روز جهانی کارگر ، به کارگران و زحمتکشان سراسر ایران مبارک باد. روزی که نوید بخش پیروزی بر ستمگران و سرکوبگران و سرنگونی رژیم آخوندی و استقرار حاکمیت مردم در میهن اسیر ماست.
رژیم ضدکارگری آخوندی، برای گرم کردن بساط انتخابات قلابی خود، باز هم کارگران را مورد توهین و تحقیر قرار داد و مراسم روز جهانی کارگر را در 11اردیبهشت96 با حضور روحانی بر سر قبر خمینی ملعون، برگزار میکند.
جایی که میلیاردها دلار از اموال مردم محروم ایران برای آن هزینه شده است. البته کارگران قهرمان بیاعتنا به این نمایش مضحک، در تهران و شهرهای بزرگ ایران، با راهپیمایی و تجمعات خود، پاسخ این رژیم ضدکارگری را میدهند.
کارگران و زحمتکشان و خانواده آنها در میهن ما، در چهار دهه گذشته، بهطور مستمر فقیرتر و گرسنهتر شدهاند و توان تأمین ابتداییترین نیازهای خود و خانوادهشان را ندارند. در دوران روحانی شیاد، بهویژه در یک سال گذشته وضعیت کارگران بسا وخیمتر شده است.
بودجه کل کشور، گوشت قربانی از چپاول کارگران و زحمتکشان
بودجه کل مصوب مجلس رژیم برای سال 96 با 200هزار میلیارد تومان افزایش نسبت به سال گذشته به یک میلیون و 152هزار میلیارد تومان رسید. بیشترین بخش از این مبلغ به ارگانهای سرکوب، بهخصوص سپاه پاسداران اختصاص است. مبالغی که به مؤسسات وابسته به خامنهای تعلق میگیرد، بسیار شگفتانگیز است. بهعنوان مثال مبلغ 2100میلیارد تومان به کمیته خمینی داده شده است. در ردیف دیگری تصریح شده است که بازپرداخت بدهی دولت به ستاد اجرایی خمینی و شرکتهای وابسته به آن تا سقف 10هزار میلیارد تومان خواهد بود که پرداخت به آنها بر تمامی پرداختهای خزانهداری کل، مقدم است. اما سهم کارگران و زحمتکشان از بودجه کل، تنها سرکوب و چپاول هرچه بیشتر است.
مؤسسات وابسته به خامنهای و سپاه پاسداران بیش از 60 درصد بودجه سالانه کشور را، بدون اینکه به کسی حساب پس بدهند میبلعند. «بخش عظیمی از حجم اقتصاد در اختیار دولت، حاکمیت، شرکتها و بنگاههای فرادولتی، سهمیهبگیر، غیرپاسخگو، بدون کنترل و... قرار دارد» (جهان صنعت- 20بهمن 94). آن روی سکه «شرکتها و بنگاههای فرادولتی»، چاپ اسکناسهای بدون پشتوانه است که بهطور کامل علیه اقشار و طبقات زحمتکش است.
بیکاری از آن کارگران، شلاق بر بدن کارگران، حقوقهای نجومی و اختلاسها از آن سران رژیم
علی ربیعی، وزیر کار روحانی، معاون سابق وزارت اطلاعات و از شکنجهگران شناخته شده دهه 60، حداقل دستمزد کارگران برای سال 96 را، 930هزار تومان در ماه یعنی حدود یک چهارم خط فقر اعلام کرد. به این ترتیب کارگران و خانوادههای آنها که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند و بنا به آمارهای دولتی به 40میلیون نفر بالغ میشوند (خبرگزاری حکومتی ایسنا- 17آذر 1395) در سال ۹۶ بیش از پیش با فقر و تبعیض و فشار مواجه میشوند. این در حالیست که بنا به گزارش رئیس دیوان محاسبات رژیم به مجلس ارتجاع در مهر گذشته حقوق مدیران دستگاههای دولتی تا 53 میلیون تومان نیز میرسد.
در همین حال در اثر سیاستهای ضدکارگری این رژیم کارگران گروه گروه بیکار میشوند.
