کار دیگری نیستند. در واقع خامنهای که خودش زیر همان فشارها و قبل از روی کار آمدن روحانی، مذاکرات برجام را شروع کرده بود ـ با خط قرمزهایی که گذاشته بود و خودش برداشت ـ این اجبار را داشته است. با این حال این دو راهی مرگ و خودکشی جلو رژیم هست. خود خامنهای هم میگوید این مسیر که به آن میگویند تغییر رفتار ما در منطقه، این همان تغییر نظام و براندازی است. در نتیجه این نمیتواند آن مسیر را پیش ببرد. الآن یک چنین وضعیتی است. شما میگویید سیاست واقعی چیست؟ بحران و این دو راهی جلو رژیم است.
سؤال: اجازه دهید همین حرفهای خامنهای در اردیبهشت را با هم ببینیم؛ سپس من سؤال بعدی را مطرح میکنم.
تلویزیون رژیم، خامنهای: «یک روزی صریحاً میگفتند که نظام اسلامی باید از بین برود. بعد آمدند این را تعدیل کردند و گفتند تغییر رفتار جمهوری اسلامی. بنده همان موقع به مسئولان عزیز کشور گفتم آقایان توجه داشته باشید که تغییر رفتار با تغییر نظام هیچ فرقی ندارد. تغییر رفتار، معنیاش این نیست که اگر صبح ساعت 7میآمدیم، حالا ۷.۵یا ۶.۵بیاییم. تغییر رفتار یعنی اینکه راه اسلام را میرفتیم؛ راه انقلاب را میرفتیم، خط امام را میرفتیم، حالا زاویه بگیریم؛ اول 20درجه، بعد 45درجه، بعد 90درجه و بعد 180درجه در طرف مقابل حرکت بکنیم. تغییر رفتار یعنی این. یعنی همان از بین بردن نظام اسلامی».
آقای توحیدی! شما به ضعف در همین موضوع و واکنشهای رژیم اشاره کردید. در ورای واکنشهای دو جناح رژیم، به نظر میآید همان خط حفظ برجام با کمک اروپاییها را دارند دنبال میکنند. آیا اینطور نیست؟
محمدعلی توحیدی: بله، طبعاً دارند همین کار را میکنند؛ منتها نکته اینجاست که این خط در سیستم رژیم کار نمیکند. در حرفهایی که از خامنهای شنیدیم، میگفت باید 180درجه عوض کنیم که آن هم به نابودیمان منجر میشود. به فرض هم که بخواهد 180درجه عوض کند، اصلاً قادر به این کار نیست. یک روحانی هست ـ یا خاتمی که قبل از او آمده بود ـ که اصلاً پتانسیل و ظرفیت تغییر مسیر را ندارد. این خط در داخل رژیم کار نمیکند. از نظر سیاسی هم قادر به ادامه دادنش نیستند. در عمل هم کارشکنی پشت کارشکنی هست که روحانی اصلاً قادر نیست ادامه بدهد.
هفته قبل روحانی با سپاه ملاقاتی داشت که فرماندهان اصلی سپاه یعنی جعفری سرکرده کل سپاه، قاسم سلیمانی فرمانده سپاه تروریستی قدس و سرکرده موشکیشان حاجیزاده و فرمانده یا جانشین قرارگاه مسئول امنیت تهران ـ کوثری ـ رفته بودند صحبت کنند. همهاش خط و نشان به روحانی که تو نمیتوانی این مسیرها را بروی. خوب است جملهیی از توضیحی که یکی از سرتیپ پاسداری که در کیهان مقاله مینویسد و در جریان موضوع است، بخوانم. نوشته است: «این جلسه بهدرخواست فرماندهان ارشد سپاه بوده است. محور اصلی بحثشان هم نقد عملکرد و مواضع دولت در حوزه امنیت نظام بوده است. فرماندهان ارشد سپاه میخواستند صریحاً دغدغههای مهمی را که دارند، با رئیسجمهور در میان بگذارند. سپاه قطعاً در رابطه با وظایفی که بر اساس قانون اساسی بر عهده دارد، غیر از به صدا در آوردن زنگها، اقدامات اساسی را برای رفع دغدغهها دنبال میکند؛ و این همان چیزی است که از سپاه، یک موجود ویژه ساخته است. موجودی که وقتی با لبه امنیتی وارد ماجرا میشود، پیچیدهترین توطئههای امنیتی ـ آنگونه که در سالهای 59و 60وجود داشت ـ را خنثی میکند».
