روزنامه عکاظ - عربستان ۵/۹/۹۶ : « به قلم سعد عزیز نویسنده الجزایری
از زمان فوت آیت الله خمینی بنیانگذار رژیم ولایت فقیه كه زمام امور را با قدرت در دست داشت و به دشمنانش حتی اگر نزدیكترین نزدیكانش بودند رحم نمی كرد ایران وارد سلسله طولانی از مشكلات و بحران های ویرانگری شد كه با قدرت رژیم ولایت فقیه را در هم كوبید و پایه های آنرا تهدید كرد و شكی در این نیست كه تلاش های جاری در تهران از سوی جریان رئیس جمهور روحانی برای نجات رژیم و به حركت در آوردن آن سودی ندارد و كار از كار گذشته است .
فوت ناگهانی رفسنجانی كه پدرخوانده ایجاد راه حل های مناسب برای خارج كردن از رژیم از بحران های صعب العلاج و به ساحل امن رساند این رژیم بود ، آثار قدرتمندی بر صحنه ایران گذاشت و رژیم ولایت فقیه امروز بیشتر به رفسنجانی برای نجات از مشكلاتش نیاز دارد و روحانی ویژگی ها و صلاحیت های رفسنجانی را ندارد و این امر در مورد رهبر عالی فعلی رژیم یعنی خامنه ای نیز صادق است و او به گواهی متخصصین امور ایران از هیبت خمینی برخوردار نیست علیرغم اینكه در خشونت چیزی از او كم ندارد ، ولی آنچه كه باید به دقت ملاحظه كرده و در نظر بیگریم این است خمینی تا زمان فوتش هیچكس جرئت نداشت به او و منصبش توهین كند ولی این موضوع در رابطه با خامنه ای كاملا متفاوت است ، شعارهای مرگ بر رژیم ولایت فقیه و سوزاندن و پاره كردن تصویر او آنطوركه در قیام سال 2009 اتفاق افتاد به مثابه گواهی بر این واقعیت بود كه منصب ولی فقیه و حتی شخص وی دیگر مقدس نیستند .
ایران كه بدلیل اوضاع بد اقتصادی مملو از اعتراضات مردمی درسر تاسر این كشور است با موج جدیدی از تحریم های موثر مواجه شده است كه خود سپاه پاسداران را كه پایه و ستون حفاظت از رژیم و نیروی ضربت رژیم علیه مخالفینش است هدف قرار داده است ، این موج تحریم ها با افزایش خشم و غضب عربی علیه دخالت های ایران در منطقه همراه شده است ، دخالت هایی كه از بابت تاثیر منفی نه تنها بر امنیت و ثبات بلكه بر امنیت قومی عربی تبدیل به علت اصلی شده است و اجلاس وزرای خارجه عرب در قاهره برای بحث در رابطه با این چالش ها این برداشت را ایجاد می كند كه عرب ها دیگر به این دست دراز ی ها راضی نیستند و می خواهند به آن پایان بدهند ، بخصوص بعد از اینكه مردم كشور های عربی نیز صدای خودشان را علیه نقش ایران بالا برده اند و خواستار پایان دادن به آن شده اند .
با توجه به تمام آنچه كه گفته شد صحنه ایران شاهد تحولات جدیدی است كه اغلب آنها در جهت تضعیف قدرت و جبروت این رژیم است و به اشكال مختلف بر این رژیم فشار می آورد ، و از آنجا كه افزایش درگیری بین جناح های مختلف رژیم كه بعد از اینكه مرزهای معمول را رد كرد امكان مخفی كردن و یا نادیده گرفتن آن وجود ندارد و اتهامات خیانت ، سرقت ، تاراج و فساد تبدیل به كلماتی شده است كه در این درگیری مورد استفاده قرار می گیرد ، و باید امروز استفاده از عامل قدرت را نیز به آن اضافه كرد همانطور كه در حمله گروه باصطلاح ”ثارالله“ كه از گروه های فشار تند رو ایرانی وابسته به جناح خامنه ای است در روز 18 نوامبر علیه مسئولین دولت رئیس جمهور سابق ایران احمدی نژاد كه در حرم ”شاه عبدالعظیم “ بست نشسته بودند انجام داد و آنها را كتك زدند . با علم به اینكه آیین تحصن در مزارهای دینی به دورران قاجاریه در سالهای 1779تا1925 بر می گردد كه افرادی كه دولت قاجاریه انتقاد می كردند از ترس سركوب این رژیم به آنجا پناه می آوردند ، و مقامات در آنزمان بر خلاف اینكه امروز این گروه در سایه رژیم ولایت فقیه انجم داد به مزارهای دینی حمله نمی كردند .
بعنوان حسن ختام در حالیكه كه رژیم حاكم بر تهران از طوفان هایی كه از هر سو بر این رژیم می وزد رنج می برد قتل عام تابستان 1988 نیز وجود دارد كه طی آن به موجب یك فتوای عجیب از سوی خمینی حكم اعدام هزاران زندانی سیاسی به صرف اینكه اعضاء و هواداران سازمان مجاهدین خلق بودند صادر شد بعد از تلاش های فشرده مریم رجوی رهبر مقاومت ایران برای وارد كردن سازمان ملل متحد در این موضوع ، این احتمال وجود دارد كه قطعنامه محكومیت علیه ایران در ماه دسامیر آینده از سوی مجمع عمومی سازمان ملل متحد صادر شود و خواستار تشكیل یك كمیه بین المللی مستقل برای تحقیق در مورد این قتل عام گردد ، همانطور كه شاهد هستیم طوفان های متعددی به كشتی در هم شكسته رژیم می وزد آیا اینبار كشتی ایران در وسط دریا نجات خواهد یافت؟!».