قائم مقام سازمان صنعت، معدن و تجارت آذربایجانشرقی گفت:« از سال 93 از مجموع حدود 9هزار و هشتصد واحد تولیدی فعال در استان آذربایجان شرقی حدود 5هزار واحد تعطیل شدهاند». (خبرگزاری حکومتی ایلنا- 7شهریور 95) ؛
نماینده مجلس رژیم از قم از تعطیلی بیش از 60 درصد صنایع کشور خبر داد و گفت سالانه نیاز به ایجاد یک میلیون شغل داریم و نزدیک به 8 میلیون بیکار واقعی داریم... (خبرگزاری فارس-22شهریور95) ؛
اشتغالزایی در سال ۹۴ متوقف شده و حتی منفی بوده است (جوان آنلاین- 17فروردین 95) ؛
علی ربیعی، وزیر کار در بوشهر اعتراف کرد که میلیونها کارگر ایرانی فاقد قرارداد کار، حاشیهنشین و بیپناه در کشور وجود دارد... (رسانههای حکومتی-28مرداد 95) ؛
در جدیدترین نمونه نیز رئیس مجمع عالی نمایندگان کارگران ایران گفت «هزار کارگاه که مشمول کسب و کارهای 10نفره تا چند هزار نفره هستند، یا تعطیل شدهاند یا در حال تعطیلی هستند. این موضوع بهدلیل از دست رفتن فرصتهای شغلی بهدلیل واردات انبوه و قاچاق کالا بود» (خبرگزاری فارس- 6اردیبهشت 96) این در شرایطی است که سالانه بیش از 25میلیارد دلار کالای قاچاق توسط سپاه پاسداران وارد کشور میشود؛
در زمان روحانی قسمت بزرگی از مهمترین و قدیمیترین کارخانههای تولیدی کشور مانند، ارج، داروگر، آزمایش، پارس الکتریک، پلیاکریل اصفهان، کاشی ایرانا، ماشینسازی تبریز، ایستک، دوچرخهسازی ایساک، قند ورامین، روغننباتیقو، چیتسازی ری و ایران چوب و... . تعطیل شدند. دبیرکل خانه کارگر ایران در روز 2 اردیبهشت 96گفت «در سال گذشته ۹۴هزار کارگر بخش صنعت در ایران شغل خود را از دست دادهاند. و اشتغال صنعتی شیب منفی دارد و دائماً کارگران بیکار میشوند»؛
به گفته یکی از کارگزاران رژیم به نام غلامرضا عباسی، «کارگران با قراردادهای موقت امنیت کاری ندارند. ۹۵ درصد کارگران قراردادی هستند و در واقعیت در کارهایی با ماهیت دائم و مستمر هم قراردادها موقتی است». (خبرگزاری رکنا- ۲۵ اسفند ۹۵) ؛
دریابیگی دبیرخانه کارگر رژیم در مازندران گفت: «300هزار نفر از کارگران صنوف مختلف مشکلات معیشتی دارند، نبود امنیت شغلی برای ۹۰ درصد کارگران و همچنین افزایش روند خصوصیسازی بدون توجه به امنیت شغلی از مشکلات کارگران است». (۶ اردیبهشت ۹۶)
در همین حال سپاه پاسداران در انبوه مؤسسات و شرکتهای وابسته به خود، اعتراض کارگران را با شلاق زدن و جریمه کردن پاسخ میدهد. در یک نمونه در اوایل آبان 95، 17کارگر محروم معدن «طلای آق دره» متعلق به سپاه پاسداران، بهخاطر اعتراض به اخراجشان به ۳۰ تا ۱۰۰ ضربه شلاق و پرداخت ۵۰۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم شدند و حکم شلاق در ملأعام به اجرا درآمد.
سرکوب تشکلهای کارگران، پایداری و شعارهای کارگران
این رژیم ضدکارگری، از ابتدا تمامی تشکلهای کارگری را منهدم کرد و مسؤلان سندیکاها و نمایندگان کارگران را سرکوب و به زندان کشاند. اما بهرغم این اقدامهای سرکوبگرانه کارگران در سال 1395، تعداد 2171 اعتراض جمعی در شهرهای مختلف ایران سازمان دادند. مهمترین ویژگی تجمعات و اعتراضات کارگران در سال گذشته، سیاسی شدن شعارها بود.
در روز ۹ تیر 95صدها تن از کارگران و معلمان و جوانان در مقابل دفتر روحانی در حمایت از زندانی سیاسی کارگر جعفر عظیمزاده که در شصت و دومین روز اعتصابغذا در وضعیتی بحرانی بهسر میبرد، دست به تجمع زدند. آنها شعار میدادند: «جای کارگر زندان نیست. مزد کارگر شلاق نیست»، «کارگر زندانی آزاد باید گردد»، «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، «غارتگران آزادند، کارگران زندانند».
