۱۳۹۶ آبان ۲۰, شنبه

گفت‌وگوی رادیو فردا با پژوهشگر اسناد بن‌لادن در مورد روابط ایران و القاعده


سایت رادیو فردا ۱۷/۸/۹۶ : « سازمان اطلاعات مرکزی ایالات متحده، اسناد تازه ای از حمله به مخفی گاه اسامه بن لادن در پاکستان را منتشر کرده است. بخشی از این مدارک که پیش تر به رویت پژوهشگران بنیاد دفاع از دمکراسی ها رسیده، به روابط میان جمهوری اسلامی و گروه القاعده مربوط می شود. در پرونده منتشر شده از سوی سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سی آی ای، موسوم به پرونده بن لادن ۱۹ صفحه به جزییاتی از روابط جمهوری اسلامی ایران و القاعده اختصاص دارد که پیش از این انتشار نیافته بود.

در این ۱۹ صفحه، ازجمله پیشنهادهایی از جانب دولت ایران به القاعده ذکر شده مانند اعطای کمک های مالی، تسلیحاتی، آموزش نظامی در اردوگاه های حزب الله و توسط اعضای این سازمان به افراد ارشد القاعده در برابر حمله به منافع ایالات متحده در منطقه و ورای آن. در عین حال بنا بر این اسناد در مقطعی دیگر از زمان، تنش هایی بین دو طرف به وجود آمده که به بازداشت شماری از اعضای ارشد القاعده در ایران انجامیده است. ایران، درستی این اسناد را زیر سوال برده است. محمد جواد ظریف، وزیر خارجه ایران، گفته است این مدارک اخبار دروغ و گزینشی هستند. حمید بعیدی نژاد، سفیر ایران در بریتانیا، از دیگر مقام هایی ست که به این اسناد واکنش نشان داده و ایالات متحده را متهم کرده است که خود گروه القاعده را ایجاد کرد. نادر صدیقی همکار رادیو فردا در واشینگتن با بیل روجیو یکی از دو پژوهشگر ارشد بنياد دفاع از دمکراسی ها که این پرونده و مدارک پیوست آن را مشاهده و مطالعه کرده، گفت وگویی انجام داده است.
ادعاهای سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا، سی آی ای در فایل بن لادن تا چه اندازه معتبر است؟
فکر می کنم بسیار معتبر است. ببینید، گزارش کمیسیون رسیدگی به رویداد یازدهم سپتامبر [سال ۲۰۰۱ میلادی] به اینگونه ارتباطها اشاره می کند. وزارت خارجه و وزارت خزانه داری دولت اوباما چندین بار به این نکته اشاره کرده و فاش ساختند که رهبران مشخصی از القاعده چگونه از ایران بهره مند شده و در ایران اقامت داشتند. ایران همین طور فراهم کننده نیازهای شبکه ی القاعده بوده و بطور کلی اطلاعات مستقل مربوط به این همکاری ها وجود دارد، بنابراین موردی برای تردید در باره درستی پرونده ها و یا دخالت دولت آمریکا وجود ندارد. آنچه ما در کار [پژوهشی] خود انجام می دهیم، دقت در کنش دولت آمریکا و واکنش دولت های دیگر و سازمان های جهادی است و اینکه آنها چگونه عمل می کنند و هنگامی که به این نکات دقیق می شویم و اعمال دولت ایران را نظاره می کنیم، به این نتیجه می رسیم که اعتبار این ادعاها تردید ناپذیرند. پس از یازدهم سپتامبر [۲۰۰۱ میلادی]، چندین نفر از رهبران القاعده در ایران پناه گرفتند. اگرچه طبق گزارش ها، آنها تحت نظر بودند، ولی هرگز محاکمه نشدند و بعضی از آنها حتی در طرح های توطئه دست داشتند. چگونه چنین امری امکان پذیر بوده؟ مگر آنکه نوعی معامله بین [دولت] ایران و القاعده وجود داشته است.پرونده سی آی ای بطور مشخص از دو نفر نام برده، حمزه بن لادن پسر اسامه بن لادن که ازدواجش در ایران برگزار شده که البته چنین مراسمی می توانسته در پاکستان و یا در افغانستان بوده باشد و محمد اسلامبولی برادر خالد اسلامبولی قاتل پرزیدنت انورسادات رییس جمهوری فقید مصر که پس از یازده سپتامبر، بگفته سی آی ای، مدتها در ایران می زیست. سی آی ای چگونه این اطلاعات را با جزییات می دانسته؟
اسامه بن لادن زاده مارس ۱۹۵۷ در ریاض، عربستان سعودی بود. او از سال ۱۹۹۴ تابعیت کشوری را نداشته و بنیان گذار القاعده است. بن لادن و گروهی که او رهبری می کرد در حملات تروریستی گسترده ای در سطح جهان دست داشتند، از تانزانیا و کنیا تا نیویورک در ایالات متحده. حمزه بن لادن، پسر او، از سال جاری میلادی در فهرست مقابله با تروریسم ایالات متحده قرار گرفته است. ویدیویی از مراسم ازدواج حمزه بن لادن وجود دارد که در آن محمد اسلامبولی و سلیمان ابوغیض نشان داده می شوند که این یکی در کنار [حمزه] بن لادن نشسته و چندین ویدیوی دیگر که پس از یازده سپتامبر گرفته شده اند. فرد دیگری در این ویدیوها دیده می شود که شک قریب به یقین دارم سعید بن لادن پسر دیگر اسامه بن لادن و فرمانده عملیاتی [القاعده] است. با توجه به زمان تهیه این ویدیوها که به تابستان ۲۰۱۱ میلادی، پیش از کشته شدن اسامه بن لادن باز می گردد و حمزه [بن لادن] پسر او و [محمد] اسلامبولی و سلیمان ابوغیض در ایران بودند، نمی شود چنین مدرکی را به آسانی جعل کرد. از مراسم ازدواج حمزه، دو ویدیو وجود دارد. بسیار خب، جدا از این نمونه ها که اشاره کردید آیا موارد دیگری هست که سی آی ای منتشر نکرده ولی شما از آن آگاهید و اگر چنین است مایلید مقداری از آنها را با ما در میان بگذارید؟  بله، اطلاعاتی در مورد ابومُصعب الزرقاوی رهبر القاعده در عراق که در [سال] ۲۰۰۶ میلادی توسط آمریکا در عراق کشته شد. یک بیوگرافی از او در این پرونده وجود دارد که در آن گفته می شود که الزرقاوی چگونه در ایران دستگیر شد و به او اجازه داده شد تا تصمیم بگیرد که چه می خواهد؟ و او تصمیم گرفت که به عراق برود. باید بگویم که سی آی ای نمی خواست این مدارک را منتشر کند؛ من به اتفاق همکارم [توماس جاسلین از پژوهشگران بنیاد دفاع از دمکراسی ها] برای بدست آوردن این مدارک به مدت شش سال با دولت آمریکا کلنجار رفتیم. مقام های دولت اوباما پرونده را مختومه اعلام کرده و گفتند که در آن هیچگونه اطلاعات دیگری که برای افکار عمومی آمریکا جالب باشد، وجود ندارد.
پیآمد همکاری های حکومت ایران و القاعده آنچنان که مدارک سی آی ای می گوید، چه بود؟ آیا اقدامی علیه منافع آمریکا در منطقه و یا نقاط دیگر صورت گرفت؟ بنیاد دفاع از دمکراسی ها از اندیشکده های نومحافظه کار است که در سال ۲۰۰۱ در واشینگتن بنیان گذاشته شد. این اندیشکده در طول سال مراسم و گردهمایی های گوناگونی را ترتیب می دهد که از جمله آن ها ارائه دیدگاه ها و گزارش هایی به قانونگذران، مقام های رسمی و نظامی، و دیپلمات ها در ایالات متحده است.
