۱۳۹۵ دی ۳۰, پنجشنبه

حماسه همیاری، نشانه و جلوه دیگری از تغییر دوران


بیست و یکمین برنامه همیاری با سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران
بیست و یکمین برنامه همیاری با سیمای آزادی تلویزیون ملی ایران که به مدت 3روز ادامه داشت و جریان آن به‌طور مستقیم از این شبکه ماهواره‌یی پخش می‌شد، بسا فراتر از یک تلاش همگانی برای کمک مالی به سیمای آزادی، به فراز نوینی از حماسه همبستگی در کارزار آزادی تبدیل شد. این برنامه نماد پرشکوهی از پیوند مردم ایران با پیشتازان و رزم‌آوران جان بر کف آزادی را به نمایش گذاشت و نشانه و جلوه دیگری از تغییر دوران گردید.



درباره این همیاری از وجوه مختلف سخن بسیار است؛ اما آنچه ما در این نوشتار مختصر در پی آن هستیم، تأملی در معنا و پیام سیاسی این رویداد و ویژگیهای این همیاری است که آن را از موارد پیشین ممتاز می‌نماید.

1 ـ این همیاری، اولین همیاری پس از هجرت بزرگ مجاهدین به‌صورت متشکل و یکپارچه و در هیأت «سازمان مجاهدین خلق ایران» از لیبرتی به آلبانی بود. بنابراین تلقی هموطنان و هواداران و حامیان مجاهدین و مقاومت ایران از این رویداد بزرگ و سرفصلی بسیار مهم است. آیا آن را صرفاً جستن از محاصره و دام دشمن و رسیدن به یک مکان امن و دور از دسترس رژیم و آدمکشانش می‌بینند یا بسا فراتر، به این هجرت به‌عنوان نشانه‌یی و پیامی از تغییر دوران می‌نگرند؟ صدها تماس تلفنی که مستقیماً از سیمای آزادی پخش شد و چند برابر آن، سیل پیامهایی که از طریق شبکه‌های اجتماعی د‌ریافت گردید همه گویای آن بود که هموطنان و هواداران مقاومت، این هجرت را به‌مثابه یک خیز بلند و یک پیروزی بزرگ استراتژیک، در جهت تحقق رهایی ایران می‌دانند و تبلیغات و سم‌پاشیهای رژیم و اضداد مقاومت نتوانسته سایه‌یی و گردی ناچیز بر اذهان آنان بیفکند.

2 ـ انطباق شگفت‌انگیز اذهان هموطنان، هواداران و حامیان مقاومت با خط مقاومت و به‌طور مشخص خط هزار اشرف که در پیامهای هموطنان و هر کس که در این باره سخن می‌گفت، بارز بود، زیر یک واقعیت مهم خط تأکید می‌کشد؛ این‌که مرحله تغییر دوران، تا کجا واقعی، جدی، ملموس و مادی است. مضمون این تغییر دوران نیز، وارد شدن عواملی در صحنه سیاسی و اجتماعی است که به حرکت رژیم در سراشیب سرنگونی شتاب می‌دهد و چشم‌انداز پیروزی مقاومت عادلانه و جنبش آزادیخواهانه مردم ایران را روشن‌تر می‌کند.

3 ـ اعلام آمادگی شورانگیز جوانان انقلابی برای برپایی کانونهای شورشی و تشکیل یکانهای ارتش آزادیبخش در شهرها و مناطق مختلف کشور، در راستای خط هزار اشرف، به‌وضوح بیان انطباق این خط با شرایط عینی و ذهنی جامعه ایران است.

4 ـ انبوه پیامها و تماسها که چه از درون زندانها و سیاهچالهای رژیم و چه از جانب خانواده‌های شهیدان و زندانیان مقاوم و چه از سوی اقشار مختلف سیل‌آسا سرازیر می‌شد، به‌خصوص کمکهای زندانیان سیاسی و خانواده‌های آنها و محرومان و زحمتکشانی که از جیره غذایی ناچیز خود یا از نان شبشان می‌زدند تا مبلغی به‌ظاهر اندک، اما در معنا بسیار ارزشمند را به سیمای آزادی برسانند، بیانگر پایه‌های ستبر و زوال‌ناپذیر این مقاومت در اعماق جامعه ایران است.