در روز 25آبان 95 نیز شمار زیادی از کارگران و بازنشستگان شرکت واحد اتوبوسرانی و کارگران کارخانهها و مراکز کارگری مختلف در اعتراض به قوانین ظالمانه کار بهویژه قراردادهای موقت کار که کارگران را به بردگی میکشد، دست به یک تجمع اعتراضی گسترده در مقابل مجلس رژیم زدند. در این تظاهرات شمار زیادی از زنان کارگر نیز حضور داشتند. تظاهر کنندگان شعار میدادند: «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، «کارگر زندانی آزاد باید گردد»، «قرارداد موقت بردگی کارگر، قرار داد دائمی احیا باید گردد»، «لایحه این دولت، تضمین این بردگیست»، «معیشت، منزلت، حق مسلم ماست». سرانجام اعتراضات کارگری باعث شد که روحانی لایحه ضدکارگری خود را از مجلس بهطور موقت که هم شده پس بگیرد.
در روز 6اردیبهشت 96، هفت فعال کارگری با اتهام «تبلیغ علیه نظام» به دادگاه انقلاب دزفول احضار شدند.
کارگران قهرمان، زحمتکشان عزیز
این رژیم ضدانسانی و ضدایرانی بر استثمار و چپاول زحمتکشان و کارگران بنا شده است و هیچ تفاوتی بین کارگزاران باندهای مختلف آن وجود ندارد. غارت و چپاول همچون سرکوب و صدور تروریسم وجوه مشترک همه آنهاست. تا نظام منحوس ولایتفقیه بر سر کار است، کارگران و زحمتکشان ایرانی سهمی جز فقر و گرسنگی و بیکاری و تورم بیشتر ندارند.
باید با شعار «نه جلاد، نه شیاد، رأی من سرنگونی است» بهپاخاست و انتخابات قلابی ریاستجمهوری را تبدیل به سکوی پرشی برای سرنگونی این رژیم و استقرار آزادی و دموکراسی در این میهن اسیر کرد.
شورای ملی مقاومت ایران
کمیسیون کار
10اردیبهشت 1396 (30 آوریل2016)
رژیم ضدکارگری آخوندی، برای گرم کردن بساط انتخابات قلابی خود، باز هم کارگران را مورد توهین و تحقیر قرار داد و مراسم روز جهانی کارگر را در 11اردیبهشت96 با حضور روحانی بر سر قبر خمینی ملعون، برگزار میکند.
جایی که میلیاردها دلار از اموال مردم محروم ایران برای آن هزینه شده است. البته کارگران قهرمان بیاعتنا به این نمایش مضحک، در تهران و شهرهای بزرگ ایران، با راهپیمایی و تجمعات خود، پاسخ این رژیم ضدکارگری را میدهند.
کارگران و زحمتکشان و خانواده آنها در میهن ما، در چهار دهه گذشته، بهطور مستمر فقیرتر و گرسنهتر شدهاند و توان تأمین ابتداییترین نیازهای خود و خانوادهشان را ندارند. در دوران روحانی شیاد، بهویژه در یک سال گذشته وضعیت کارگران بسا وخیمتر شده است.
بودجه کل کشور، گوشت قربانی از چپاول کارگران و زحمتکشان
بودجه کل مصوب مجلس رژیم برای سال 96 با 200هزار میلیارد تومان افزایش نسبت به سال گذشته به یک میلیون و 152هزار میلیارد تومان رسید. بیشترین بخش از این مبلغ به ارگانهای سرکوب، بهخصوص سپاه پاسداران اختصاص است. مبالغی که به مؤسسات وابسته به خامنهای تعلق میگیرد، بسیار شگفتانگیز است. بهعنوان مثال مبلغ 2100میلیارد تومان به کمیته خمینی داده شده است. در ردیف دیگری تصریح شده است که بازپرداخت بدهی دولت به ستاد اجرایی خمینی و شرکتهای وابسته به آن تا سقف 10هزار میلیارد تومان خواهد بود که پرداخت به آنها بر تمامی پرداختهای خزانهداری کل، مقدم است. اما سهم کارگران و زحمتکشان از بودجه کل، تنها سرکوب و چپاول هرچه بیشتر است.
