۱۳۹۵ بهمن ۷, پنجشنبه

کنفرانس ”آستانه“ تحمیل صلح در سوریه به رژیم

کنفرانس صلح سوریه در آستانه پایتخت قزاقستان روز سه‌شنبه 5بهمن به‌کار خود پایان داد. حاصل این کنفرانس دو روزه، یک بیانیه مشترک بین روسیه، ترکیه و رژیم ایران بود که توسط وزیر امور خارجه قزاقستان قرائت شد.


در این بیانیه بر ضرورت حفظ وحدت و استقلال سوریه و شرکت اپوزیسیون و رژیم اسد در مذاکرات ژنو که در 8فوریه (20بهمن) زیر نظر سازمان ملل برگزار می‌شود، تأکید شده است. این بیانیه، همچنین متضمن قطعنامه‌های شورای امنیت است؛ از جمله قطعنامه2165 که در آن «دسترسی به کمکهای بشر دوستانه بدون هیچ مانعی با سرعت و مداوم» و «حفاظت و عبور و مرور غیرنظامیان در سوریه» مورد حمایت قرار گرفته است. این بیانیه بر قطعنامه2254 که در آن حل بحران سوریه از طریق سیاسی و تشکیل یک دولت انتقالی مورد تأکید قرار گرفته و نیز بر قطعنامه 2336 (مورخ 30دسامبر 2016) که پس از جنگ حلب توسط روسیه ارائه شد و شرایط جدیدی را در سوریه رقم زد؛ صحه گذاشته است. بر اساس بیانیه آستانه، سه طرف، همچنین در مورد تشکیل یک مکانیزم سه‌گانه مشترک برای نظارت و اجرای آتش‌بس و ممانعت از بروز اقدامات تحریک‌آمیز و تعیین کلیه مدالیته‌های آتش‌بس در سوریه به توافق رسیده‌اند. ایجاد این مکانیسم برای التزام طرفهای درگیر به آتش‌بس، خواست هیأت اپوزیسیون سوریه از مسکو بود (1)

اپوزیسیون سوریه رضایت نسبی خود را از نتایج کنفرانس آستانه اعلام کرد. محمد علوش رئیس هیأت گفتگوی اپوزیسیون، بعد از اعلام بیانیه پایانی گفت، اپوزیسیون قولهایی از دو ضامن روسی و ترکی برای تلاش به‌منظور تثبیت آتش‌بس و التزام به آن در سوریه و آزاد کردن زنان زندانی به‌ویژه 13هزار زن که نامهایشان در زندانهای رژیم اسد ثبت شده دریافت کرده است“.

علوش با تأکید بر این‌که اپوزیسیون به آتش‌بس ملتزم است، خواستار اخراج کلیه شبه‌نظامیان فرقه‌گرای رژیم ایران از سوریه شد و تصریح کرد هر گونه راه‌حل سیاسی باید شامل کنار رفتن بشار اسد باشد.

علوش از تغییر موضع سیاسی روسیه نیز ابراز رضایت کرد و افزود، روسیه از جنگ در کنار رژیم اسد به طرفی تضمین کننده صلح تبدیل شده است، وی در عین‌حال تأکید کرد که هیچ‌گونه نقشی برای ایران در آینده سوریه را نمی‌پذیرد. (2)

به این ترتیب می‌توان گفت کنفرانس آستانه به هدف اول خود مبنی بر تثبیت آتش‌بس و یافتن راهکارهایی برای تضمین و تداوم آن دست یافته و راه به سمت ژنو را که در آن کلیه طرفهای متخاصم شرکت خواهند کرد، هموار ساخته است. این شکست و ناکامی بزرگی برای رژیم آخوندی است که تلاش می‌کرد آتش‌بس را به شکست بکشاند و مانع تداوم آن شود؛ زیرا می‌داند پس از تثبیت آتش‌بس و برقراری صلح، بیرون رفتن نیروهای خارجی از خاک سوریه یعنی پاسداران رژیم و نیروهای شبه‌نظامی وابسته به آن از جمله حزب‌الله لبنان، دستور کار بعدی است و سپس نوبت تعیین‌تکلیف دیکتاتور خونخوار بشار اسد خواهد بود.

