معنی سکوت خامنهایتحولات سیاسی در سوریه، در جهت خلاف منافع رژیم شتاب چشمگیری یافته و رسانههای حکومتی نیز بهطور صریحتری به باخت رژیم در سوریه اذعان میکنند. این اعترافها شامل اشارههایی به پایان اتحاد رژیم با مسکو و تغییر جهت تحولات در سوریه است.
آه و نالهها همچنین از موقعیتی است که ترکیه هم بهلحاظ سیاسی و هم بهلحاظ نظامی در معادله سوریه پیدا کرده. یکی از جدیترین نشانههای تحول، تسخیر شهر «الباب» توسط ارتش ترکیه و وارد شدن و استقرار نیروهای نظامی ترکیه در این شهر است؛ آنچه این رویداد را از اهمیت ویژهیی برخوردار میکند، نقش نیروی هوایی روسیه در تأمین پوشش هوایی برای نیروی زمینی ارتش ترکیه میباشد. در پی تسخیر «الباب» اردوغان رئیسجمهور ترکیه اعلام کرد که گام بعدی ارتش ترکیه، پیشروی به سوی «رقه» مرکز داعش در سوریه خواهد بود.
از سوی دیگر وزیر خارجه ترکیه نیز با اشاره به نقض آتشبس توسط نیروهای رژیم و شبهنظامیان وابسته به آن، هشدار داد: «ترکیه در حال همکاری با روسیه برای اعمال تحریم علیه گروههایی است که آتشبس را نقض میکنند». (1) رسانههای رژیم، این تهدید ترکیه را با عناوینی نظیر «درخواست عجیب وزیر خارجه ترکیه از ایران» منعکس کردند، که گویای جا خوردن رژیم از این موضع تند ترکیه است. (2)
این موضع و تهدید علنی ترکیه مبتنی بر تعادل قوای موجود در روسیه و تنزل و آسیبپذیری بیش از پیش مواضع رژیم در سوریه است. یکی از رسانههای حکومتی با تلخکامی نوشته بود: «پایههای آتشبس اخیر را ایران، روسیه و ترکیه گذاشتند... اما به نظر میرسد ترکیه بار دیگر با اقدامهای خود در حال تهدید حیات آن مثلث است... [چرا که] هنگامی که نوبت به روی میز قرار دادن این بیانیه (آتشبس) شد، روسیه و ترکیه کار را در قالب مذاکرات دوجانبه در آنکارا پیش بردند». (3)
به این ترتیب روسیه و ترکیه به سرعت در حال تحکیم اتحاد خود هستند و هدفشان هم برقراری سریع آتشبس است. آنچه آتشبس را از ضمانت اجرایی قابل توجهی برخوردار میکند، علاوه بر اتحاد آنکارا مسکو، قطعنامه2236 شورای امنیت است که در آن مجازات ناقضان آتشبس پیشبینی شده است. به موازات نزدیکی روزافزون مسکو و آنکارا، روسیه روز به روز از رژیم دورتر میشود. یکی از رسانههای رژیم با وحشت طی گزارشی با عنوان «بازی خطرناک ترکیه با روسیه» خاطرنشان کرده بود: «در حالی که روسیه و ترکیه بر حجم هماهنگیهای دوجانبه میافزایند… ظریف و لاوروف آخرین بار روز پنجشنبه 9 دی ماه گفتگوی تلفنی با هم داشتهاند». (4)
این تحول را بایستی چرخش مسکو با آثار استراتژیک محسوب کرد که هدفش استفاده از سوریه برای راه باز کردن به منطقه و کشورهای عربی، بهویژه عربستان سعودی است. روزنامه حکومتی آرمان در همین رابطه سیاست منطقهیی روسها را «مهمترین نگرانی» برای رژیم دانسته و «مشارکت سعودی در نشستهای سوریه را تغییر موازنه به زیان رژیم ارزیابی میکند. (5).
تغییر موازنه در سوریه بهسادگی عبارت از این است که مسکو وزنه سیاسی و نظامی خود را از کفه رژیم برداشته و آن را در کفه رقیب آن، ترکیه قرار داده است. در چنین تعادل قوایی که وزنه شورای امنیت و قطعنامه2236 آن را بیش از پیش به زیان رژیم تغییر میدهد، رژیم آخوندی دو راه پیش رو دارد:
یا همراه شدن با سیاست مسکو ـ آنکارا، یعنی تندادن به آتشبس و روند انتقالی که معنای آن سرکشیدن زهرمنطقهیی است، اما این بار ولیفقیه ارتجاع جامزهر را به جای غرب، از دست متحد پیشین خود، روسیه دریافت میکند.
یا اینکه پای آتشبس و روند انتقالی نیاید که در این صورت روند تغییر تعادلقوایی که به زیانش در سوریه شکلگرفته را تسریع میکند و با تأیید جامعه جهانی و شورای امنیت، از سوریه به بیرون پرتاب میشود و پایانش با پایان اسد گره میخورد.
در هر دو حال نتیجه همان است که شبکه تلویزیونی العربیه (15دی) آن را «آغاز پایان رژیم ایران در سوریه خوانده بود.»