۱۳۹۶ آبان ۱۰, چهارشنبه

«بزنگاه»، «بن بست» یا «پیچ تاریخی»


آخوند روحانی و پروژه موشکی سپاه
رزم‌آوران آزادی دیوار سنگین فشار و موشک و محاصره را شکستند.
دیوار سنگین مماشات ترک برداشت.
سپاه سرکوب در بن‌بست لیست و تحریم همه‌جانبه و در آستانه فروریختن است.




و تمامیت نظام در آستانه فروپاشی، در یک بزنگاه و پیچ تاریخی قرار دارد. این پیچ تند و تاریخی برای رژیم در داخل میهن به‌صورت تجمع جوانان و فرهنگیان و غارت‌شدگان در حرکتهای اعتراضی بارز شده و در خارج از دایره اجتماعی به‌صورت چالشهای منطقه‌یی و بین‌المللی تمامیت نظام را در خود فرو برده است. رسانه حکومتی کیهان شنبه هشتم آبان نوشت:
«در بزنگاه و پیچ تاریخی کنونی فهم نادرست از چالشهای منطقه‌یی و بین‌المللی و ناتوانی از درک امکانات و مولفه‌های قدرت کشور در مقابله با چالشهای پیش‌رو مهم‌ترین چالش دولت است که سبب شده سیاستهای غلطی برای حل مشکلات کشور ارائه دهد و عملاً خواسته یا ناخواسته در زمین دشمن بازی کند...»
نماینده خامنه‌ای که می‌بیند در این بازی با از دست دادن آخرین برگ‌های تهدید و باج‌خواهی (اتمی، موشکی، منطقه‌یی و بین‌المللی) در باتلاقی گیر کرده که هر چه بیشتر دست و پا بزند بیشتر فرو می‌رود، حسرت روزهایی را می‌خورد که می‌توانست با شاخ و شانه‌کشیدنهای بی‌محتوا و تهدید تروریسم و گروگان‌گیری و... جهان را به مماشات و سکوت و سازش در برابر سیاستهای تروریستی‌ وادارد. زمانی‌که به واسطه همان برگ‌ها حتی بعد از افشای فعالیتهای هسته‌یی توسط مقاومت باز هم با خریدن زمان و بازی دادن طرفهای مقابل، با خیالی آسوده به تکمیل پروژه‌های هسته‌یی می‌پرداخت.
در قسمت دیگری از همان مقاله آمده است:
«... اگر به جای تن‌دادن به مذاکرات هسته‌یی و برجام هم‌چون قبل از مذاکرات در مقابل آمریکا ایستاده بودیم و آمریکا را در حوزه هسته‌یی هم‌چنان درگیر می‌کردیم و بازی می‌دادیم قطعاً اولاً صنعت هسته‌یی را در مقابل وعده‌های نسیه‌ ، نقد تعطیل و در برخی موارد نابود نمی‌کردیم ثانیا هرگز آمریکا فرصت پیدا نمی‌کرد که بخواهد ایران را در منطقه به چالش بکشاند و مسائل مربوط به قدرت دفاعی و موشکهای بالستیک و ادعای حمایت از تروریسم را مطرح کند. چنان که مایک پمپئو رئیس سیا تأکید می‌کند اکنون با خیال راحت فعلاً مسأله هسته‌یی را کنار گذاشتیم و سراغ مسائل منطقه و قدرت دفاعی ایران رفته‌ایم»[1]
اما دیگر چه سود! که یادآوری ایام قلدری و روزگاری که با پشتوانه موشکی و هسته‌یی و حزب‌الله و سپاه سرکوب و... در میدان سیاست نفس کش می‌طلبیدند گذشت و دیگر باز نخواهد گشت چون سیمانی و بتنی که شورای ملی مقاومت در کاسه هسته‌یی ولایت ریخت دیگر برنمی‌گردد و یادآوری آن فقط موجب حسرت و آه و بغض و افسوس بیشتر است.
در همین روز یک روزنامه دیگر حکومتی خطاب به باند روحانی نوشت:
