فاجعه مصیبت بار و دردناک زلزله درغرب کشور، ورای درد و رنج بی پایانی که برای مردم این منطقه ببارآورده، یک بار دیگر ماهیت ضد بشری و ضد ایرانی رژیم آخوندی را به بهترین شکل آن به نمایش گذاشت.
در چند روزگذشته مردم میهنمان به عینه شاهد بودند که بی عملی عوامل رژیم برای کمک رسانی بموقع به زلزله زدگان، موجب جان باختن تعدادی ازهموطنان آسیب دیده از زلزله، که دراین فاجعه سالم مانده بودند، شد، آن هم بدلیل کمبود آب وغذای کافی و نداشتن امکانات اولیه گرم کننده ازجمله چادر و یا پتو در هوای بسیارسرد که بعضا در چند روز اولیه فاقد این امکانات بودند.
همچنین بنا به تجربه های تلخ سنوات گذشته خود از چپاول و دزدی اجناس و کمک های اهدایی توسط عوامل رژیم و فروش آنان در بازارهای سیاه، بخوبی دریافتند که امیدی به رژیم نباید داشت وخود شخصا دست به انجام کار خیرخواهانه وانسان دوستانه کمک به هموطنان نیازمند شدند.
این چنین اقداماتی، قبل از هر چیز، گواهی است آشکار از نفرت و ضدیت مردم با کلیت دستگاه حاکمه، که چنان غرق در چپاول، دزدی و انباشت سرمایه های ملی مردم به حساب های شخصی خود در بانکهای خارج ازکشور و یا این که ارسال پولهای مردم نیازمند کشور به عراق، سوریه، یمن و لبنان برای صدور و گسترش تروریسم و تروریست پروری هستند، که هم کشور را با سیاستهای واپسگرانه و مداخله جویانه خود در منطقه به سوی جنگ محتمل سوق داده و بطرف نابودی می راند و هم مردم را با مشکلات عدیده اقتصادی و فقردست به گریبان کرده است.
بازماندگان این زلزله سنگین با اعتراض خود به سفر دجالانه روحانی به منطقه، این سفر را برسرش خراب کردند و نفرت خود را از رژیم و در راس آن دولت این آخوند شیاد نشان دادند.
فضاحت این سفر چنان بود که ولی فقیه ارتجاع، پس ازگذشت بیش ازیک هفته، ازترس خشم و اعتراضات زلزله زدگان بدون هیچ اطلاع قبلی و سرزده به مناطق زلزده سفرکرد.
مردم آسیب دیده همچنین با افشاگری های خود مبنی برممانعت و مصادره کمکهای مردمی توسط پاسداران، بدلیل وحشت و ترس ازهمبستگی هرچه بیشترآنان علیه رژیم و بعضا خارج شدن کنترل اوضاع از دستشان، آشکارا سیاست های دغلکارانه رژیم را رسوا کردند و بطرق گوناگون نارضایتی خود را در فضای مجازی ابراز کردند.
در این یک هفته شاهد بودیم که چگونه مردم داغدار و بی خانمان شده درصفحات مجازی، خشم خود را ازبی کفایتی دولت اعتدال ابرازکرده و تقدیر و تشکرشان را نثارهموطنان غیرتمندی کردند که با کمکهای فراوان و بی شائبه بخش بسیارناچیزی از درد والتیام آنان را مرهم بخشیدند و این احساس را به آنها دادند که درچنین لحظات سخت و طاقت فرسا تنها آنها هستند که همراه و همدرد و درکنارشان می باشند.
در این میان فیلم کوتاهی از کمک اهدایی فردی که خود را "دزد" معرفی کرده، بسیاربرانگیزنده بود.
دراین فیلم کوتاه، که دستخط و نامه این فرد که خود قربانی سیستم غارتگر آخوندی می باشد، نشان داده می شود که در ادامه بصورت نوشتاری آورده می شود.
پیام فیلم درجمله پایانی آن، آنجایی که گوینده متن آرزو می کند که "ایکاش مرام ومعرفت مسولین در حد فردی که بگفته خودش با دزدی امور زندگانی خود را می گذراند، می بود" بسیار گویاست و نیازی به تفسیرندارد.
" به نام خدا
سلام هموطن داغدیده ام، چیزی ندارم که برایتان بفرستم، چون شغل خودم دزدی است و زندگی ام را با دزدی می گذرانم. یه کم وسائل تونستم بدزدم توی این چند روزکه خرجی خودم بود، اما شما بیشتر ازمن لازم دارید، بازهم دزدی می کنم، هفته بعد براتون می فرستم، بیشتر. می خواستم پیش تان بیایم، پول نداشتم اما دوستتان دارم".
بواقع رژیمی که درآن، کلماتی چون "مرام، معرفت وانسانیت" از معنا ومفهوم تهی و ذبح شده اند و"شرافت یک دزد" بیشتر از مسولان می باشد، محکوم به زوال و سرنگونی توسط مردم و مقاومت خونین آن می باشد، زیرا تا زمانی که بختک شوم این رژیم بر سر کشور و مردم باقی است، نه ظلم و جنایت پایان می یابد و نه بی عدالتی و نابرابری.
بهمین دلیل "سرنگونی" رژیم تنها علاج درد مردم ستم دیده است که این امر حتمی است وقطعا تحقق خواهد یافت.
