جبار کوچکی نژاد نماینده رشت هم میگوید «ایشان در عرض چند ماه نشان داد که توانایی اداره این وزارتخانه مهم را ندارد و ضعف مدیریتی شدید در این وزارتخانه مشاهده میشود.»علیرضا پاکفطرت نماینده شیراز گفته «اینکه با یک میلیون تومان بتوان شغلی ایجاد کرد که تولید در آن باشد، محال است. این یعنی وزیری داریم که شوخی تاریخ با ماست. متاسفانه باید بگویم که شاید با یک میلیون تومان بشود چند گونی خرید و زباله جمع کرد و با کول کردن و تحویل آن، بتوان درآمد جزئی کسب کرد.»
موسوی لارگانی نیز گفته «عبدالملکی اینجا را با مسابقه میدان اشتباه گرفته و وزارتخانه با داوری مسابقه میدان جابجا گرفته است. این وزیر اصلا توییتری است. تمام هم و غمش این است که در توییتر و اینستاگرام و … چکار کند. اصلا کاری به وزارتخانه ندارد. یعنی وزارتخانه روی هواست.»
از این دست نقل قولها علیه عبدالملکی فراوان است. به خصوص در شبکههای اجتماعی و حالا وزیر دولت رئیسی سعی دارد مقصر این انتقادها را در جای دیگری جستجو کند و فضایی ایجاد کند که گویا انتقادها علیه او به خاطر «مبارزه با فساد و مافیا» است؛ مجموعه مصاحبههای او نشان میدهد او به گونهای رفتار میکند که مخاطب تصور کند از روزی که بر سر کار آمده یک لحظه مافیای فساد او را رها نکرده است؛ از جمله اینکه او اخیرا ادعا کرده «۲ هزار مدیر در این مجموعه (وزارت کار) داریم که پیشبینی ما این است که یک هزار مدیر دستپاک و کارآمد همچنان به کار خود ادامه خواهند داد و یک هزار دیگر باید برکنار شوند که از این تعداد ۳۵۰ نفر برکنار شده و مابقی در حال انجام است.»
در نمونه دیگر گفته «تنها در یک لیست از سوی نهاد امنیتی، حدود ۱۰۰ نفر که جزو فعالان رسانهای و توئیتری بودند در واحدهای اقتصادی و صنایع در سطح عضو هیات مدیره و مدیرعامل مشغول به کار بودند؛ همچنین انتصابهای مسئلهدار حقوقی و فامیلی را داشتیم به عنوان مثال محکومان دستگاه قضایی یا کارمند سازمانهای خارجی و یا افرادی که وابسته به رجال سیاسی بودند را داشتیم.»
ادعای عبدالملکی، زمانی که با آمار و رقم سر و کار پیدا میکند، قابل محاسبه و صحتسنجی است و از سوی بسیاری از فعالان سیاسی و اقتصادی به چالش کشیده میشود. حضور ۱۰۰ فعال رسانهای و توییتری در هیاتهای مدیره آنچنان دور از ذهن است که برکناری و تصفیه سازمانی ۱۰۰۰ مدیر وزارتخانه!»پیش از این برخی ادعاهای او تبدیل به شوخی در فضای مجازی شده بود. از ساخت لامبورگینی داخلی گرفته تا ایجاد شغل با یک میلیون تومان. ادعای جدید وزیر جوان هم مثل ادعاهای پیشین به نظر میرسد بیشتر اغراق و بزرگنمایی بوده است و ریشه در واقعیت ندارد و به خاطر عدم آشنایی عبدالملکی با آمار و ریاضیات به زبان او جاری شده است.
هزار مدیر فاسد!
