ادای شهادت وکیل کاوه موسوی
که نخستین بار پرونده دژخیم حمید نوری را
به دادستانی سوئد ارائه داد
روز چهارشنبه ۴اسفند محاکمه دژخیم قتل‌عام ۶۷ حمید نوری در دادگاه سوئد ادامه یافت
در این جلسه وکیل کاوه موسوی که برای نخستین بار پرونده دژخیم حمید نوری را به دادستانی سوئد برای دستگیری و محاکمه دژخیم قتل‌عام ۶۷ ارائه داده بود به ادای شهادت پرداخت.
در جریان این جلسه دادگاه وقتی شاهد از خمینی نام برد که فتوای قتل‌عام زندانیان سیاسی را داده است دژخیم حمید نوری به‌صورت افسار گسیخته‌ای به توهین و فحاشی به وی پرداخت و نظم دادگاه را بهم زد. آن‌چنانکه رئیس دادگاه تهدید کرد در صورت ادامه دادن به فحاشی او را در یک اتاق جداگانه قرار خواهد داد
محاکمه حمید نوری از دژخیمان قتل‌عام ۶۷ در سوئد – ۴ اسفند۱۴۰۰
قاضی: چی می‌خواهی بگو.
حمید نوری دژخیم: این کاوه بی‌ادب حق توهین به رهبر ایران نداره، خجالت بکش. ملعون خودشه و پدرشه و مادرش.
قاضی: ببین اینطوری که نمیتونی دادرسی را قطع کنی که. وگرنه می‌بریمت می‌گذاریمت توی اتاق دیگه‌ای که بنشینی گوش بدی. اینطوری نمیتونی قطع کنی دادرسی را. ما هنوز هیچ چیز توهین‌آمیزی نشنیدیم، هیچ چی نفهمیدیم. اینطوری نمیتونی قطع کنی. اینطوری که نمی‌شه که. اینطوری دادرسی را متوقف می‌کنی. این دادرسی باید انجام بشه ادامه پیدا کنه.
من که چیز توهین‌آمیزی نشنیدم و نفهمیدم. شما اگر متوجه شدی، اینجوری نپر وسط دادرسی را قطع کن.
حمید نوری دژخیم: داره میگه خمینی ملعون. ملعون خودشه و پدر و مادرشه.
قاضی: اگر اینطوری ادامه بدهی می‌برمت توی اتاق دیگه‌ای باید بشینی از یک اتاق دیگه‌ای گوش بدی، ازت خواهش می‌کنم آروم باش. جلوی خودت را بگیر والا از این سالن میری توی یک اتاق دیگه می نشینی. این را به‌عنوان اخطار اولیه بگیر. دفعه بعد اگر تکرار بشه می‌برمت توی یک اتاق دیگه بنشینی، اینجا نباشی، گوش بدی. ببین من دلم نمی‌خواهد کار به اینجاها بکشه ولی دست خودته به رفتار خودت بستگی داره.
حمید نوری دژخیم: همه توهین نکنند.
قاضی: دادرسی رو ادامه می‌دهیم. استماع شهادت را ادامه می‌دهیم. حمید نوری الآن دیگه فهمیدی چه جوریه، قطع کنی می‌افتی تو یک اتاق دیگه.
وکیل کنت لوئیس: لندن نمیشنوه ما داریم چی می‌گیم جریان قطع چی شده.
قاضی: اشکالی نداره لندن نمیشنوه، چون یک داستان به‌اصطلاح قضیه نظم دادگاه بود ما به خودمون مربوطه، اشکال نداره لندن نشنید.
گزیده‌ای از سخنان وکیل کاوه موسوی، سخنان دادستان و وکلا و مکالمات قاضی، بر اساس ترجمه توسط مترجمان رسمی دادگاه - چهارشنبه ۴اسفند ۱۴۰۰ - ۲۳فوریه ۲۰۲۲
کاوه موسوی: من رئیس برنامه حقوق‌بشر دانشگاه آکسفورد بودم. دانشکده حقوق دانشگاه آکسفورد و از آنجا من از لحاظ حرفه‌یی جفری رابرتسون رو در شغل حرفه خودم ملاقات کردم.
دادستان: بعد با این پرونده چجوری الآن اینجا چجوری تماس گرفتین با این پرونده؟
کاوه موسوی: ابتدا به ساکن یه سمپوزیومی بود تو دانشگاه آکسفورد در مورد قتل‌عام ۶۷ که من خودم در اونجا ابتدا به ساکن یه نقش داشتم.