5 ـ این همیاری، گواه شکست همه تلاشهای رژیم برای قطع رابطه مردم با مجاهدین و رهبری مقاومت بود. امواج خروشان عشق و عواطفی که از طریق پیامها و تماسهای هموطنان نثار مجاهدین و رهبری مقاومت می‌شد، به‌رغم آن است که استبداد سیاه ولایت‌فقیه با اعمال تمامی روشهای اختناق و ارعاب و جنگ روانی کوشیده است رابطه مردم و مقاومت سازمان‌یافته‌شان را قطع کند و با رذیلانه‌ترین تبلیغات دجالگرانه، چهره مخدوش و وارونه‌یی از مجاهدین و رهبری مقاومت ایران ارائه کند؛ اما دشمن با این همه نتوانسته مانع از تماس و آشنایی مردم با پیشتازان مجاهدشان گردد.

6 ـ این پیوند ناگسستنی، از یک باور و ایمان عمیق همگانی به این مقاومت و رهبری آن سرچشمه می‌گیرد؛ ایمان به این‌که رجوی و آنها که زیر پرچم او گرد آمده‌اند، هیچ‌گاه و به هیچ قیمتی از آرمان آزادی و سرنگونی این رژیم ضدمردمی و ضدانسانی دست برنداشته و دست برنمی‌دارند و در هر جا و در هر تحولی، برافروختن بیش از پیش شعله‌های نبرد علیه دیکتاتوری آخوندی را مد نظر دارند. واقعیتی که حتی دشمن نیز با وحشتزدگی به آن اذعان می‌کند.

7 ـ همه آنچه فوقاً گفته شد، آنگاه روشنتر و عمیق‌تر فهم می‌شود که در ترازوی سنجش با خصم، فاشیسم مذهبی حاکم بر میهنمان، مورد داوری قرار گیرد. در حالی که هواداران و حامیان مقاومت برای حمایت از سیمای آزادی، از جان و مال می‌گذرند و برای نثار آنچه دارند ساعتها انتظار می‌کشند؛ در سوی دیگر، شاهد آن هستیم که مردم آکنده از خشم و نفرت از رژیم آخوندی و صدا و سیمای منحوسش، هر جا که کوچکترین روزنه و کمترین فرصتی بیابند، فریاد «ننگ ما، ننگ ما، صدا و سیمای ما!» را سر می‌دهند تا خشم و نفرت خود را از تمامیت رژیم ابراز کنند.

8 ـ به اعتراف مقامها و نمایندگان خود رژیم در مجلس ارتجاع، صدا و سیمای دروغپرداز و وارونه‌نمای آخوندی مورد تنفر بوده و از جانب مردم ایران بایکوت شده است. گواه این رویگردانی عمومی، جنگلی از آنتنهای ماهواره است که بر سر بامهای خانه‌های ایرانیان در سراسر کشور روییده است. به‌رغم آن که دریافت تلویزیونهای ماهواره‌یی از طرف این رژیم فاشیستی، قانوناً جرم شناخته شده و پاسدارانش گاه و بیگاه به خانه‌های مردم هجوم می‌برند و آنتها و وسایل دریافت امواج ماهواره را تخریب می‌کنند یا با خود به یغما می‌برند. علاوه بر آن رژیم در بسیاری از شهرهای کشور، دستگاههای پخش پارازیت نصب کرده و به قیمت از دست رفتن جان و سلامت مردم، به‌طور دائمی و مرتب پارازیت پخش می‌کند تا دریافت امواج ماهواره را مختل کند و چه کسی نمی‌داند که هدف، اساساً سیمای آزادی است که کابوس مجسم سرنگونی برای آخوندها و پاسداران فاسد و تبهکار است.

خلاصه کنیم: پیام بیست و یکمین همیاری با سیمای آزادی پیام تغییر دوران، پیروزمندی خط هزار اشرف و برپایی کانونهای شورشی در سراسر میهن و در چشم‌انداز قرار گرفتن سرنگونی دشمن غدار مردم ایران است. به آغاز فصل رویش و رهایی ایمان بیاوریم!