۱۴۰۰ بهمن ۲۶, سه‌شنبه

خامنه‌ای در محاصره قفل‌های کلید شکسته


                               کلید شکسته قفل

در بررسی مسائل ایران، آنجا که به نظرات کارشناسان و دست‌اندرکاران، در مقوله‌های مختلف بر می‌خوریم، حرف‌های مشترک دارند از این قبیل که «اوضاع به سمت بهبود نمی‌رود». «وضعیت قفل شده»، «چشم‌انداز روشن نیست» و بالاخره «بن‌بست» و بازگشت‌ناپذیری اوضاع به سمت وضعیت عادی.

این وضعیت طبعاً پیامدهایی برای نظام دارد، و این روزها همین پیامدها، یعنی نتایج رسیدن به چشم‌انداز تیره یا وضعیت قفل شده، دغدغهٔ اصلی نظام شده که از هر تریبونش به نوعی شنیده می‌شود. در نمایشهای جمعه به نوعی و در اظهارات کارشناسی در عرصه‌های مختلف به شکل دیگری دیده و شنیده می‌شود. جمع این اعترافات خود بیانگر نزول نظام در تعادل‌قوا با مردم و مقاومت آزادی‌ستانشان از یک‌سو و با جامعهٔ جهانی از سوی دیگر است.

محصور بودن نظام در چنبرهٔ اوضاع قفل و بازگشت‌ناپذیر، اعترافی است که از هر کارگزار و از هر رسانهٔ نظام به شکلی شنیده می‌شود.

کمال اطهاری کارشناس حکومتی از باند مغلوب در روز ۲۵بهمن، با اشاره به تحریم‌ها گفت: «تا زمانی که این وضعیت وجود دارد (نظام) نمی‌تواند وارد مرحله کارآمدی شود». این کارشناس حکومتی، با بیان این‌که نظام «در تلهٔ توسعه» افتاده افزود: «ورود به مرحله کارآمدی نیازمند ثبات اقتصاد کلان است که در (نظام) وجود ندارد» (روزنامه حکومتی آرمان ۲۵بهمن).

قابل توجه این‌که بیان بحرانها و بن‌بستها و ریزش‌ها در باند ولی‌فقیه همراه است با سفارش به سرکوب و سانسور!

آخوند حسینی همدانی امام جمعه خامنه‌ای در کرج روز ۲۳بهمن گفت: «الان جوانهای ما در یک هجمه‌ای قرار گرفتند که خیلی از مسایل را نمی‌دانند. قدیمی‌ترها هم که خودشان درگیر اون مسایل بودند الآن فراموش کردند یا جور دیگری ست... . دشمن دارد حمله می‌کند ما باید جواب بدهیم. دوستان مشغول خودشان هستند».

این آخوند حکومتی در ادامه اظهاراتش از نیروهای ریزشی نظام خواست در پاسخ به جنگ رسانه‌یی دشمن «آتش به اختیار» عمل کنند.

کیست که نداند معنای فرمان «آتش به اختیار» برای آنها، دست بازداشتن در سرکوب و غارت است. مسأله‌یی که از آن دینامیزم می‌گیرند و انگیزه‌هایشان برای خدمتگذاری به جهل و جنایت بالا می‌کشد. به عبارت دیگر عمله نظام بودن برای آنها رابطه مستقیم با پر کردن کیسه‌هایشان از جانب حاکمیت آخوندی دارد. اما در این میان آنچه با گذشته فرق کرده مردم بپا خاسته‌اند، که سرکوبگری نظام را به بن‌بست کشانده و نظام را به درد «چه کنم» واداشته‌اند.

آخوند حسینی همدانی روز ۱۶بهمن در نمایش جمعه کرج گفت: «بعضیها با قلدری و با پررویی این کار را می‌کنند، به‌خصوص هم که رسم شده اخیراً بعضی سلاح گرم هم دیگه دستشان می‌گیرند که این بدتر است».

