سرانجام پس از گذشت یک هفته از وقوع حادثه مصیبت بار زلزله در غرب میهنمان و بر اثر اعتراضهای فراوان مبنی بر عدم رسیدگی مسئولان به مردمی که هست و نیست خود را از دست داده اند، سید علی کفش و کلاه کرده، قدم رنجه نمود و در معیت پاسداران در تجمعی شرکت کرد که حرف اول را در بین حضار، عمامه های سفید و سیاه و بسیجی ها و نظامیان می زدند.
البته باید به سید علی حق داد که سفر صرفا تبلیغاتی اش را در حضور کسانی به نمایش بگذارد که ساختمانهای موسوم به «مهر» بر سرخودشان و عزیزانشان آوار نشده بود. دغدغۀ چادر و پتو و آب آشامیدنی و قطعه نانی برای رفع گرسنگی و مرهمی بر زخمهاشان را نیز نداشتند. کسانی که مهندسی شده انتخاب شده بودند تا خیال مقام معظم از بابت انفجار خشم به ستوه آمدگان راحت باشد و مطمئن که کسی او را بعنوان مسئول اول تمامی آلام و دردهای ملت ایران، خطاب قرار نخواهد داد و از او نخواهد پرسید که چرا هست و نیست این ملت را یا همراه با شرکایش چپاول کرده اند و یا در سوریه و عراق و لبنان و یمن و افغانستان و کویت و بحرین و ده ها کشور دیگر، خرج صدور تروریسم به نیت تثبیت سلطۀ اهریمنانه خویش نموده اند؟
آری! اگر سیدعلی در مقام پاسخگویی برآید که صد البته برنخواهد آمد، باید پاسخگو باشد که چرا به تعداد هر خانوادۀ ایرانی یک فروند موشک در زرادخانه های سپاه ذخیره کرده است اما به فکر مردم رنج و مصیبت زدۀ ایران برای حفاظت و کمک رسانی سریع به آنها در مواقع بروز بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله نیست و نمی تواند در این شرایط سخت به هر خانواده حداقل یک عدد چادر بعنوان سرپناه بدهد؟!
مقام معظم چه جوابی برای کسانی خواهد داشت که اگراز او بپرسند چرا هلیکوپترهایی که به نام امداد خریداری شده است به کام سپاه پاسداران، تبدیل به هلکوپترهای جنگی شده و به جای انجام عملیات نجات جان انسانها، تبدیل به وسیله ای برای مرگ و کشتار گردیده اند؟!
او در مقابل این سوال که چرا مجهزترین بیمارستانها را در عراق و سوریه از جیب ملت ایران ساخته است اما بیمارستانی که بنا به اظهار رسانه های خود رژیم تنها شش ماه از عمر آن می گذشته، چنان بر سر بیمار و پرسنل آوار گردیده که دیگر قابل بازسازی نیست، چه پاسخ قانع کننده ای داشت؟!.
اگر از مقام رهبری در مورد نحوۀ چپاول و دزدی در امر ساختمانهای موسوم به «مسکن مهر» که تبدیل به دخمه های مرگ برای هموطنانمان گردیده اند سوال می شد، آیا غیر از «کِش» ندادن قضیه، پاسخ دیگری برای خیل عزاداران که عموما از طبقه های محروم جامعه هستند، داشت؟!
از حکومت نامشروع و ضد مردمی ولایت فقیه البته بیش از این نباید انتظار داشت. اینها خود همان زلزلۀ سهمگینی هستند که نزدیک به چهار دهه است که بر سر ملت ایران آوار شده اند. بحرانهای سیاسی، نظامی، اقتصادی و اجتماعی بیشماری را نه فقط برای مردم سرزمین ما که در کل منطقه رقم زده اند و صلح و ثبات جهانی را به خطر انداخته اند. تنها راه حل تمامی مشکلات و مصائبی که قابل پیشگیری اند، ریشه کن کردن سرطانی به نام حکومت ولایت فقیه در سراسر خاک تشنۀ آزادی و آبادی ایران زمین است.
آنچه که امروز و در جریان این فاجعۀ انسانی دردآور روی داد، همبستگی بزرگ ملتی را به نمایش گذاشت که حکومت سالها تمام سعی و کوشش خویش را به کار گرفته بود تا با تفرقه اندازی بین آنها و بدبین کردن فارس و لر و ترک و عرب و کرد و بلوچ ایرانی، نسبت به همدیگر، آنها را از هم دور کرده و بر عمر نکبت بار خویش بیافزاید؛ اما صفهای طولانی ماشینهای حامل کمک به هموطنان کرد را در جاده ها دیدیم و بارها هم به دفعات از زبان هموطنان کردِ مصیبت زده شنیدیم که سپاسهای خود را نثار مردمی می کردند که با تمام توش و توان خود از سراسر ایران، کمکهایشان را مستقیم و بدون دخالت دولت به دست آنها رسانده بودند. مردمی که نشان دادند فریب سیاستهای تفرقه افکنانه حکومت را نخورده اند و درد هموطن رنجدیده را درد خود می شناسند و از آنجایی که به حکومت بی کفایت و خیانتهای مکرر در مکررش هیچ اعتمادی ندارند خود دست به کار می شوند، آستین همت بالا می زنند و حاضر نیستند حتی یک تخته پتو را به دست عمالِ نابکار و دزد رژیم فاسد بسپارند.
در مقابلِ فداکاریها و تلاشهای شبانه روزی هموطنان عزیزمان در سراسر ایران و تمام کسانی که بی هیچ چشمداشتی، با وجود تمامی موانع و ممانعتهای مزورانه آخوندها و مزدورانشان، مستقیما به یاری مردم شریف آسیب دیده در غرب کشور برخاستند، سر تعظیم فرود می آوریم و شک نداریم که این حس همدردی بزرگ و همبستگی انسانی ملت ایران با هم، در روز سرنوشت سازِ براندازی حکومت جهل و ظلم و ستم از سراسر ایران، بعنوان برگ برنده و سلاحی منحصر به فرد، پیروزی را برای مردم و سرزمین ما به ارمغان خواهد آورد.