۱۳۹۹ اردیبهشت ۳۱, چهارشنبه

چرا مجاهدین و تاریخ ایران مدیون مجاهد قهرمان کاظم ذوالانوار هستند؟



    مسعود رجوي: هر شهيدي شاهدي است فرمانده ذوالانور شاهد شهيدان است
کاظم در 12 مهر 51 به‌کمین ساواک افتاد. هنگام دستگیری به‌شدت مجروح شده بود. او را بلافاصله به‌کمیته مشترک (کمیته به‌اصطلاح ضدخرابکاری) منتقل کرده و زیر وحشیانه‌ترین شکنجه‌ها قرار دادند.

 
ساواک سپس کاظم را درحالی‌که هنوز از جراحتهایش رنج می‌کشید و درد بسیاری را تحمل می‌کرد. برای مدتها درسلولهای انفرادی نگه‌داشت. مجاهد قهرمان کاظم ذوالانوار در دوران اسارتش از گردانندگان اصلی فعالیتهای داخل زندان بود و نقش برجسته‌یی در آموزش و تربیت کادرها داشت.
 مسعود رجوی، فرمانده ذوالانوار را سمبل اخلاق، انضباط و انسانیت توصیف کرد و او را شاهد شهیدان می‌خواند.
 راستی که کاظم درمیان شهیدان، جایگاهی ممتاز و برجسته دارد؛ با شخصیتی به‌غایت جاذب و دوست‌داشتنی. و این را عموم زندانیان سیاسی که کاظم را از نزدیک دیده بودند به‌یاد دارند.
شهیدخسروگلسرخی طی همان مدت کوتاهی که در زندان، هم‌زنجیر کاظم بود، به‌شدت تحت‌تأثیر وی و افکار و عقاید او قرار گرفت و این تأثیرپذیری، درسخنانی که خسروگلسرخی دردفاعیات پرشور خودش درباره اسلام انقلابی به‌زبان آورد، به‌خوبی بارز بود.
 کاظم یک‌بار هنگام ضربه‌ سال50 دستگیر شد ولی موفق شد از چنگ مزدوران فرار کند. بعد‌از ضربه‌50 او نزدیک به‌یک ‌سال در کنار احمد و رضارضایی در بازسازی سازمان نقش ارزنده‌یی ایفا کرد و از همان تاریخ عضو کادر مرکزی و فرمانده بسیاری از طرحهای سازمان بود.
 در دوره بازجویی درزندان، اراده پولادین و بردباری شگفت‌آور کاظم در تحمل درد و رنج، زبانزد هم‌سلولیهایش بود. موقع دستگیری در‌حالی‌که به‌شدت مجروح شده بود، خود را به‌بیهوشی زده بود تا شاید درهمان‌حال امکان فرار پیدا کند. بعد‌از انتقال به‌زندان، پزشکان گفته بودند او بیهوش نیست و ساواک برای آزمایش صحت این حرف، دستور داد او را درهمان‌حال زیر عمل جراحی ببرند. با این‌حال او درد را تحمل کرد و اصلاً بروز نداد که گویا یک عمل جراحی بسیار سخت روی فک او درحال انجام است. وجه برجسته دیگر، نقش تشکیلاتی بی‌مانندی است که کاظم در زندان ایفا کرد. علاوه‌برهدایت امور و آموزشها و مسائل کادرها، کاظم موفق شده بود با عادیسازی ماهرانه‌یی ارتباطات مطمئنی با بیرون زندان برقرار کند و اطلاعات ذیقیمت و ارزشمندی درباره دشمن و عناصر ساواک به‌تشکیلات بیرون منتقل نماید. اما آنچه در زندگی کاظم نقطه اوج و کمال فعالیتهای انقلابی اوست، تلاش عاشقانه‌اش برای فداشدن و سپربلاشدن در راه حفظ رهبریش مسعودرجوی بود؛ و شهادتش درهمین‌رابطه بود.

او درمورد فعالیتهای داخل زندان و اطلاعات حساسی که لو رفته بود هرگز اجازه نداد پای مسعود به‌میان کشیده شود. از این نظر مجاهدین و تاریخ ایران به‌طور مضاعف مدیون مجاهد قهرمان کاظم ذوالانوار است