اعتراف به حضور هزار مدیر فاسد در مجموعه وزارت راه، حتی صدای اصولگرایان را هم درآورده است. یکی از کانالهای خبری اصولگرا با انتقاد شدید از وزیر کار نوشته «وزیر کار با تاکید بر گزارههایی مانند فساد و ناکارامدی نهادهای نظارتی، حراستی و امنیتی را زیر سوال برده است، چگونه تنها در یک وزارتخانه هزار نفر فاسد و ناکارآمد پستهای مدیریتی را قبضه کردهاند، ولی نهادهای نظارتی هشت سال سکوت کردهاند. آقای رئیسی وزیرتان عملکرد خود شما در قوه قضائیه را نیز زیر سوال برده، چون سازمان بازرسی زیر مجموعه شما بوده است.»
در میان اصلاح طلبان نیز انتقادات تندی به ادبیات این وزیر جوان مطرح شده است. جلایی پور در مطلبی با به چالش کشیدن ادعای عبدالملکی نوشته «در حالیکه در عالم واقعیت نمیتواند در یک وزارتخانه «هزار» مدیر ایرانی خاطی باشند. نظام اداری ایران در زمینه شایستهسالاری ضربه زیاد خورده (خصوصا از دوره احمدینژاد به بعد)، ولی نه اینقدر که در یک وزارتخانهاش هزار مدیر کار خراب باشند. آیا در دولت رئیسی کسی نیست که به وزیر «زیر متوسط و پرمدعای» وزارت کار یک تذکر بدهد که هر سخنی را از دهانش نپراند. این بود طراز مدیر جوان انقلابی؟ وقتی وزیر کار که حجم عظیمی از منابع عمومی ملت زیر دست اوست چنین نابخردانه و غیرمنصفانه حرف میزند این سوال پیش میآید این تیپ افراد «به کجا و چه کسانی وصلاند» که چنین بیمحابا میتازند. این «کسان» از این مدیران زیر متوسط چه سودی میبرند؟»
فعالان توییتری در وزارتخانه کار
قسمت دیگری از صحبتهای عبدالملکی، ادعای او درباره حضور ۱۰۰ فعال توییتری در میان مدیران وزارت کار است. این ادعا ابهامات زیادی دارد. مشخص نیست فعال توییتری به چه کسی گفته میشود؟ آیا هر فردی که اکانتی در توییتر دارد، از مقامات بزرگ نظام تا مردم عادی، فعال توییتری محسوب میشوند؟ با این تعریف، هم در میان مدیران قبلی و هم مدیران فعلی، قطعا بیش از صد نفر در توییتر حضور دارند. اما اگر تعریف آقای عبدالملکی، از فعالان توییتری، افرادی باشد که با دستمزد مشخص، به عنوان یک شغل در فضای مجازی فعالیت میکنند، نیاز به ابهامزدایی دارد چرا که تا امروز تصور میشد فقط نهادهای وابسته مثل سازمان اوج و سراج و مصاف و … به صورت هدفمند در توییتر فعالیت میکنند. مشخص نیست آیا سازمان یا نهاد دیگری هم اقدام به استخدام نیرو برای فعالیت در توییتر به نفع دولت روحانی کردهاند؟ و اگر این سازمان وجود دارد چرا تا امروز کسی از وجود آن با اطلاع نبوده است؟
البته اکانتهای توییتری نزدیک به عبدالملکی لیستهای ۱۵ تا ۲۰ نفرهای را منتشر کرده اند که در آن فهرست افرادی از اعضایارشد ستاد روحانی، نخبههای دانشگاهی، مدیران سایتهای خبری و روزنامهنگاران شناخته شده وجود دارد، اما بررسیهای رویداد۲۴ نشان میدهد لااقل نیمی از افراد معرفی شده در این فهرستها، اساسا اکانت فعالی در شبکه اجتماعی توییتر ندارند! بخش دیگر هم که فعالیت رسانهای داشتند، پیش از آن به عنوان روابط عمومی در نهادهای مختلف فعالیت کردهاند و در پستهای مختلف جابجا شدهاند. بررسیهای رویداد۲۴ و البته اخباری که پیش از این در رسانههای مختلف منتشر شده است، نشان میدهد که جمع آنها که همگی با استعلام نهادهای امنیتی هم بوده، به ۲۰ نفر هم نمیرسد.
