این آقای امید اسدبیگی همان جوان ۳۳سالهای است که کارخانه بزرگ نیشکر هفتتپه را مفت خرید و میلیونها دلار یکشبه بالاکشید.
این هم صدای کارگران هفتتپه: «کارگر هفتتپه، گرسنهایم گرسنه»!
یکی از اتهامهای اسدبیگی که در دعوای باندی دستگیرش کردند، یک و نیم میلیارد دلار قاچاق ارز است.
میخواهید بدانید یک و نیم میلیارد دلار یعنی چی؟
۱. ۵میلیارد دلار = ۱۴۷برابر پولی که بابت خرید کارخانه داده است.
۱. ۵میلیارد دلار = ۵ و نیم میلیارد تومان به هر کارگر نیشکر
اسدبیگی کسی است که ۳۴۵میلیون دلار پول نقد برای واردات خط تولید گرفت اما یک ریال هم وارد نکرد، همه را بالا کشید.
پشت این فرد کیست که کارخانه ۱۰هزار میلیاردی را ۸میلیارد میخرد و با اعتبار آن ظرف ۲سال ۲۰هزار میلیارد تومان قاچاق میکند؟
«خوب این کیه؟ این هیات واگذاری کیه که اینقدر اختیار داره که تخفیفهای اینطوری میده کیه؟... آخه کسی بیرون از مجموعه ادارهکننده کشور... نیست دو تاش نماینده دولتن نمایندههای مجلسن».
یکی هم غلامرضا شریعتی، استاندار تسبیح بهدست خوزستان است.
امید اسدبیگی اعتقاد دارد در این نظام هر کسی را میشود با پول خرید.
این خانم، مریم محبی، همسر استاندار خوزستان است که فقط یک قلم سه و نیم میلیارد تومان برای یک تور تفریحی از امید ۳۳ساله هدیه گرفته است.
و این هم صدای زنان گرسنه هفتتپه: «عزا عزاست امروز، روز عزاست امروز، نیشکر هفتتپه، صاحبعزاست امروز»!
چرا عزاست؟ چرا کارگر گرسنه خوزستان صاحبعزاست امروز؟ پشت این جوان حزباللهی کیست که این بلا را سر مردم آورده؟ استاندار ولایتی؟ مدیران دولتی؟ یا خامنهای؟