۱۴۰۰ آذر ۲۳, سه‌شنبه

افشاگری احمدی‌نژاد درباره گرانی ارز:همان‌هایی که مامور کنترل بازار بودند، ارز‌ها را گران می‌فروختند


                 به این شکل مملکت داری نمی شود!

 احمدی‌نژاد میگوید:همانهایی که مامورکنترل بازاربودند،ارزها راگران میفروختند

رییس‌جمهور اسبق ایران افزود: سال ۹۱ همان هایی که ما مامور می‌کردیم بروند و بازار را کنترل کنند و هر کس هر چقدر ارز می‌خواهد به او بدهند، خود آنها ارزها را می گرفتند و کنار می‌گذاشتند تا گران شود و بعد بفروشند! کسیکه خودش منفعت دارد، نباید در موضع تصمیم گیری باشد. این موجب فساد می شود. کسانی بودند که تا چند سال بعد، به پیمانکارهایشان سکه و ارز می دادند! هم گرانتر می دادند و سود می بردند و هم دولت را زدند و به تصور خودشان سود کردند!

بخشی از اظهارات احمدی نژاد در دیدار با جمعی از مردم خوزستان:

خوزستان بالاتر از یک جغرافیا بلکه یک منش و فرهنگ است. فرهنگ مردانگی، شجاعت، وطن پرستی، ایستادگی، مهربانی، مهمان نوازی و همبستگی است. خوزستان واقعاً دیار شُرفا، اعزاء، انسان های بزرگ، مردان و زنان، شهدا و مجاهدان در راه خدا در طول تاریخ است.

در واقع ما داریم در باره یک پرچم برافراشته و راجع به یک فرهنگ و منش انسانی حرف می‌زنیم، مردمی همبسته که هر مسئله ای هم پیش می آید، از مسیر و آرمان اصلی جدا نمی‌شوند.

ما هم متوجه می شویم که مشکل آب، مشکل اقتصادی، گردو غبار، اجاره خانه، مسائل شهری و وضعیت جوانان چیست؟ البته نه به اندازه مردم خوزستان اما می فهمیم که جنگ و موشک باران و خمپاره و دشمن چیست؟ اینهمه مسائل وجود دارد اما باز هم وقتی به خوزستان می‌رویم، می‌بینیم فضای مردم، انسانی، آرمانی، دلسوزی و عشق به ارزش های الهی، عشق به ایران عزیز و فضای فداکاری است. انسان نمی‌تواند به چنین پدیده ای عشق نورزد و دلبسته به این پدیده‌ نباشد.

راه حل مسائل کشور یکی بیشتر نیست، آن هم این است که مالکیت مردم، حق مردم و سروری مردم به رسمیت شناخته شود و این حق به مردم برگردد. بعد خواهید دید ظرف ۵ سال ایران چگونه پیشرفت خواهد کرد. ایران خیلی جای پیشرفت دارد و البته دشمنان تاریخی هم اینها را می دانند. اینگونه نیست که کنار زدن مردم، فقط کار چند نفر در داخل کشور باشد، از بیرون هم هست. من با اطلاع می گویم که کار از بیرون است. اصلاً طرح آنهاست که می‌گویند ایرانی ها باید فقیر باشند، مردم ایران را باید فقیر نگه داریم تا هشت آنها گروه نه شان باشد و الّا اگر آزاد شود، آن ها راحت نیستند! نه اینکه ایرانی‌ها اهل جنگ باشند، خیر! کافی است فکرشان به کار بیفتد و با مردم دنیا حرف بزنند. تاریخ ما پر از تولیدات فرهنگی جهانی و پر از دانشمندانی است که پایه گذار علوم جهانی بودند، اما اکنون تولید دانش جهانی نداریم، چون مردم کنار زده شده اند. به محض اینکه این معادله عوض شود و ملت خود را پیدا کند، با سرعت نور جلو می‌رود. ملت پای کار بیاید، کشاورزی و صنعت و بقیه مسائل هم حل می‌شوند.