دادستان: چه سالی شما اینکار رو کردی؟
کاوه موسوی: نوامبر ۲۰۱۱
کاوه موسوی: یک کم باید اعتراف کنم من نمی‌شناختم حمید نوری رو نمی‌شناختم هیچ اطلاعی نداشتم تا ۱۶ -۱۰ -۲۰۱۹
کاوه موسوی: من به جفری رابرتسون زنگ زدم چون باهاش کار می‌کردم چندین سال پیش آماده می‌کردیم قتل‌عام ۶۷رو با همدیگه داشتیم آماده می‌کردیم. اون نداشت عکسی از حمید نوری نمی‌دونست اصلاً کیه حمید نوری. من چند تا عکس خواستم تا اونموقع عکسی ازش نداشتم.
کاوه موسوی: لازمه هر چه زودتر با یه وکیل سوئدی هم که وارد باشه تو این قسمت که بتواند تماس داشته باشه با حوزه قضایی بین‌المللی و اصول آنجا و قوانین در حیطه این دادگاهها در این مورد و هم‌چنین قوانین دادگاههای داخلی این کارها را کردم و من مراجعه کردم به دادستان سوئد.
من می‌خواهم از فرصت استفاده کنم همین الآن اینجا و تبریک بگم به دادستانهای سوئد که فوق‌العاده خوش برخورد بودند و همکاری باهاشون راحت بود و این هم می‌توانم بگویم که این برخلاف دادستان کشورهای دیگه بوده که من آنجاها هم تلاش کردم که اشخاصی را که مظنون بودیم واسه مرتکب جرمهای وحشتناکی شدند بگیرند از طرف آن اشخاص تحت نفوذ زمان رژیم ایران.
دادستان: با توجه به چیزهایی که شما می‌دانید که شما مطالعه کردین سیستم قضایی ایران را به‌عنوان فردی حرفه‌یی شما اطلاعی داری از این‌که دادستانی یا سیستم دادیاری چه جوری بوده تو زندان؟
کاوه موسوی: سیستم دادیاری در حقیقت یه سیستمی هست که هدفش حفظ قدرت حاکمه. از قضای حقوقی نبود اصلاً که بتوانیم آنرا از لحاظ حقوقی قضایی. . قاضی فرمالیته است، دادگاه فرمالیته است، یعنی تصمیم به‌قتل رسوندن این آدمها
وکیل مدافع: کسی بود که فیلم بگیره این جلسه رو فیلمبرداری کنه
کاوه موسوی: مطلقاً گفتیم اصلاً فیلمبرداری بی‌فیلمبرداری. مطلقاً نه. من اجازه ندادم من اجازه فیلمبرداری نمی‌دانم. بدون اجازه من فیلمبرداری، قرار بود که بایستی یک مستند تهیه می‌شد بعداً ولی اون موقع مطلقاً گفتم فیلمبرداری نشه. صبر کنیم تا جریان دادرسی قضایی توی سوئد شروع بشه انجام بشه قبلش مطلقاً اونموقع هیچ فیلمبرداری و اگر هم فیلمبرداری شده باشه به‌خاطر پخشش نبود، برای این نبود که ما پخشش کنیم.
وکیل مدافع: نیما سروستانی اسمش را شنیدی؟
کاوه موسوی: شنیدم.
من گفتم این فیلم را پخش نکنید. من مخالفت کردم. می‌خواهم اینرا یادداشت کنید. توی پروتکل بنویسید. تلویزیون ایران اینترنشنال بهش گفتم مطلقاً اینکار را نکن.
این فیلم درست شده بود. این اصلاً یک فیلم سینمایی است. این تخیلی است. من تأکید می‌کنم باید تأکید بشه رویش این فیلمبرداری برای اون موقع برای ادله اثباتی نبود. شهادت نبود. این چون ما می‌دونستیم علی‌القاعده در ۱۹اکتبر تا ۱۹نوامبر که آقای نوری دستگیر شد ما مطلقاً فیلم نمی‌خواستیم بگیریم.
گفتم پخش نکنید. اینرا گفتم. باید کلی خارج از سیستم قضایی باشین و می‌تونه این سیستم قضایی را این دادرسی را اصلاً بهم بریزه. من تأکید می‌کنم من با یه همچین کاری مخالف بودم.
ما داریم الآن یک حکومت فاشیستی ایران را این را توی سوئد شما همچین کاری نباید بکنید. داستان فاشیستهای ایرانه.
