کاخ نشینی برای عمامهداران و زندان و شکنجه برای مردم .
در جنوب تهران برای خمینی حرم ساختهاند؟ اگر او خوشنام بود نیازی به زیارت نامه و نورپردازی نبود.
بیرحم ترین دیکتاتور تاریخ
از روزنامههای رژیم نمونهای میاورم،که عکس دختران سیزده چهارده ساله تیرباران شده، هوادار مجاهدین خلق،که البته با اجازه خمینی خون آشام مورد تجاوز شکنجهگران هم قرار گرفته بودند، در اول تیر ۱۳۶۰ منتشر شد،که اعضای خانوادهشان به دادستانی مراجعه کنند و جنازه آنها را تحویل بگیرند.
در تظاهرات پانصد هزار نفری سی خرداد ۱۳۶۰ من توسط لباس شخصیها با چاقو مجروح و دستگیر شدم و در بیمارستان میثاقیه توانستم توسط پزشکان از دست پاسداران بگریزم.
برگزاری درس خمینی در مسجد و نماز خواندن وی در حرم حضرت علی فقط ریا بود و بس برای تدارک قدرت.
خمینی با کمک امریکاییها و همدستی سپهبد مقدم رئیس ساواک و ملاقاتها در خانه مرتضی مطهری و امکاناتی که در اختیار دیگر آخوندها گذاشته شد بقدرت رسید.
رژیم کشتار
ایتالله منتظری در جواب به کشتارهای خمینی در دیدار با چهار تن از نمایندگان قوه قضائیه، ابراهیم رئیسی و پور محمدی و نیری و اشراقی آنها را جنایتکاران تاریخ دانست، و طشت رسوایی خمینی را بصدا در اورد.
سید حمید روحانی، (سید صادق زیارتی) در جلد سوم نهضت خمینی نوشت: من که یکی از نزدیکترین افراد به خمینی در نجف بودم، نفوذی از یک گروه سیاسی و دنبال اسلحه، برای کشتن خمینی بودم. وی که خانهاش را در نجف در اختیار من گذاشته بود، حالا جزو وعاظ السلاطین است.
من از بد حادثه بعراق رفته بودم. خمینی در عراق مقلد نداشت. محمد منتظری میگفت خمینی با پیشکارش شیخ نصرالله خلخالی موافق نبود، اما چون خلخالی پولدار بود، موقع شهریه دادن از او پول قرض میگرفت و وی را به پیشکاری خودش منتصب کرده بود. خمینی در عراق وضعیت اجتماعی مثبتی نداشت و ایزوله بود. وی حدود بیست طلبه داشت که اکثرا تابستانها به ایران میرفتند.
احمد خمینی با ساواک همکاری داشت. پرویز ثابتی، در جریان این اخوندهای ساواکی بوده و هست.
اعلامیههای خمینی توسط بیبیسی حلوا حلوا میشد و از ایدئولوژی فناتیک خمینی جانبداری میکرد.
بت خمینی در زنده بودنش شکسته شد و با نفرین مردم بگورستان تاریخ سپرده شد. تردیدی نیست که حرم و گنبد طلای گور این جنایتکار خونریز به نفرینگاه ابدی مردم بدل شده است.
خمینی، خود را نماینده خدا میخواند و هر کسی حرف وی را بزیر سوال میبرد با اشد مجازات یعنی اعدام روبرو بود .
نمایندگان بت، تنها راه نجات را فقط پذیرش بت میدانستند و در نماز جمعه با شعار مرگ بر ضد ولایت فقیه تبلیغ مسلمانکشی میکردند. فرزندان مردم را با کلید بهشت روی مین میفرستادند. و حالا بعد از چهل و سه سال که مردم بتها را شکسته اند، صاحبان بتها روزهای جمعه با ترس از قصرها بیرون میآیند و بر منبر، مردم گرسنه را به تقوا و پرهیزکاری و قناعت دعوت میکنند،که آری لذت شما، در رنج کشیدن است. آنها سهم مردم گرسنه را با دروغ به طبیعت وصل میکنند. برای اینکه باران ببارد، میگویند نماز باران بخوانید.
شعار مرگ بر خامنهای، توسط مردم در تظاهرات، بت او را در هم شکست و او مردم را اشرار خواند داد و دستور قتلعام را داد. خامنهای برای حفظ جان خودش از ویروس کرونا، واکسن فایزر زده بود، ولی برای مردم واکسن فایزر را ممنوع کرد، و گفت مردم برای حفظ جان میتوانند دعای هفتم صحیفه را بخوانند!
همه منابر نماز جمعه خود را صاحب بتخانه و حفظ آنرا واجب میدانند، چرا که شکسته شدن بت ولایت یعنی نابودی کل بتخانهها.
در قرن بیست و یکم
خامنه ای میخواست با بمب اتم قدرتش را برخ دنیا بکشد و ناکام ماند و حالا از ترس در حفاظ و حصار، مرگ خود و بتخانهاش را می بینید.
شغل آخوند، دروغ گفتن و تهمت زدن است که مردم را فقط در عزاداری و نگرانی از آتش دنیوی و اخروی بترسانند.
ایران بدون شیخ و شاه چه زیباست. ایرانیان شایسته زندگی بهتر و آزادی و شادی هستند.