مؤسسات وابسته به خامنهای و سپاه پاسداران بیش از 60 درصد بودجه سالانه کشور را، بدون اینکه به کسی حساب پس بدهند میبلعند. «بخش عظیمی از حجم اقتصاد در اختیار دولت، حاکمیت، شرکتها و بنگاههای فرادولتی، سهمیهبگیر، غیرپاسخگو، بدون کنترل و... قرار دارد» (جهان صنعت- 20بهمن 94). آن روی سکه «شرکتها و بنگاههای فرادولتی»، چاپ اسکناسهای بدون پشتوانه است که بهطور کامل علیه اقشار و طبقات زحمتکش است.
بیکاری از آن کارگران، شلاق بر بدن کارگران، حقوقهای نجومی و اختلاسها از آن سران رژیم
علی ربیعی، وزیر کار روحانی، معاون سابق وزارت اطلاعات و از شکنجهگران شناخته شده دهه 60، حداقل دستمزد کارگران برای سال 96 را، 930هزار تومان در ماه یعنی حدود یک چهارم خط فقر اعلام کرد. به این ترتیب کارگران و خانوادههای آنها که نیمی از جمعیت کشور را تشکیل میدهند و بنا به آمارهای دولتی به 40میلیون نفر بالغ میشوند (خبرگزاری حکومتی ایسنا- 17آذر 1395) در سال ۹۶ بیش از پیش با فقر و تبعیض و فشار مواجه میشوند. این در حالیست که بنا به گزارش رئیس دیوان محاسبات رژیم به مجلس ارتجاع در مهر گذشته حقوق مدیران دستگاههای دولتی تا 53 میلیون تومان نیز میرسد.
در همین حال در اثر سیاستهای ضدکارگری این رژیم کارگران گروه گروه بیکار میشوند.
قائم مقام سازمان صنعت، معدن و تجارت آذربایجانشرقی گفت:« از سال 93 از مجموع حدود 9هزار و هشتصد واحد تولیدی فعال در استان آذربایجان شرقی حدود 5هزار واحد تعطیل شدهاند». (خبرگزاری حکومتی ایلنا- 7شهریور 95) ؛
نماینده مجلس رژیم از قم از تعطیلی بیش از 60 درصد صنایع کشور خبر داد و گفت سالانه نیاز به ایجاد یک میلیون شغل داریم و نزدیک به 8 میلیون بیکار واقعی داریم... (خبرگزاری فارس-22شهریور95) ؛
اشتغالزایی در سال ۹۴ متوقف شده و حتی منفی بوده است (جوان آنلاین- 17فروردین 95) ؛
علی ربیعی، وزیر کار در بوشهر اعتراف کرد که میلیونها کارگر ایرانی فاقد قرارداد کار، حاشیهنشین و بیپناه در کشور وجود دارد... (رسانههای حکومتی-28مرداد 95) ؛
در جدیدترین نمونه نیز رئیس مجمع عالی نمایندگان کارگران ایران گفت «هزار کارگاه که مشمول کسب و کارهای 10نفره تا چند هزار نفره هستند، یا تعطیل شدهاند یا در حال تعطیلی هستند. این موضوع بهدلیل از دست رفتن فرصتهای شغلی بهدلیل واردات انبوه و قاچاق کالا بود» (خبرگزاری فارس- 6اردیبهشت 96) این در شرایطی است که سالانه بیش از 25میلیارد دلار کالای قاچاق توسط سپاه پاسداران وارد کشور میشود؛
در زمان روحانی قسمت بزرگی از مهمترین و قدیمیترین کارخانههای تولیدی کشور مانند، ارج، داروگر، آزمایش، پارس الکتریک، پلیاکریل اصفهان، کاشی ایرانا، ماشینسازی تبریز، ایستک، دوچرخهسازی ایساک، قند ورامین، روغننباتیقو، چیتسازی ری و ایران چوب و... . تعطیل شدند. دبیرکل خانه کارگر ایران در روز 2 اردیبهشت 96گفت «در سال گذشته ۹۴هزار کارگر بخش صنعت در ایران شغل خود را از دست دادهاند. و اشتغال صنعتی شیب منفی دارد و دائماً کارگران بیکار میشوند»؛
به گفته یکی از کارگزاران رژیم به نام غلامرضا عباسی، «کارگران با قراردادهای موقت امنیت کاری ندارند. ۹۵ درصد کارگران قراردادی هستند و در واقعیت در کارهایی با ماهیت دائم و مستمر هم قراردادها موقتی است». (خبرگزاری رکنا- ۲۵ اسفند ۹۵) ؛
دریابیگی دبیرخانه کارگر رژیم در مازندران گفت: «300هزار نفر از کارگران صنوف مختلف مشکلات معیشتی دارند، نبود امنیت شغلی برای ۹۰ درصد کارگران و همچنین افزایش روند خصوصیسازی بدون توجه به امنیت شغلی از مشکلات کارگران است». (۶ اردیبهشت ۹۶)
در همین حال سپاه پاسداران در انبوه مؤسسات و شرکتهای وابسته به خود، اعتراض کارگران را با شلاق زدن و جریمه کردن پاسخ میدهد. در یک نمونه در اوایل آبان 95، 17کارگر محروم معدن «طلای آق دره» متعلق به سپاه پاسداران، بهخاطر اعتراض به اخراجشان به ۳۰ تا ۱۰۰ ضربه شلاق و پرداخت ۵۰۰ هزار تومان جریمه نقدی محکوم شدند و حکم شلاق در ملأعام به اجرا درآمد.
