۱۴۰۰ اسفند ۲, دوشنبه

دریوزگی رسوا و بی‌حاصل


                                   سخن روز

خبرگزاری سپاه پاسداران روز ۳۰بهمن خبر داد که امیر عبداللهیان وزیر خارجهٔ رژیم آخوندی در جریان دوره‌گردی‌هایش در حاشیهٔ کنفرانس امنیتی مونیخ، با وزرای خارجه بلژیک و سوئد دیدار کرده و نزد آنها برای آزادی یک دیپلمات تروریست و یک دژخیم قتل‌عام دریوزگی کرده است.

به گزارش این منبع حکومتی وضعیت اسدالله اسدی دیپلمات تروریستی که به‌خاطر توطئه بمب‌گذاری در گردهمایی مقاومت ایران در پاریس به‌۲۰ سال زندان محکوم شده «محور گفتگوی امیر عبداللهیان با همتای بلژیکی» او بوده است.

در همان روز سایت وزارت‌خارجهٔ رژیم نیز از ملاقات عبداللهیان با وزیر خارجه سوئد در مورد حمید نوری از دژخیمان قتل‌عام۶۷ خبر داد و به‌نقل از او نوشت: «قابل قبول نیست که روابط فی‌مابین دو کشور هدف دسیسه‌های» مجاهدین قرار گیرد.

این خبرها، بیانگر دو واقعیت مهم است:

نخست آن‌که به‌رغم آن‌که ابتدا رژیم تلاش می‌کرد خود را برکنار از این دو افتضاح جلوه دهد، اما محکومیت دیپلمات تروریستش توسط قضاییهٔ بلژیک و هم‌چنین ادای شهادت‌های تکان‌دهندهٔ دهها تن از شاهدان و شاکیان قتل‌عام در دادگاه دژخیم حمید نوری در دادگاه استکهلم سوئد، آن‌چنان رژیم آخوندی را تحت فشار قرار داده که ناگزیر از دخالت شده و وزیر خارجه‌اش را به‌دریوزگی علنی برای آزادی این دو جنایتکار نزد مقامات بلژیک و سوئد فرستاده است. البته این اقدام پس از انبوهی تلاش و تقلاهای پشت پرده، برای تطمیع و تهدید مقامات دولتی و قضاییهٔ این دو کشور صورت می‌گیرد.

هم‌چنین یک بار دیگر مشخص می‌شود که وزارت‌خارجهٔ رژیم آخوندی آلت فعل نیروی تروریستی قدس و وزارت اطلاعات بدنام در پیشبرد سیاست صدور تروریسم در خارج کشور و در خدمت توجیه و تسهیل کشتار و سرکوب در داخل کشور است.

 پیش از این نیر یک مقام ارشد وزارت‌خارجه رژیم در تاریخ ۱۹تیر ۹۷ تأیید کرده بود که رژیم سفارتهای خود را برای پوشش دادن توطئهٔ حملات تروریستی به‌کار می‌برد.

ظریف وزیر خارجهٔ سابق رژیم هم در یک کلیپ صوتی که در اسفند ماه سال گذشته منتشر شد، گفت: «بیشتر سفرای وزارت‌خارجه ما ساختار امنیتی دارد. وزارت امور خارجه ما از وقتی که چشم باز کرده با مسائل امنیتی مواجه بوده». نامبرده در همان مصاحبه اعتراف کرده بود که قاسم سلیمانی سرکردهٔ نیروی تروریستی قدس به‌طور مرتب با او نشست می‌گذاشت و در مورد سیاست خارجی رژیم، خط کار مشخص می‌کرد و سفیران چند کشور حساس توسط قاسم سلیمانی تعیین می‌شد.

با روی کار آمدن رئیسی جلاد، رابطهٔ وزارت‌خارجه با سپاه و نیروی قدس و وزارت اطلاعات تنگاتنگ‌تر شد. به‌خصوص که امیر عبداللهیان قبل از آن‌که وزیر خارجه شود، عملاً پادو سپاه قدس و مجری اوامر قاسم سلیمانی بود و در تماس مستمر با حسن نصرالله و دیگر مزدوران و تروریستهای برون‌مرزی رژیم قرار داشت.

امیرعبداللهیان پس از دستگیری اسدی نیز تهدید کرده بود که غربی‌ها باید پیامی «شوک‌آور» دریافت کنند.

این اولین بار نیست که رژیم آخوندی برای آزادی دیپلمات تروریستها و عوامل جنایتکار خود، یا دست به‌دامن مقام‌های دولتی کشورهای خارجی یا دست به‌کار تهدید آنها می‌شود، زیرا در دستگاه فکری سردمداران این نظام قرون وسطایی، اصل استقلال دستگاه قضایی از دولت، اساساً قابل فهم نیست. آنها بر این باورند که سران بلژیک یا سوئد اگر بخواهد می‌تواند به‌قضات تحت فرمانش دستور آزادی یا اعدام هر متهمی را ابلاغ کند و این دستور هم فی‌الفور اجرا می‌شود.

به نظر می‌رسد که این جاماندگان از قافلهٔ تمدن، هم‌چنین فهمی از اصل تعادل‌قوا و نقش افکار عمومی در دنیای امروز ندارند و نمی‌دانند که مقاومت ایران آن‌چنان این رژیم را در جهان رسوا و مفتضح نموده و حقوق‌بشر را به‌چنان جایگاه رفیعی رسانده که هر گونه بند و بست و حتی نزدیکی به‌این فاشیسم مذهبی، طرفهای مربوطه را بی‌اعتبار می‌سازد.