«... این نیز از همان آه و افسوس و حسرتهایی است که این‌بار شما برای تاریخ ایران به یادگار گذاشتید. بتنی که در برنامه هسته‌یی کشور ریختید دیگر قابل برگشت نیست و حاصل آن همه شور و جنون مذاکره و ژست قهرمانانه، امروز و آینده، آه و افسوس و حسرت و بغض خواهد بود.»[2]
یکی از دلایل وحشت، احساس تغییر سیاست مماشات آمریکا بعد از سخنرانی ترامپ بود. وقتی دیدند  سپاه پاسداران  که اصلی‌ترین نهاد سرکوب و فساد و غارت و چپاول در نظام است، لیست‌گذاری شد و در دام افتاد حساب کار دستشان آمد. برخی گفتند ما با یک تونل وحشت روبه‌رو هستیم که باید تلاش کنیم با هزینه کمتری بتوانیم از این تونل عبور کنیم. روزنامه حکومتی شرق در مطلبی با عنوان «عبور از تونل وحشت ترامپ» نوشت: [3]
«در شرایطی که ترامپ و متحدان جنگ‌طلب آن بر طبل دشمنی و تحریک افکار عمومی جهان علیه ایران می‌کوبند، سؤال اصلی این است که چگونه باید از تونل وحشت ترامپ با کمترین هزینه عبور کرد، برجام را به‌عنوان دستاورد بزرگ حفظ کرد و منطقه را از خطر جنگی دیگر نجات داد؟ این سؤالی است که پاسخ آن و یافتن راهکارهایی برای مدیریت این مرحله فارغ از کشمکش‌های داخلی وظیفه همه مسئولان و بلکه جناح‌های سیاسی است»
در این تونل یک پیچ یا گردنه خطرناک به نام «کاتسا» قرار گرفته است؛ پیچی که به مادر تحریم‌ها شناخته می‌شود و از صبح سه‌شنبه نهم آبان ماه اجرایی شد.
روزنامه حکومتی رسالت همین روز (9آبان) پرده را کنار زد و نوشت:
«این‌که فکر کنیم «قانون کاتسا» مادر تحریم‌ها، فقط سپاه را نشانه گرفته، یک آدرس غلط است. مادر تحریمها کل اقتدار و امنیت ملی ایران را در داخل و در منطقه و جهان نشانه گرفته است.»
منظور از «اقتدار و امنیت ملی» همان هیبت در هم شکسته ولایت است که با تیز شدن قطب‌بندی و صف‌بندی اصلی یعنی مردم و مقاومت ایران در یک سمت و حاکمیت ولایت در سمت مقابل، خواب و قرار را از سران قدرت و حاکمیت گرفته است. موضوعی که پاسدار باقری رئیس ستادکل نیروهای مسلح رژیم هم به آن اعتراف کرد. وی گفت:
«هدف از اجرایی شدن این قانون ایجاد شکاف بین مردم و حاکمیت در ایران و قرار دادن ما بر سر یک دوراهی است. ...»[4]
حال باید دید در این دوراهی که یکی عقب‌نشینی در منطقه و موشکی... و به قول خامنه‌ای تنزل بی‌پایان و دیگری رودرویی با خواست و اراده جامعه جهانی است کدام‌یک را انتخاب می‌کنند.
البته تا امروز به‌رغم و دود و دم‌های حکومتی در صحنه، پشت صحنه، راههای مذاکره و عقب‌نشینی دنبال می‌شود اما هر راهی را که رژیم برگزیند لاجرم نتیجه‌یی جز سقوط تمامیت نظام ولایت در چشم‌اندازش قرار ندارد. چشم‌اندازی که البته محصول ایستادگی و مقاومت مردم و مقاومت سرفراز و پیشتاز آنان است.


[1]  رسانه حکومتی کیهان شنبه هشتم آبان
[2]  رسانه حکومتی وطن امروز ـ هشتم آبان 1396
[3]  روزنامه شرق هشتم آبان 1396
[4] روزنامه حکومتی وطن امروز ـ نهم آبان 1396.