سرکوب تشکلهای کارگران، پایداری و شعارهای کارگران
این رژیم ضدکارگری، از ابتدا تمامی تشکلهای کارگری را منهدم کرد و مسؤلان سندیکاها و نمایندگان کارگران را سرکوب و به زندان کشاند. اما بهرغم این اقدامهای سرکوبگرانه کارگران در سال 1395، تعداد 2171 اعتراض جمعی در شهرهای مختلف ایران سازمان دادند. مهمترین ویژگی تجمعات و اعتراضات کارگران در سال گذشته، سیاسی شدن شعارها بود.
در روز ۹ تیر 95صدها تن از کارگران و معلمان و جوانان در مقابل دفتر روحانی در حمایت از زندانی سیاسی کارگر جعفر عظیمزاده که در شصت و دومین روز اعتصابغذا در وضعیتی بحرانی بهسر میبرد، دست به تجمع زدند. آنها شعار میدادند: «جای کارگر زندان نیست. مزد کارگر شلاق نیست»، «کارگر زندانی آزاد باید گردد»، «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، «غارتگران آزادند، کارگران زندانند».
در روز 25آبان 95 نیز شمار زیادی از کارگران و بازنشستگان شرکت واحد اتوبوسرانی و کارگران کارخانهها و مراکز کارگری مختلف در اعتراض به قوانین ظالمانه کار بهویژه قراردادهای موقت کار که کارگران را به بردگی میکشد، دست به یک تجمع اعتراضی گسترده در مقابل مجلس رژیم زدند. در این تظاهرات شمار زیادی از زنان کارگر نیز حضور داشتند. تظاهر کنندگان شعار میدادند: «زندانی سیاسی آزاد باید گردد»، «کارگر زندانی آزاد باید گردد»، «قرارداد موقت بردگی کارگر، قرار داد دائمی احیا باید گردد»، «لایحه این دولت، تضمین این بردگیست»، «معیشت، منزلت، حق مسلم ماست». سرانجام اعتراضات کارگری باعث شد که روحانی لایحه ضدکارگری خود را از مجلس بهطور موقت که هم شده پس بگیرد.
در روز 6اردیبهشت 96، هفت فعال کارگری با اتهام «تبلیغ علیه نظام» به دادگاه انقلاب دزفول احضار شدند.
کارگران قهرمان، زحمتکشان عزیز
این رژیم ضدانسانی و ضدایرانی بر استثمار و چپاول زحمتکشان و کارگران بنا شده است و هیچ تفاوتی بین کارگزاران باندهای مختلف آن وجود ندارد. غارت و چپاول همچون سرکوب و صدور تروریسم وجوه مشترک همه آنهاست. تا نظام منحوس ولایتفقیه بر سر کار است، کارگران و زحمتکشان ایرانی سهمی جز فقر و گرسنگی و بیکاری و تورم بیشتر ندارند.
باید با شعار «نه جلاد، نه شیاد، رأی من سرنگونی است» بهپاخاست و انتخابات قلابی ریاستجمهوری را تبدیل به سکوی پرشی برای سرنگونی این رژیم و استقرار آزادی و دموکراسی در این میهن اسیر کرد.
شورای ملی مقاومت ایران
کمیسیون کار
10اردیبهشت 1396 (30 آوریل2016)