رژیم که می‌دانست، شرایط و تعادل‌قوا در آستانه اصلاً به سودش نیست و در آنجا هیچ چیزی عایدش نخواهد شد، تلاش زیادی کرد که در راه آن سنگ‌اندازی کند، زیرا دستور و عنوان کنفرانس تثبیت و تداوم آتش‌بس و برقراری صلح بود، در حالی که رژیم تلاش می‌کرد اپوزیسیون و نیروهای رزمنده سوریه را به‌کلی قلع و قمع و نابود کند، اما نهایتاً تحت اجبارات سیاسی و با اکراه در سطح معاون وزیر خارجه (جابری انصاری) در آن حاضر شد و در کنفرانس هم حضوری کمرنگ و منفعل داشت. کمااین‌که تلاش کرد مانع حضور آمریکا در کنفرانس شود، اما در این مورد هم موفق نشد و آمریکا به‌عنوان ناظر در کنفرانس حضور یافت و تنها حاصل این مخالفت ثبت آن در حافظة رئیس‌جمهور آمریکا بود؛ در حالی که رژیم تلاش می‌کند در شروع کار ترامپ، تأثیر مثبتی بر ذهن او بگذارد.

از سوی دیگر امکان سنگ‌اندازی و تخریب روند صلح نیز با ایجاد مکانیسم سه‌گانه مشترک برای نظارت و اجرای آتش‌بس، از رژیم سلب شده است. البته رژیم و شبه‌نظامیانش کماکان اقدام به نقض آتش‌بس و ایجاد شکاف در روند صلح خواهند کرد، اما از آنجا که مسکو نقش اصلی و تعیین‌کننده در سوریه را دارد، رژیم کاری از پیش نخواهد برد. لاوروف طی دو هفته اخیر دو بار این نکته را به رژیم گوشزد کرده است که اگر ما وارد جنگ روسیه نمی‌شدیم، بشار اسد ظرف دو سه هفته سرنگون می‌شد و همه می‌دانند که معنی سرنگونی اسد، جارو شدن رژیم از سوریه است. بنابراین رژیم در شرایط کنونی سوریه در شرایطی نیست که بتواند روند صلح را به مخاطره بیندازد؛ به‌ویژه که اکنون بیانیه ”آستانه“ تضمینهای اجرایی برای حفاظت از آتش‌بس به وجود آورده است.

در آستانه کنفرانس آستانه، شان اسپایسر سخنگوی کاخ سفید روز 4بهمن اعلام کرد واشینگتن آمادگی دارد برای مقابله با داعش، با هر کشوری که با آمریکا منافع مشترک داشته باشد همکاری کند. این رویکرد جدید آمریکا، تعادل قوای موجود را بیش از پیش به نفع نیروهای طرفدار صلح و به زیان رژیم تغییر می‌دهد؛ زیرا نیروی اصلی که در روی زمین با داعش می‌جنگد، اپوزیسیون سوریه است و اگر این نیرو از پوشش و حمایت هوایی برخوردار باشد، توان آن را دارد که به سرعت صحنه را به نفع خود و بر ضد داعش برگرداند.

به این ترتیب، کنفرانس آستانه، انعکاس تعادل قوای موجود در صحنه سوریه است که در آن رژیم در سراشیب افول قرار گرفته است. وحشت از این چشم‌انداز تیره، این روزها در رسانه‌های رژیم موج می‌زند؛ از جمله:
«… شاید هدف پنهان دیگر این قضیه این باشد که ایران را از صحنه سوریه کنار بگذارند. آنها به‌دنبال این موضوع هستند تا با کنار رفتن ما ارتباط ایران با حماس و حزب‌الله کم شود». (3)

«در انتخاب ترجیح روس‌ها میان ایران و ترکیه، به آدرس و مقصد آنکارا نزدیک‌تر است. اجلاس آستانه نمود بارز این ترجیح است. ما هم‌چنان تنهاییم. این تنهایی فارغ از دلایل تاریخی، ناشی از رویاپردازی‌ای است که ما هم‌چنان گرفتار آنیم». (4)