سخن روز ۷ خرداد
روز چهارشنبه ۷خرداد مجلس یازدهم بازگشایی شد. خامنهای در پیامی که بههمین منظور فرستاد و توسط آخوند گلپایگانی رئیس دفتر او قرائت شد، تلویحاً روحانی را مقصر همهٔ شکستها و افتضاحات نظام، از جمله در باب عدالت اجتماعی قلمداد کرد معرفی کرد و گفت: «در دههٔ اخیر نمرهٔ مطلوبی در باب عدالت بهدست نیآوردهایم».
«ریلگذاری» برای مجلس دستنشانده
خامنهای با اشاره بهریلگذاری برای مجلس مطیع و دستساز خود و تأکید بر حق مجلس ارتجاع در استیضاح اعضای دولت گفت: «علاوه بر قوه قضاییه در خود مجلس، حقّ تحقیق و تفحّص، حقّ ردّ و قبول مدیران ارشد قوّه مجریّه، حقّ تذکّر و سؤال و استیضاح، پیشبینی شده است». ولیفقیه ارتجاع بهاین وسیله روشن کرد که در راستای خط انقباض که در پیش گرفته برای نجات خودش، مصمم است از دو طرف و با دو ابزار قوه قضاییه و قوه مقننه، دولت روحانی را بهعنوان مسئول همهٔ افتضاحات و شکستهای رژیم زیر مهمیز بکشد و خودش را در ببرد.
شایان ذکر است که در تمام دورههای قبلی مجلس، خامنهای در پیامهای خود بر همراهی و همکاری دولت و مجلس تأکید کرده و مجلس را از جنگوجدال با دولت پرهیز میداد؛ این استثنا، خود نمود آن است که رژیم در موقعیتی کاملاً متفاوت از دورانهای قبلی قرار دارد.
آخوند تقوی بهعنوان رئیس سنی مجلس جدید نیز، بهطور مسخرهیی بهپامنبری خامنهای پرداخت و حرفهای اربابش را واگویه کرد و تصریح کرد که مجلس یازدهم مجلس ولایت است.
روحانی هم طی سخنانی در عین تکرار دروغدرمانیهای مضحک همیشگی در مورد کنترل کرونا و رشد اقتصادی، بهبنبستها و بحرانهای اقتصادی، اجتماعی و بحران درونی نظام آخوندی اشاره کرد و گفت: «از سال۹۷ سختترین شرایط اقتصادی برای نظام بهوجود آمد». روحانی در اظهارات خود ضمن مجیزگویی از ولیفقیه ارتجاع، بهطور معناداری یادآوری کرد که خامنهای در آغاز سال۹۷، در جمع سران سه قوه و عدهیی از مسئولان گفته است که دولت در وسط میدان است و دو قوه دیگر و همهٔ نهادها موظفند بهدولت یاری برسانند».
آخوند روحانی همچنین بهکرنش در برابر خامنهای و مجلس دستساز او پرداخت و با بیان اینکه من دست دوستی بهجانب مجلس دراز میکنم، گفت: «ما از مجلس اخوت را میخواهیم همانطور که همه ما از رهبری بزرگوارمان ابوّت را میخواهیم».
نقشهمسیر خامنهای برای روی کار آوردن دولت حزباللهی
حرفهای خامنهای اولاً سمت و سوی حرکت او در مسیر انقباض و در جهت فراهم کردن زمینههای روی کار آوردن دولت جوان حزباللهی آینده را نشان میدهد و ثانیاً بیانگر آن است که او در این مسیر، مصمم است دولت روحانی را بز بلاگردان خود کند. بهخصوص که دولت روحانی هم کم افتضاح بهبار نیآورده است و خامنهای با استیضاح و برکناری بعضی از وزیران او تلاش خواهد کرد آبی بر آتش خشم و نفرت مردم بریزد، همان کاری که شاه در آخرین ماههای حکومت خود بهآن اقدام کرد اما نه تنها سودی برایش نداشت، بلکه بیشازپیش ضعفش را برملا نمود و رژیمش را بیشازپیش متشتت کرد و بهجنبش و انقلاب مردم انگیزه و تحرکی مضاعف بخشید.