البته این یک چیز بدتر برای نظام است، و چیزهای بدتر دیگر نیز برای رژیم وجود دارد که یکی از این «بدترها» درهم شکستن ماشین دروغپراکنی تبلیغاتی نظام است، این ماشین تبلیغاتی با بودجه‌های نجومی با هزاران تریبون مجازی و غیرمجازی در برابر ارادهٔ مردم به زانو در آمده است.

آخوند فلاحتی امام جمعه خامنه‌ای در رشت روز ۲۳بهمن اذعان کرد به این‌که: «جمهوری اسلامی را از هر سمت و سو بمباران تبلیغاتی بکنند در جنگ اراده‌ها در جنگ روایتها در جنگ ترکیبی».

این آخوند حکومتی ایستادگی مردم در برابر نظام را «نق» زدن توصیف می‌کند اما به‌هرحال ناگزیر به اذعان به ایستادگی مستمر مردمی در برابر نظام می‌شود. البته با ادبیات خاص آخوندی: «یک عده‌یی از اول انقلاب با انقلاب نبودند متأسفانه خانواده‌هایشان هم نبودند... اما بیشتر از همه آنها نق می‌زنند آنهائیکه در هیچ راهپیمایی حضور نداشتند در جنگ فقط نق می‌زدند همیشه نق می‌زدند امروز هم نق می‌زنند»

واقعیت این است که درهم شکستن ماشین جهل و خرافه پراکنی ارتجاع دینی، چیزی جز آثار پایین آمدن نظام در کفهٴ تعادل‌قوا در برابر مردم ایران و مقاومت آزادی‌ستانشان نیست. این را کارگزاران حکومتی به هزار بیان گفته‌اند

محسن مهدیان کارشناس حکومتی روز ۲۳بهمن در تلویزیون شبکه ۳ گفت: «امروز دشمن مهمترین برنامه‌ریزی که داره انجام میده یک عملیات تروریستی تمام‌عیار علیه ذهن و شناخت مخاطبان ما است».

این کارگزار حکومتی نه تنها به قفل شدن ماشین تبلیغاتی نظام برای مغزشویی نیروهایش اذعان می‌کند بلکه به بیان معکوس به‌بی آیندگی نظام در فضای مجازی هم اعتراف می‌کند، اعترافی توأم با وحشت، که خود نشان از موضع پایین نظام از یک‌سو و بن‌بست در مدیریت اوضاع از سوی دیگر است. وی در حالی که نظام و نیروهای وارفته‌اش را مردم می‌نامد در همان برنامه می‌گوید: «یک هدف‌گذاری مهم انجام دادند و آن هم این است که بتوانند دو چیز را در فرد رقم بزنند اولاً این‌که بهش بگویند راه طی شده‌ای که انجام شده به تباهی گذشته، چهل و اندی سالی که از انقلاب گذشته همه‌اش به تباهی و همه‌اش به سیاهی گذشته و دوم هم این‌که آینده شما آینده روشنی نیست»

و در ادامه می‌گوید: دشمن در سالهای گذشته در دوره‌های گذشته مدام شکل تهاجمش عوض شده یک زمانی تهاجم فرهنگی بوده، یک موقع جنگ سخت است. جنگ سخت اصلاً مانع تحقق اراده شما میشه، یک موقع نه، اساساً می‌آید باورهای شما، اعتقادات شما را دستکاری می‌کند. اینهم یک مدل جنگ است اما یک مدل جنگ فراتر از همه اینها بسیار پیچیده بسیار دهشتناک است و اون عملیات تروریستی که دارم می‌گویم این است و او هم می‌گوید، هر آن کسی که گوشی تلفن همراه دستت است اجازه بده من جای تو ببینم و من برای تو واقعیت را توضیح بدهم، . . می‌توانم بگویم ساعت به ساعت هر روز شما می‌بینید یک‌ سوژه جدید اتفاق می‌افتد که مردم تو این فضا احساس می‌کنند که یک خطی وجود دارد یک خط تخریبی وجود داره که آینده‌شان آینده سیاهی بشه. ». .

واقعیتهای در صحنه به این کارگزار حکومتی و کل نظام می‌گوید بله یک خط تخریبی وجود دارد که آینده شما را در سیاهی محو کند تا صبح روشن آزادی در میهن اسیر بدمد.