۱۳۹۶ آبان ۲۲, دوشنبه

محمد قرائی:‌ تپیدن‌های دل‌ها ناله شد آهسته آهسته



سارینای کوچولو در شهرستان داراب به خاطر نبودن حداقل امکانات بیمارستانی در بغل مادرش جان می‌سپارد.

پدر سارینا می‌گوید اگر آمبولانسی وجود داشت واگرحتی یک عدد کپسول اکسیژن بود و اگرمیتوانستیم به موقع سارینا را به بیمارستان نمازی شیراز برسانیم او زنده می‌ماند. (۱)


کودکان معصومی در روستایی دورافتاده به خاطر کمبود امکان گرمایشی مناسب، به‌واسطه آتش گرفتن بخاری نفتی کلاس جزغاله شده و تا آخرعمرباید شکنجه بشوند.

کامیونی در پایتخت ام القرای آخوندی به‌صورت کاملاً اتفاقی لو می‌رود که مملو از کودکان معصوم و مظلومی هستند که برای فروش و سلاخی به قربانگاه فرستاده می‌شدند.

کارمندان شهرداری تهران و شهرهای بزرگ روزانه نوزادان مرده و بعضا نیمه مرده را در میان زباله‌های پیدامی کنند. این فاجعه وحشتناک به علت تکرار برای بسیاری از شهروندان به یک امر عادی مبدل شده وآنچنانکه باید وشاید مردم را برنمی آشوبد!

در گزارش بهارنیوز حکومتی می‌خوانیم:
"همین حوالی تهران، چند سال پیش مددکارها در کارگاهی را کوبیدند، مردی از کارگاه چوب‌بری بیرون آمد و گفت هیچ کس اینجا نیست، اما کمی بعد از آن ۴ دختربچه کمتر از ۱۰ سال با گریه و چهر‌ه‌هایی مستأصل به دو فرار کردند، بیرون آمدند و به مددکارها پناه بردند. آن طرف‌تر هم باغی است که پای دنیا دخترکی ۷ ساله را به خاطر تجاوز سرایدار به او به دادگاه باز کرد و پرونده‌اش را به دیوان عالی کشور رساند.

دختری که از ۴ تا ۶ سالگی به طور مستمر در همین باغ، به جسم نحیف و روح لطیفش تعرض می‌شده است. (۲)
روزنامه ایران از قول مدیرعامل سازمان خدمات اجتماعی شهرداری تهران اعلام می‌کند در سه ماهی که طرح حمایت از کودکان بد سرپرست اجرایی شد،٤٤٠٠ نفر کودک و بزرگسال از ٢٢ منطقه تهران جذب شده‌اند. او گفت: "از این تعداد٤٠٠ نفر کودک هستند. متأسفانه از ٤٠٠ تایی که مددکاران بهزیستی با آنها صحبت کرده‌اند، به نزدیک به ٩٠ درصدشان تعرض شده است.

در همین گزارش می‌خوانیم که حتی به کودکان معلول و عقب‌مانده ذهنی نیز رحم نمی‌کنند. (۳)

راستی چرا باید بیمارستان شهرستان داراب با چهارصد روستای وابسته یک آمبولانس نداشته باشد؟! راستی چرا باید سارینا، فرشته کوچولوی دارابی در بغل پدر و مادر بخاطر نداشتن کپسول اکسیژن مظلومانه جان بسپارد؟

راستی باعث‌وبانی این‌همه کودک بی‌سرپرست در شهرهای کوچک و بزرگ کیست؟

راستی در کجای دنیا به صورت سیستماتیک حتی به کودکان معلول در پرورشگاه‌ها تجاوزمیشود؟! این فرهنگ پلید و وحشی در جامعه ایران و ایرانی از کدامین سرچشمه فساد و تباهی نشأت گرفته است؟

در خبرها آمده بود که در دوران پاسدار تیرخلاص زن احمدی‌نژاد درآمد حاصله از نفت همین مردم محروم بیش ازهفتصد میلیاردلاربوده است. رویتر گزارش کرده بود بخشی از درآمد ولی‌فقیه مستضعفان، سید علی خامنه‌ای بیش از یک میلیارد دلاراست.

دولتمردان رژیم ولایی خودشان آمار میدهند که بخشی از کمکهای بلاعوض به حزب الیشطان لبنان سالانه بیش از دویست میلیون دلاراست. در جنگ سوریه برای کمک به بشار اسد برای نابودی حرث و نسل مردمش و به قتل رساندن کودکان وزنان بیش از ده‌ها میلیارد دلارازجیب پدر و مادر ساریناها پرداخت شده است.

در جریان جنگ گرگها می‌خواندم بابک زنجانی بسیجی، فقط در یک مرحله هزاروششصد میلیارد تومان به حساب مجتبی خامنه‌ای واریز کرده است. اخیراً فاش شد پول صندوق تعاونی فرهنگیان محروم را فردی از قماش آخوندها بالا کشیده و از مرز رژیم مثل همه پاسداران به خارجه گسیل شده است! تاریخ نشان داده است که این شرایط قابل دوام نیست.

دیر و دور نیست که بغض و خشم انباشته والدین محروم ساریناها ازهر کوی و برزن زبانه کشد و ریش و ریشه دجالان ضد بشر را بسوزاند و خاکستر کند.

تپیدن‌های دل‌ها ناله شد آهسته آهسته
رساتر گر شود این ناله ها فریاد می‌گردد
ز اشک و آه مردم بوی خون آید که آهن را
دهی گر آب و آتش، دشنه‌ی فولاد می‌گردد
دلم از این خرابی‌ها بود خوش زان که می‌دانم
خرابی چون که از حد بگذرد آباد می‌گردد
به ویرانی این اوضاع هستم مطمئن زان رو
که بنیاد جفاء و جور، بی‌بنیاد می‌گردد
" شهید راه آزادی ایران، فرخی یزدی"