در این صورت این سؤال مطرح میشود که چرا خامنهای چنین مسیری را برگزیده؟
باید دانست که حرفهای خامنهای لزوماً بهاین معنا نیست آن چنان که بعضی اعضای مجلس دهم گفتند، که وی میخواهد تا قبل از بهپایان رسیدن دورهٔ روحانی او را برکنار کند؛ زیرا بسیار بعید است که در شرایط انفجاری جامعه، خامنهای دست بهیک چنین جراحیای بزند و چه بسا در آن صورت این رژیم فرتوت از این جراحی جان بهدر نبرد. بهویژه که چندان نیازی بهاین کار نیست. در حال حاضر روحانی تماماً در خط خامنهای حرکت میکند و در هر حرف و سخنرانی خود تملق و مجیزگویی از خامنهای را از قلم نمیاندازد.
با این همه و در عمل میبینیم که خامنهای تیغ مجلس آینده علیه روحانی و دولت او را تیز میکند، این تناقض از آنجا ناشی میشود که رژیم بههیچوجه شرایط نرمالی ندارد. نیازی بهبازگو کردن وضعیت فوقالعاده بحرانی رژیم در زمینههای مختلف نیست؛ وضعیتی که تنها شاید عبارت بحران سرنگونی بتواند آن را بیان کند. رژیم در همهٔ زمینهها بهته خط رسیده، بنابراین نباید انتظار داشت در شرایطی که کارشناسان رژیم پیدرپی هشدار میدهند یک ابر جنبش در راه است، بسا بزرگتر و مهیبتر از قیام دی۹۶ و آبان۹۸، خامنهای بهعنوان ولیفقیه و صاحب رژیم کارش را با شیوههای معمول پیش ببرد. او ناچار است ریسک کند، ناچار است خود را بهآب و آتش بزند و البته شیوههای غیرمعمول خطرات پیشبینی نشدهٔ خود را دارند و دیکتاتورها معمولاً در چنین موقعیتهایی برای نجات خود مرتکب اشتباه محاسبههای فاحش میشوند و همه چیزشان را میبازند.
مؤلفههای ضعف خامنهای
نخستین عاملی که موفقیت خامنهای در این کارزار را قویاً مورد تردید قرار میدهد این است که این مجلس که خامنهای میخواهد آن را بهعنوان ابزاری برای راه باز کردن بهجانب یکدست کردن نظام و هموار کردن مسیر دولت حزباللهی مورد استفاده قرار دهد، بسیار سست بنیاد و در نتیجه ناکارآمد است. رحمانی فضلی وزیر کشور دولت روحانی طی سخنانی با اشاره بهضعف ماهوی مجلس، آن را برآمده از بهاصطلاح انتخاباتی که در شرایط ویژهٔ امنیتی ناشی از «اتفاقات آبان ماه، هلاکت قاسم سلیمانی، فاجعهٔ سقوط هواپیمای اوکراینی و شیوع کرونا، برگزار شد، توصیف کرد. او بهاین ترتیب بهطور غیرمستقیم میخواست گوشزد کند که این مجلس تازه بنا بر آمار بزرگنمایی شده و بهقول خود رژیم، با ۴۰درصد آرا در سطح کشور و با ۱۵درصد آرا در تهران، بهاصطلاح انتخاب شدهاند و تعدادی از آنها با ۸هزار رأی بهمجلس راه پیدا کردهاند. با چنین بنیهٔ ضعیفی، خامنهای بهسختی میتواند کار حذف و جراحی را پیش ببرد؛ چرا که حریف نیز دست بسته و نظارهگر نخواهد ماند، بهخصوص که پروندههای غارت و جنایت باند خامنهای نیز چندان پنهان و سر بهمهر نیستند.
اما مؤلفه مهمتر در این صحنه، مردم و مقاومت ایران است. اکنون که بهگفتهٔ کارشناسان خود رژیم کارد بهاستخوان مردم رسیده، آنها تماشاگر خاموش افشاگریهای متقابل دو باند حاکم نخواهند بود و بیتردید جنگوجدال در رژیم و بهخصوص در رأس هرم قدرت، هر چه بیشتر برای بهصحنه آمدن عنصر اجتماعی و تودههای بهستوه آمده فضا باز میکند و کانونهای شورشی و جوانان شورشگر، در ابعادی غیرقابل قیاس با دی۹۶ و آبان۹۸ بهخیابانها جاری خواهند شد و همچنان که روزنامهٔ رسالت (۶خرداد) نوشته بود «مثل شعله کبریت که بهانبار کاه میافتد همه چیز را در خود تمام میکند».