مرسوم است که رؤسای دولتهای جدید بهویژه در دموکراسیهای غربی، نخستوزیر یا رئیسجمهور منتخب پس از گذشت ۱۰۰ روز در مقابل مردم و خبرنگاران قرار میگیرند و در مورد تحقق وعدههای انتخاباتی خود گزارش میدهند. در دیکتاتوری آخوندی هم برای جا انداختن خود بهعنوان یک حکومت عرفی و معمولی و برای حفظ ظاهر هم که شده به این کار میپردازند.
اما واقعیتهای صحنه سیاسی پس از گذشت ۱۰۰ روز از انتصاب رئیسی جلاد نشان میدهد که دولت بهاصطلاح جوان! و حزباللهی! موردپسند خامنهای امروزه آیینه تمام نمای شکستهای همهجانبه و بیراه حلی در همه زمینهها در عرصه داخلی و بینالمللی است.
الف- در عرصه داخلی
برخلاف تبلیغات و سرمایهگذاری کلان خامنهای برای انتصاب رئیسی جلاد به هدف حفظ هژمونی مطلق خودش با پذیرش طرحی بزرگ با حذف خاندان لاریجانی پروژه یکدستسازی رژیم نهتنها حاصل نشده بلکه برشدت و دامنه درگیری حتی در باند اصولگرا روز بروز افزوده میشود. بهعنوانمثال مجلس وحوش، با اکثریت باند اصولگرای حامی خامنهای تابهحال دو وزیر پیشنهادی برای آموزشوپرورش را رد کرده است. در ادامه این کشمکشها لایحه دوفوریتی حذف دلار ۴۲۰۰ تومانی نیز در مجلس رد شد. مضحکه و رسوایی انتصابهای فامیلی در دولت رئیسی بهقدری بالا گرفته که به صحنه درگیری در مجلس و در روزنامههای هر دو باند و تلویزیون رژیم کشیده شده است. ناامیدی از دولت رئیسی جلاد در حل ابر بحرانها ازجمله گرانی سرسامآور آنقدر ملموس است که حتی آخوند علم الهدی بهعنوان پرنفوذترین شخص مورد حمایت خامنهای در استان مهم خراسان و پدرزن رئیسی، در نماز جمعه اعلام کرد که مردم حلاوت و شیرینی دولت جدید را نچشیده و گرانی هم روز بروز بر فقر مردم افزوده است.
یک نمونه دیگر سخنرانیهای بیسروته با ادبیات کاملاً غلط و نامفهوم رئیسی جلاد است. که موجب مضحکه و اعتراض باند غالب و مغلوب هم در مجلس و هم در روزنامهها شده است. تا آنجا که نماینده وحوش گفت که رئیسی با این سخنرانیها به آبروی! نظام لطمه میزند. در ادامه این بحرانها دو مرجع دانهدرشت دولتی همچون صافی گلپایگانی و نوری همدانی از بابت گرانی و فقر فزاینده، سیاست خامنهای را زیر ضرب برده و خواهان تجدیدنظر در سیاست خارجی رژیم از طرف خامنهای شدهاند.
بیآبی و قحطی و خشکسالی به یک بحران بزرگ در اثر سیاستهای مخرب ضد زیستمحیطی رژیم تبدیل شده است. بهعنوان نمونه کشاورزان اصفهان ماهها است که به علت خشک شدن زایندهرود و قطع حق آبه در اعتراض گسترده و شبانهروزی هستند و از پشتیبانی مردم برخوردارند. تظاهرات اقشار مختلف مردم ازجمله بازنشستگان و معلمان شجاع و حقوقبگیران دولت و کارگران و صنوف مختلف هرروزه علیرغم سرکوب ادامه دارد و در حال گسترش است. بحران کرونا به اوج خود رسیده و فساد و جنایت رژیم و بهرهبرداری کثیف مالی از تولید واکسن قلابی به نارضایتی و تنفر شدید مردم از خامنهای و دار و دسته تبهکار دولت جدید منجر شده که به آتش زیر خاکستر تبدیل شده است. ارزش پول ملی بهصورت تصاعدی پائین رفته و بحران اقتصادی و ورشکستگی تمام اجزاء اقتصاد فلج رژیم را محاصره کرده است. در کنار مجموعه عظیم از ابر بحرانهای حل نشدنی رشد روزافزون کانونهای شورشی لرزه سرنگونی به اندام رژیم انداخته است. کانونهای شورشی با ۷۰ عملیات موفقیتآمیز در سراسر ایران در بزرگداشت قیام آبان ماه ۹۸ نشان دادند که به یک عامل خطرناک برای رژیم تبدیل شدهاند و غرش مادران شهدا علیرغم سرکوب و خفقان همچنان ادامه دارد و روز بروز رادیکالتر میشود.
ب- در صحنه بینالمللی
بحران لاعلاج اتمی رژیم به نقطه حساس خود رسیده و خامنهای بر سر دوراهی تسلیم یا درگیری به تله افتاده است. گشوده شدن پروندههای تروریستی و حقوق بشری به همت تلاشهای مقاومت و در رأس آن خانم رجوی از سوئد تا بلژیک و لندن و آلبانی و نروژ، رژیم را به چالش کشیده و آن را غرق بحرانهای روابط بینالمللی کرده است.
جنبش دادخواهی با هدایت خانم مریم رجوی با تشکیل دادگاه جنایتکار نوری در سوئد و آلبانی و همچنین دادگاه مردمی در لندن در اوج پیشرفت است و تمامی تلاشهای ۳۳ ساله رژیم در سرپوش گذاشتن بر قتلعام زندانیان در سال ۶۷ و دهه شصت را نقش بر آب کرده و جهانیان از وقایع ضد بشری رژیم آگاه میشوند.
کمیته سوم مجمع عمومی ملل متحد با۷۹رأی موافق و۳۰رأی مخالف قطعنامه نقض حقوق بشر را به تصویب رساند. خانم رجوی در موضعگیری خود به جهانیان و مردم ایران اعلام کرد که باید به دوران مصونیت رژیم در امر ارتکاب جنایت علیه بشریت پایان داده شود.
برگزاری موفقیتآمیز اجلاسهای ایران آزاد در آمریکا و ایتالیا و سخنرانی پرمحتوا و تاریخی مایک پنس بهعنوان برجستهترین شخصیت سیاسی و حمایت همهجانبه وی از مجاهدین به هراس و وحشت آخوندها منجر شده و به لجن پراکنی علیه مقامات این شورا میپردازند که حاکی از ترس و وحشت بیپایان رژیم از پیشروی مقاومت در صحنه بینالمللی است.
عمق استراتژیک رژیم در عراق با انتخابات جدید و شکست باندهای تروریستی قدس در آن و همچنین در لبنان و سوریه در حال فروپاشی است.
در این نوشتار فقط به اندکی از ورشکستگی تمامعیار رژیم در عرصه داخلی و بینالمللی آنهم بهطور خلاصه اشاره شده است. ایران آخونزده در آستانه قیام بزرگ برای تعیین تکلیف نهایی است، بکوشیم تا هر چه سریعتر آخوندهای تبهکار را به زبالهدان تاریخ بسپاریم.