وب سایت بنیاد دفاع از دمکراسی ها:
مدارک بسیار معتبر هستند. کمیسیون رسیدگی به رویداد یازده سپتامبر گفته که هفت نفر از هواپیما ربایان، از ایران عبور کرده اند و می دانیم که جنگجویان القاعده هم چنین می کردند و نمونه مربوط به الرزقاوی را هم که گفتم. [دولت] ایران به الزرقاوی اجازه می دهد که از ایران به عراق برود، با آگاهی و یا بدون آگاهی از مقام و موقعیت او که البته نه یک جنگجوی معمولی بلکه یک فرمانده عالی بوده؛ در مدارک هم آمده که ایران از الزرقاوی می پرسد که واقعا مایل به رفتن به عراق است؟ و او در پاسخ می گوید که بله، من مایلم به عراق بروم. بنابراین دولت ایران می دانست که زرقاوی به عراق می رود تا عملیات علیه آمریکا را رهبری کند و مدارک دیگری هم وجود دارد که به پشتیبانی [دولت ایران] از طالبان و القاعده در افغانستان دلالت می کنند. البته این روابط عاشقانه ای بین ایران و القاعده نبود. عدم اعتماد فراوانی بین این دو وجود داشت ولی یک رابطه عملیاتی بود. دولت ایران از آن زمان تا کنون به این روابط پای بند بوده البته تا هنگامی که القاعده به منافع آمریکا در هر نقطه، چه منطقه ای و چه جهانی ضربه بزند.
و آیا مدارک دیگری حاکی از ادامه همکاری های دولت ایران و القاعده وجود دارد؟
کاملا! تا تابستان سال ۲۰۱۶ میلای دولت اوباما فهرستی از ماموران اجرایی القاعده را که از ایران به عنوان پایگاه تدارکاتی استفاده می کردند، فراهم می آورد و به نوع همکاری های کادر رهبری القاعده با دولت ایران که برای هماهنگ کردن عملیات در سراسر منطقه صورت می گرفت، تمرکز داشت. همچنین دولت آمریکا سال گذشته تاکید کرد و هنوز هم می گوید که رهبران القاعده از درون ایران عملیات خود را رهبری می کنند. وزیر خارجه ایران محمد جواد ظریف در واکنش به انتشار این پرونده از جانب سی آی ای، آن را رد کرده و گفته که این یک خبر جعلی است. من در مورد این ادعا حرف زیادی نمی توانم بزنم. وقتی یک مقام ارشد در رژیِم سرکوبگر ایران، رژیمی که پشتیبان سازمان های تروریستی مانند حزب الله و شبه نظامیان مختلف در سوریه، عراق و افغانستان بوده این گزارش را خبری جعلی می خواند، من این را به عنوان اعتبار و تصدیق [گزارش] تلقی می کنم.
روابط احتمالی کنونی در چه مرحله ای است، البته اگر چنین روابطی همچنان وجود داشته باشد؟
ما می دانیم که ایران همچنان به ماموران عملیاتی القاعده اجازه می دهد که کارهای خود را از درون ایران پیش ببرند. در کم ترین حالت، تا آنجایی که این اقدامات برای تضعیف آمریکا در منطقه باشد دولت ایران چشم های خود را بر اقدامات آنها می بندد. واقعیت این است که تا امروز القاعده و جمهوری اسلامی ایران علیه یکدیگر حمله ای نکرده اند به غیر از سوریه که در آنجا هم بر این امر توافق کرده اند که در سوریه باهم اختلاف دارند. کم ترین کمک ایران به القاعده دادن اجازه حضور در ایران، جمع آوری پول، طراحی حمله ها، تسهیل رفت و آمد [اعضای القاعده] در مناطق مرزی مانند مرزهای ایران با عراق، افغانستان و پاکستان و احتمالا پشتیبانی های مالی و آموزش نظامی است».