یاری رساندن به هموطنان زلزله زده و مصیبت دیده وظیفه ملی وانسانی ماست.
در چند روزگذشته مردم میهنمان به عینه شاهد بودند که بی عملی عوامل رژیم برای کمک رسانی بموقع به زلزله زدگان، موجب جان باختن تعدادی ازهموطنان آسیب دیده از زلزله، که دراین فاجعه سالم مانده بودند، شد، آن هم بدلیل کمبود آب وغذای کافی و نداشتن امکانات اولیه گرم کننده ازجمله چادر و یا پتو در هوای بسیارسرد که بعضا در چند روز اولیه فاقد این امکانات بودند.
همچنین بنا به تجربه های تلخ سنوات گذشته خود از چپاول و دزدی اجناس و کمک های اهدایی توسط عوامل رژیم و فروش آنان در بازارهای سیاه، بخوبی دریافتند که امیدی به رژیم نباید داشت وخود شخصا دست به انجام کار خیرخواهانه وانسان دوستانه کمک به هموطنان نیازمند شدند.
این چنین اقداماتی، قبل از هر چیز، گواهی است آشکار از نفرت و ضدیت مردم با کلیت دستگاه حاکمه، که چنان غرق در چپاول، دزدی و انباشت سرمایه های ملی مردم به حساب های شخصی خود در بانکهای خارج ازکشور و یا این که ارسال پولهای مردم نیازمند کشور به عراق، سوریه، یمن و لبنان برای صدور و گسترش تروریسم و تروریست پروری هستند، که هم کشور را با سیاستهای واپسگرانه و مداخله جویانه خود در منطقه به سوی جنگ محتمل سوق داده و بطرف نابودی می راند و هم مردم را با مشکلات عدیده اقتصادی و فقردست به گریبان کرده است.
بازماندگان این زلزله سنگین با اعتراض خود به سفر دجالانه روحانی به منطقه، این سفر را برسرش خراب کردند و نفرت خود را از رژیم و در راس آن دولت این آخوند شیاد نشان دادند.
فضاحت این سفر چنان بود که ولی فقیه ارتجاع، پس ازگذشت بیش ازیک هفته، ازترس خشم و اعتراضات زلزله زدگان بدون هیچ اطلاع قبلی و سرزده به مناطق زلزده سفرکرد.
مردم آسیب دیده همچنین با افشاگری های خود مبنی برممانعت و مصادره کمکهای مردمی توسط پاسداران، بدلیل وحشت و ترس ازهمبستگی هرچه بیشترآنان علیه رژیم و بعضا خارج شدن کنترل اوضاع از دستشان، آشکارا سیاست های دغلکارانه رژیم را رسوا کردند و بطرق گوناگون نارضایتی خود را در فضای مجازی ابراز کردند.
در این یک هفته شاهد بودیم که چگونه مردم داغدار و بی خانمان شده درصفحات مجازی، خشم خود را ازبی کفایتی دولت اعتدال ابرازکرده و تقدیر و تشکرشان را نثارهموطنان غیرتمندی کردند که با کمکهای فراوان و بی شائبه بخش بسیارناچیزی از درد والتیام آنان را مرهم بخشیدند و این احساس را به آنها دادند که درچنین لحظات سخت و طاقت فرسا تنها آنها هستند که همراه و همدرد و درکنارشان می باشند.
در این میان فیلم کوتاهی از کمک اهدایی فردی که خود را "دزد" معرفی کرده، بسیاربرانگیزنده بود.
دراین فیلم کوتاه، که دستخط و نامه این فرد که خود قربانی سیستم غارتگر آخوندی می باشد، نشان داده می شود که در ادامه بصورت نوشتاری آورده می شود.
پیام فیلم درجمله پایانی آن، آنجایی که گوینده متن آرزو می کند که "ایکاش مرام ومعرفت مسولین در حد فردی که بگفته خودش با دزدی امور زندگانی خود را می گذراند، می بود" بسیار گویاست و نیازی به تفسیرندارد.
" به نام خدا
سلام هموطن داغدیده ام، چیزی ندارم که برایتان بفرستم، چون شغل خودم دزدی است و زندگی ام را با دزدی می گذرانم. یه کم وسائل تونستم بدزدم توی این چند روزکه خرجی خودم بود، اما شما بیشتر ازمن لازم دارید، بازهم دزدی می کنم، هفته بعد براتون می فرستم، بیشتر. می خواستم پیش تان بیایم، پول نداشتم اما دوستتان دارم".
بواقع رژیمی که درآن، کلماتی چون "مرام، معرفت وانسانیت" از معنا ومفهوم تهی و ذبح شده اند و"شرافت یک دزد" بیشتر از مسولان می باشد، محکوم به زوال و سرنگونی توسط مردم و مقاومت خونین آن می باشد، زیرا تا زمانی که بختک شوم این رژیم بر سر کشور و مردم باقی است، نه ظلم و جنایت پایان می یابد و نه بی عدالتی و نابرابری.
بهمین دلیل "سرنگونی" رژیم تنها علاج درد مردم ستم دیده است که این امر حتمی است وقطعا تحقق خواهد یافت.
یاری رساندن به هموطنان زلزله زده و مصیبت دیده وظیفه ملی وانسانی ماست.