جالب اینجاست که تصاویری در اینترنت منتشر شده است که نشان میدهد صدها اکانت توییتری به صورت سازماندهی شده، اظهارات عبدالملکی را منتشر کردهاند. احتمالا آقای وزیر که از سازماندهی یکی از نهادها برای پخش اظهارات خود استفاده کرده است، این تصور را داشته که در جناح مقابل نیز همین مناسبات جریان دارد. گرچه این ماجرا هم مثل فرمول ایجاد شغل یک میلیونی و ساخت لامبورگینی، به زودی از خاطر آقای وزیر فراموش خواهد شد.
کانال سرائر با جمعآوری هشتگهایی که حامیان عبدالملکی زده بودند، تصویری منتشر و افشا کرد که همه آنها از یک واحد هدایت شدهاند. این رسانه نوشت: «از ساعت ۲۲ روز ۲۴ بهمن ماه اکانتهای توئیتری که مشخص است از یک مکان واحد هدایت میشوند، روی به انتشار برخی مطالب با هشتگ مورد نظر کردند. در یک گاف بیسابقه ارسال کنندگان این هشتکها در یک زمان واحد توئیتهای خود را با ایپیهای یکسانی ارسال کردهاند به طوری که طی دو ساعت چندین توئیت با هشتگ مذکور منتشر شده است. این نوع هشتگهایی که به صورت جعلی ترند شدهاند، کاملا در یک حلقه بسته و محدود میمانند و در تایملاین توییتری سایر کاربران نمیرود و در نتیجه اساسا اثری بر افکار عمومی نمیگذارند.»
همزمان با صحبتهای عبدالملکی، حملاتی نیز به موسوی لارگانی نماینده فلاورجان و یکی از چهرههای کلیدی مخالف وزیر مطرح شده است. موسوی لارگانی در توییتر نوشته بود «مردم با یک میلیون تومان نمیتوانند یک کیسه برنج بخرند آنگاه وزیر مدعی با ترکیبی از انتصابات رانتی و مفسدهانگیز، میخواهد با همین رقم شغل ایجاد کند. نتیجه اینکه این فرد وزیر مردم نیست و رویکردش با اهداف و فرمایشات امامین انقلاب انحراف دارد. حواسمان به مهرشاد سهیلیهای جدید باشد.»
بعد از این انتقاد تند، بعضی شبکههای اجتماعی ادعا کردند به فایل صوتی دست پیدا کردهاند که نشان میدهد موسوی لارگانی تخلف کرده است. در این فایل صوتی، فردی که ظاهرا از مقامات قضایی فلاورجان است با موسوی لارگانی تماس میگیرد (دقت کنید که فرد تماس گیرنده که صدا را هم ضبط کرده نماینده مجلس نبوده است) و به صورت رگباری تهمتهایی به این نماینده مجلس میزند و در نهایت لارگانی میگوید من کاری با شما ندارم که تلفنتان را جواب بدهم و قطع میکند.
عبدالملکی شاید حتی نتواند یک پرونده به قوه قضاییه ارسال کند اما فعلا خود را در جایگاه مبارزه با فساد قرار داده تا هزینه برکناریاش را بالا ببرد. او فعلا خود را «ناجی اشتغال» و «دشمن مافیا» معرفی کرده است، اما باور کنید همه اینها خیالی است و در واقعیت وجود ندارد! نه اینکه در کشور فساد و مافیا وجود نداشته باشد، دقیقا برعکس. وجود دارد، اما اینکه عبدالملکی ادعا کند یک تنه در حال مبارزه با آن است، صرفا بیان جملاتی در فضای متوهمانه است که ذرهای واقعیت ندارد اما او با بیانی شیوا حرفهایی میزند که مخاطب واقعا فکر میکند واقعیت دارد. شاید رئیسی هم شیفته بیان او شده و فراموش کرده کسی را باید منصوب کند که خوب کار کند نه خوب حرف بزند.