بعد از ۲۱ماه سکوت من زبونمو باز کردم و به ایرج گفتم آقا نرو از این خط قرمز حقوقی قضایی رد نشو. من سکوتم و حفظ کردم تا روزی که یکی از این دست‌اندرکاران قضایی اینجا وکلا با من تماس گرفت گفت تو رو می‌خوان به‌عنوان شاهد بیارن تو این و تو در مورد ایرج مصاحبه کردی، توی صدای آمریکا که گفتی یک موفقیت منحصر به‌فرد رو تو این سیستم قضایی دمکراسی میخوای از بین ببری، داری از بین می‌بری. من با صدای آمریکا گفتم این داره تنها فرصتی که ما داریم داره از بین میبره و مشکلات از همون جا شروع شد مسأله من هم مشخص بود به‌طور کامل کذب دروغ که اینو گفته بود که حمید نوری اینو آورد آره ما با یه عملیات پیچیده ما اینو آوردیمش سوئد و از این جور داستانها. داستان پیچیده نبوده من قصه پیچیده‌ای نبوده کشوندمش سوئد.
من گفتم واقعاً نگران شدم این کارهایی که داره می‌کنه ایرج. من مخالف بودم با نیما سروستانی هم مخالف بودم تا در اون با صدای آمریکا که من صحبت کردم، دو تا مطلب کاملاً کذب نسبت به من یکی این‌که ما حمید نوری رو دام براش گذاشتیم تله گذاشتیم کاملاً غلطه اصلاً مطرح نیست که ما ۱۶اکتبر تلفن اورژانسی نوری داره میاد داره میاد داره میاد عجله کن عجله کن داره میاد میخوایم دستگیرش کنیم عجله کن این بیشتر به دادرسی صدمه میزنه من به‌عنوان وکیل دارم بهتون میگم حرفهایی از این قبیل که چرا نوری دستگیر شده؛ به‌خاطر این‌که ارتباط داشته با من وکیل انتخاب کردم. یورن رو من انتخاب کردم یورن رو من تو این پرونده آوردم. من گفتم یه وکیل سوئدی لازم دارم و این حرفایی که مصداقی زد با اون تلویزیون که نوری چرا دستگیر شد به‌خاطر این‌که ارتباط بین یوران و دادستان با همدیگه دوست بودن و آشنا بودن واقعاً تعجب آوره این، میخواد بگه این فساد که در سیستم دادگستری ایران چند دفعه بهتون بگم این مال ایرانه، مال اینجا نیست. شما دارین الآن تمام این قضیه رو خراب می‌کنین دارین این قضیه رو دادگاه و دادرسی رو خراب می‌کنین با این حرفاتون. و دادگاه ممکنه بگه که اصلاً این حرفا قبول نیست این دادگاه منحل. من باید می‌رفتم و اینو محکوم می‌کردم اون موقع رفتم و اینو محکوم کردم.
شوکه شدم اصلاً دیگه دیدم که تو یه ساعت یه دونه این تیم دفاعی متهم یه دونه برگه بدن به دادگاه بگن آقا این دادگاه اصلاً منحل تمام دادگاه رو بهم بریزن من تو آمریکا و انگلیس همچین چیزی اگه تو آمریکا و انگلیس بود این اتفاق می‌افتاد می‌گفتن دادگاه منحل.
من این‌قدر شوکه شدم با این صحبت‌ها که دیگه نمی‌تونستم اصلاً ۴۰سال تلاش من اصلاً تو این قضیه این‌همه جنایت علیه بشریت تو ایران ایران داره از بین میره از این جنایتها بعد اینطوری پیشینه این قضیه رو غلط بدن کذب دروغ بدن، دادستانی رو بخوان خراب کنن.
مصداقی خودش میدونست که پیشینه این پرونده چی هستش خودش خبر داشت داستان پیش زمینه رو میدونست. من رفتم لندن برای این‌که که نذارم این سازمان امنیت سوئد با سازمان امنیت ایران با همدیگه بفهمند ما داریم چیکار می‌کنیم. من می‌خواستم مخفی کنم می‌خواستم اینو مخفی کنم اینو مصداقی گفته.
اومد لندن از من پرسید ترتیبشو بده که حمید نوری رو دستگیر کنیم. این دروغ محض بود من ترتیب دستگیری حمید نوری رو بدم این دروغ بود. بعد تو تلویزیون گفته بود نرفته بود آمریکا برای این‌که مثلا سازمانهای امنیتی وضعیت رو قبول کنن. می‌گفت من آمریکا هم نرفتم ولی در این زمان وقتی نبود من یه تیم حقوقی قضایی تشکیل دادم. من یه عالمه پول خرج این تیم حقوقی قضایی کردم. مطمئن شدم که حمید نوری رو دستگیر کنم. دیدم که تمام این تلاشها داره از بین میره، من هیچ مخالفتی نکردم. من یه نامه سرگشاده به ایران نوشتم به مردم ایران نوشتم. تکرار می‌کنم یک خطر تهدید جدی که قاضی اعلام کنه این دادرسی باطل باید اینو اعلام می‌کردم که قاضی اینو باطل اعلام کنه این دادگاه رو. می‌ترسم که اینکار رو بکنه.