حرف این است که ما با شرایط 59و 60روبهرو هستیم؛ شرایطی که خامنهای هم بعد از انتخابات دو، سه بار گفت. یعنی پشت این مسائل، یک رویارویی و بحران و چالش بسیار بزرگتری در مقابلشان قرار گرفته است که صورت مسألهاش، براندازی سیستم است. از آن سو هم طرف حسابش جامعه ایران و مقاومت سازمانیافتهاش و مجاهدین هستند. یعنی دارند از اینها با هم صحبت میکنند.
بنابراین در چنین شرایطی، مسأله اصلی و مهم رژیم، این صورت مسأله است. پشت این کشاکشهای مربوط به تحریمها هم آنها با این مسأله مواجهاند. شما میگویید به نظر میرسد این خط را میخواهند بروند؛ اما این خط در این دستگاه کار نمیکند. این صورت مسأله اصلی در رابطه با محاصره بودن رژیم توسط یک مقاومتی است که در وجه سیاسی خطوطش در سطح بینالمللی، از 30سال پیش تأکید داشته که باید رژیم را تحریم و طرد کرد. منتها الآن دنیا هم دارد به همین نتیجه میرسد.
سؤال: وقتی اشاره میکنید به این محاصره و آن جنگ واقعی که پشت صحنه کشاکشهای رژیم وجود دارد، دقیقاً به چه معنا است؟ آیا به افشاگریهایی که در رابطه با سپاه میشود و یا لیستگذاری سپاه برمیگردد؟ آیا منظورتان این جنگ است؟
محمدعلی توحیدی: قطعاً این جنبهها هم هست؛ ولی همانطور که اشاره کردم، در ورای بحثهای تکنیکی و حقوقی، الآن در ادبیات دو طرف ـ آمریکا و رژیم ـ صحبت از روح برجام میکنند که چه بوده و چطوری نقض شده است. سؤال این است که در ورای مسائل حقوقی و تکنیکی، روح برجام چیست؟ در روح این برجام یک سیاستی را دولت قبلی آخوند روحانی پیش میبرده که عبارت است از اینکه به این رژیم امتیاز داده شود، راهها باز شود و در عینحال به اتمی رژیم دهنه بزنند.
اگر یادتان باشد همان موقع ـ حتی در دولت بوش ـ مقاومت ایران و رئیسجمهور برگزیده مقاومت میگفتند که بحران اتمی را ما افشا کردیم ـ چه در رابطه با اتمی و چه در رابطه با سپاه ـ . ولی مقاومت ایران یک حرف سیاسی داشت که میگفت اگر اتمی را ما افشا کردیم و دنیا هم الآن اینطوری علیه آن برانگیخته شده است، اما دخالتهایش در عراق برای صدور تروریسم و بنیادگرایی، صدبار خطرناکتر از بمب اتمی است.
الآن صورت مسأله به اینجا رسیده است. همین قانون تحریمی که از آن صحبت میکنیم، اول مقصودش رژیم بود و عنوانش برای مقابله کردن با سیاست مخرب رژیم است که خاورمیانه را به آتش کشیده و دنیا را هم تهدید به جنگ میکند. الآن دنیا دارد به این نزدیک میشود. میبیند که برای آرامش در خاورمیانه و برای حل موضوع، راهحل این است و آن سیاست چقدر خطرناک بود.
در نتیجه، ما در ورای این مسائل میبینیم ـ و آنچه من بر آن تأکید دارم ـ که آن چیزی که در پشت همه این تحولات میباشد، سیاستی بوده که از آن مقاومت بوده است، حرف این مقاومت بوده و فقط هم جنبه ملی و میهنی و کشور خودمان ندارد؛ واقعاً برای صلح منطقه و سطح بینالمللی ـ چه در رابطه با اتمی و چه ماهیت تروریستی سپاه و کل حکومت آخوندی که سیاست مخربی دارد ـ امنیت و صلح جهانی است؛ درست مثل فاشیسم هیتلری. واقعاً این مقایسه، قیاس نابجایی نیست ـ صرفنظر از تفاوت دو رژیم و موقعیت بینالمللی ـ . الآن دنیا دارد به این نزدیک میشود.
در این شرایط است که رژیم خودش را در محاصره احساس میکند. فیالواقع هم سیر تحولات در همین راستا است. در پشت تحولات، بایستی عمق استراتژیک ـ سیاسی وقایع را دید که رژیم این را حس کرده است. اگر مثال توهینآمیزی برای حیوانات نباشد، وقتی زلزله در کار است، بعضی حیوانات زودتر متوجه میشوند و شروع به گریز به این طرف و آن طرف میکنند. الآن موضعگیریها و واکنشهای رژیم هم شبیه احساس یک زلزله است. مثل موجودی که احساس میکند در محاصره یک مقاومت مردمی و انسانی، به مرحله آخرش رسیده است.