مدل تصمیم گیری در کشور ما روشن نیست. همه باید بدانیم مثلا وقتی یک مشکلی در کشاورزی پیش می آید، چه کسی باید در کشور آن را حل کند؟ معلوم نیست تصمیم گیر دولت است یا مجلس یا جاهای دیگر است! رابطه اینها با هم چگونه است؟ در طول هم هستند یا در عرض هم قرار دارند؟ این را باید درست کنیم. سال ۹۱ همان هایی که ما مامور می کردیم بروند و بازار را کنترل کنند و هر کس هر چقدر ارز می‌خواهد به او بدهند، خود آنها ارز ها را می گرفتند و کنار می‌گذاشتند تا گران شود و بعد بفروشند! یعنی همان هایی که باید تنظیم می‌کردند، خودشان دنبال منافع سیاسی و زدن دولت بودند. این غلط است. آنها نباید بتوانند تصمیم بگیرند. کسیکه خودش منفعت دارد، نباید در موضع تصمیم گیری باشد. این موجب فساد می شود. کسانی بودند که تا چند سال بعد، به پیمانکارهایشان سکه و ارز می دادند! هم گرانتر می دادند و سود می بردند و هم دولت را زدند و به تصور خودشان سود کردند!


ما این مشکل را سر قضیه استادیوم هم داشتیم. گفتیم بروید بررسی کنید و با حفظ حرمت خانواده ها، جایی را برای حضور زنان در استادیوم تنظیم کنید. یک دفعه دیدیم یک نفر از آن طرف می‌گوید آقا شما کافر و بی دین شدید، زود تصمیم را لغو کنید! گفتیم اگر این را الان انجام ندهیم، بعدا باید با خفت انجام بدهید، اجازه بدهید ما با عزت این را تنظیم کنیم. زنان ایرانی هم هرجا که بروند، اتفاقا محیط سالم می شود. هر جا خانم ها می‌آیند، مردها خودشان را جمع و جور می کنند و در چارچوب حرف می زنند. بالاخره یک نسل جوان آمده و این را می خواهد، اگر شما جلویش را بگیرید از یک جای دیگری بیرون می زند. اجازه ندادند و حالا باید تحت فشار فیفا، به مقررات آنها تن بدهند!

من گفتم به این شکل مملکت داری نمی شود! باید معلوم شود چه کسی تصمیم می گیرد. اگر شما این را می‌گویید، اشکالی ندارد، شما تصمیم گیر هستید پس تبعات آن را هم باید بپذیرید. نمی شود که تصمیم را بگیرید ولی در تبعاتش دخالت نکنید! یک برنامه اقتصادی می‌خواهیم پیاده کنیم، به مجلس می‌رود ولی ستون فقرات آن را ویران می کنند. طرح خراب می‌شود اما مسئولیت آن را بر عهده نمی گیرند! بودجه را خودشان می نویسند ولی به دولت فحش می دهند! فرقی نمی کند در مجلس باشیم یا در دولت، این روش غلط است. آقا اگر بودجه را شما مینویسید، تبعات آن را هم باید بر عهده بگیرید تا معلوم شود اشتباه از کجا بوده است تا بشود آن را اصلاح کرد. آن را خراب می کنند ولی فحشش را به کس دیگری می دهند!

در مسیر تصمیم گیری باید سلسله مراتب باشد، اختیار و مسئولیت باید در آن معلوم باشد. یکی ۱۰ واحد اختیار دارد، ۸۰ واحد مسئولیت و دیگری ۸۰ واحد اختیار دارد، ۲ واحد مسئولیت هم ندارد! مانند مجلس. اگر مجلس یک چیزی را خراب کند چه کسی از او سوال می‌کند؟ ملت می‌تواند سوال کند؟ یک نماینده رفته کاری را خراب کرده، مردم آن شهر و کل کشور باید تا چهار سال تحمل کنند. رای هم که محرمانه است!

باید این ساز و کارها را درست کنیم تا بشود چهار تا تصمیم خوب گرفت. آن وقت خواهید دید ظرف پنج تا شش سال، ایران به کجاها خواهد رسید. سلام مرا به مردم خوزستان برسانید و بفرمایید همانطور که شما عمیقا معتقد هستید، زمستان می‌گذرد و روسیاهی به زغال می ماند. این شرایط سخت به فضل الهی خواهد گذشت و روزهای خوب در پیش است و شرایط بطور کلی عوض خواهد شد.