۱۳۹۹ اردیبهشت ۲۷, شنبه

بادکنک بورس و شروع خالی شدن باد آن

سخن روز ۲۶ اردیبهشت ۹۹
سخن روز ۲۶ اردیبهشت ۹۹
طی روزهای گذشته آخوند روحانی و برخی اعضای دولت او از بالا رفتن حیرت‌انگیز شاخصهای بورس تهران ابراز خوشحالی می‌کردند و از رونق بورس و شادابی آن سخن می‌گفتند و آن را برهانی بر بی‌پایه بودن حرف کسانی که از بی‌اعتمادی مردم به‌رژیم سخن می‌گویند، محسوب می‌کردند.

روحانی می‌گفت: «این‌که بیرونیها تبلیغ می‌کنند که مردم ایران به‌نظام... اعتماد ندارند کاملاً دروغ می‌گویند وضع اقتصادی ما وضع بورس ما شاهد بر دروغگویی آنهاست» . (اظهارات روحانی ۱۰اردیبهشت ۹۹)

ربیعی سخنگوی دولت روحانی هم از شادابی و نشاط بورس و از این‌که پول و سرمایه به‌جای رفتن به‌سمت مسکن و سکه و ارز متوجه بورس شده اظهار شادمانی می‌کرد و مدعی بود که جمع‌آوری نقدینگی مردم و انداختن آن در مجرای بورس موجب رشد اقتصاد خواهد شد. (نشست خبری ربیعی (۸ اردیبهشت) .

آغاز خالی شدن بادکنک
حدود دو هفته بیشتر لازم نبود که این کلاهبرداری بزرگ به‌انتها برسد و بادکنک بورس که دولت روحانی در آن دمیده بود، شروع به‌خالی شدن کند.

این بار دیگر «بیرونی‌ها» نیستند که بر پوچی و تو خالی بودن بورس گواهی می‌دهند، بلکه کارشناسان اقتصادی هر دو باند حاکم از کلاهبرداری بزرگ نظام ولایت برای سرقت تتمهٔ اندوخته‌ها و دارایی‌های مردم سخن می‌گویند و نسبت به‌بلعیده شدن این داراییها هشدار می‌د‌هند.

روشن است که هدف رژیم از بورس‌بازی، جمع‌آوری پولهای مردم و خالی کردن جیب آنها برای جبران کسری بودجه‌اش می‌باشد. روشن است که کفگیر نظام برای تأمین بودجه به‌ته دیگ خورده. پیش‌بینی فروش یک و نیم میلیون بشکه نفت ۶۰دلاری کجا و رسیدن فروش ۵۰تا۷۰ هزار بشکه آن هم به‌قیمت زیر ۱۰دلار و به‌صورت غیرنقدی کجا. از سوی دیگر، تمام منابع درآمد ارزی نیز به‌صفر رسیده و تنها ممر در آمد نظام همان است که بتواند با انواع روشهای چپاولگرانه از کیسه مردم بیرون بکشد. پیش از این دولت روحانی از طریق بازی با نرخ ارز و ۴، ۵برابر کردن ناگهانی قیمت ارز در عرض چند ماه توانست با بلعیدن سه چهارم و حتی چهار پنجم دارایی‌های مردم و حقوق کارگران و کارمندان، کسری بودجهٔ خود را جبران کند و پول مورد نیاز برای ماشین تروریسم و سرکوب خود را تأمین کند. این بار دولت روحانی از یک‌سو با گران کردن خدمات در انحصار دولت مانند آب و برق و غیره و گرانی کالاها، مردم را چپاول می‌کند و از سوی دیگر، رژیم بورس و رشد بادکنکی و کاذب آن را به‌عنوان کانال اصلی چپاول خود یافته و به‌گفتهٔ رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس ارتجاع، با این روشها ظرف دو ماه ۵۵۰هزار میلیارد تومان جمع کرده است.

شیوهٔ کار به‌نحوی است که سهام شرکتها و مؤسسات ورشکسته‌یی که زیان‌ده‌اند و عملاً دارایی‌شان منفی است، از طریق پروپاگاند و جوسازیهای شیادانه، به‌قیمت گزاف به‌خریداران فروخته می‌شود. یکی از اقتصاددانهای حکومتی به‌نام عبدالملکی که وابسته به‌باند خامنه‌ای است، از شرکتهایی سخن می‌گوید که به‌گفتهٔ او به‌لعنت خدا نمی‌ارزند و ورشکسته‌اند. از جمله شرکتی که دنبال این بودند حکم ورشکستگی‌اش را از دادگاه بگیرند، هر سهم این شرکت ۶۰تومان بوده، اما با بورس بازی به‌طور شیادانه این سهام در مدت کوتاهی به‌۶هزار تومان رسیده، یعنی ۱۰۰برابر شده است.

اما این رشد کاذب که منافع دولت و باندهای مافیایی حاکم پشت آن است، ناگزیر دیر یا زود می‌ترکد و با بر باد رفتن پول و سرمایهٔ مردمی که به‌امید دریافت سود، پولهایشان را به‌بورس برده‌اند، آنها را به‌خاک سیاه می‌نشاند.

به نظر می‌رسد این روند اکنون شروع شده و حباب بورس دارد می‌ترکد و این بادکنک دارد خالی می‌شود و چند روز است که شاخصهای بورس روند نزولی پیدا کرده‌اند و پیش‌بینی می‌شود این روند ادامه یابد.

به حرکت درآمدن میلیونی مالباختگان
تبعات و پیامدهای این وضعیت برای رژیم هولناک است. کارگزاران حکومتی، این وضعیت را با بحران مؤسسات اعتباری مقایسه می‌کنند با این تفاوت که اگر شمار مالباختگان این مؤسسات حدود یکصد هزار نفر بود، این بار شمار مالباختگان به‌چند میلیون نفر می‌رسد، هم‌چنین اگر در چپاولگری قبلی، مالباختگان با مؤسساتی طرف بودند که رژیم می‌توانست ارتباطش با آنها را انکار کند، این بار دولت و خود روحانی و خامنه‌ای پشت این کلاهبرداری بزرگ قرار دارند و بسا که حرکتهای اعتراضی این غارت‌شدگان، آتش‌زنهٔ به‌حرکت در آمدن ارتش میلیونی گرسنگان و بیکاران خواهد بود. در آن صورت دیگر نه از تاک نشان خواهد ماند و نه از تاک‌نشان