افشاگریهای مقاومت ایران که اخیراً در سایت ایران افشاگر منتشر شد، فاش ساخت که جاسوسخانه رژیم در کشور آلبانی، زیر نظر یک مأمور اطلاعات بنام غلامحسین محمدنیا که با پوش دیپلماتیک و عنوان سفیر به این کشور اعزامشده است، فعالیتهای جاسوسی و اطلاعاتی علیه مجاهدین را هدایت و برنامهریزی کرده است.
چند ماه قبل از این، سایت پوششی وزارت اطلاعات موسوم به بنیاد سحر (۲۹ اسفند ۹۵) نوشت: «بنیاد خانواده سحر، بعد از یک وقفه ۶ ماهه از زمان خروج کامل نیروهای سازمان مجاهدین خلق از عراق مجدداً فعالیت خود را در جهت اطلاعرسانی به خانوادهها آغاز مینماید» و طی ماههای اخیر، این ارگان فعالیتهایش را علیه مجاهدین مستقر در آلبانی متمرکز کرده است.
سوابق این ارگان پوششی چیست؟
پس از انحلال خروجی تحت کنترل نیروهای آمریکایی (تیف)، رژیم تعدادی از مزدورانش را به سردمداری مسعود خدابنده به عراق اعزام کرد تا با سوءاستفاده از مشکلات و نیازهای مالی و حقوقی نفرات خروجی از تیف، آنها را شناسایی کرده و به استخدام وزارت اطلاعات دربیاورند و آنها را برای فعالیتهای جاسوسی علیه مجاهدین، مورداستفاده قرار دهند. در بهمنماه سال ۸۶ سفارت رژیم در بغداد به راهاندازی شعبه اطلاعات آخوندی با پوشش «یک سازمان غیردولتی مدافع حقوق بشر» بهنام «بنیاد خانواده سحر» در شهر خالص در نزدیکی اشرف مبادرت کرد. وزارت اطلاعات همچنین برای اعزام مزدوران استخدامی به اروپا، شعبهای در جنب کنسولگری رژیم در اربیل دایر کرد. مسعود خدابنده که این تشکل پوششی زیر نظر وی هدایت میشود، خود را «مشاور دولت مالکی در امور ضد تروریسم» معرفی میکرد . او همچنین در مصاحبه با بعضی رسانهها خودش را «مشاور وزارت دفاع عراق پیرامون مسائل مجاهدین و اشرف» معرفی کرده است . وی همراه با بتول سلطانی در یک رابطه تنگاتنگ با سفارت رژیم در عراق و نیروی تروریستی قدس، فعالیتهای اطلاعاتی علیه مجاهدین در عراق را با بهکارگیری مستخدمین جدید گشتاپوی آخوندی هدایت میکرد. بلافاصله پس از حمله به اشرف در ۱۰ شهریور ۹۲ که منجر به شهادت ۵۲ مجاهد خلق و به گروگان گرفتن ۷ مجاهد دیگر شد، این جنایتکاران که تصور میکردند همه مجاهدین مستقر در اشرف قتلعام شده و هیچگونه سند و مدرک و عکس و فیلمی از این جنایت موجود نیست؛ در سایت بنیاد سحر ناخواسته عاملین و آمرین این جنایت را لو داده و نوشتند: «…. هشدار داده بودیم که جان [مجاهدین] در عراق در معرض خطر جدی است… به دنبال اخطارها و هشدارهای مکرر دولت عراق مبنی بر تخلیه پادگان اشرف و باز پس دادن آن به صاحبان اصلیاش، نهایتاً شب گذشته نیروهای عراقی با مجوز قانونی از مراجع قضائی و بااطلاع قبلی، اقدام به وارد شدن به این پادگان که [مجاهدین] همچنان بهصورت غیرقانونی اصرار بر حفظ آن دارد نمودند. ورود نیروهای عراقی با مقاومت افراد… درون پادگان روبرو گردید که درنتیجه درگیری به وجود آمد و تعدادی کشته و زخمی شدند» .
با این سابقه در خدمترسانی به ماشین کشتار این رژیم وحشی، حال پس از انتقال امن مجاهدین از لیبرتی به آلبانی، این مزدوران با همان عنوان، میخواهند در آلبانی به امداد رژیم بشتابند. چراکه با این انتقال، رژیم و نیروی تروریستی قدس «فرصت» واردکردن ضربه نابودکننده علیه مجاهدین را ازدستداده است. رژیم ضمن اعتراف به شکست در توطئه نابودی مجاهدین، ترس و وحشت خود از این نیروی سازمانیافته را اینگونه بیان کرده است: «تا زمانی که این گروه و اعضای آن در خاک عراق بودند، سپاه و نیروهای امنیتی فرصتی برای حلوفصل این منازعه را داشتند و هماکنون این فرصت چشمانداز خود را از دست داد… این غفلت حال سرباز کرده و نشان میدهد که این گروه [مجاهدین] دست بازتری در تحولات میدانی خواهد داشت… این گروه تجارب بسیاری در بسیج و سازماندهی داشته و بالقوه میتواند تهدید امنیتی برای کشور باشد». حرف اصلی را پاسدار جواد منصوری اولین سرکردة سپاه پاسداران به زبان آورد و گفت: «خطر [مجاهدین] در دوره کنونی خطرناکتر از زمان اوایل انقلاب است» .
بنابراین وزارت اطلاعات در یک واکنش هراسان، همه مزدوران داخل و خارج کشور خود ازجمله «بنیاد سحر» را بسیج کرده است و تلاش میکند با جذب بریده و طعمه پروری، بخت خود را برای هزارمین بار بیازماید. در تاریخ ۵ اردیبهشت ۹۶ سایتهای مقاومت طی سندی از اقدامات لانه جاسوسی رژیم در آلبانی، پرده برداشتند. بر اساس این وقایع، تعدادی از مأموران اطلاعات آخوندی در آلبانی که در ارتباط با سفارت رژیم در آن کشور، علیه مجاهدین مشغول جاسوسی و لجن پراکنی بودند، افشا گردیدند. ازجمله اقداماتی که سفارت رژیم از افراد استخدامی خواسته است علیه مجاهدین انجام بدهند، باز کردن فیسبوک و سایت با اسم مستعار، کارهای اطلاعاتی در مورد مجاهدین و نوشتن مطلب علیه سازمان بوده است. هرگونه کمک مالی به آنها نیز منوط به انجام فعالیت علیه مجاهدین است. همچنین شرط قبول درخواست افراد برای برگشت به زیر حاکمیت آخوندها، انجام کارهای اطلاعاتی و جاسوسی یا شرکت در شیطان سازی علیه مجاهدین با نوشتن مقالات و خاطرات جعلی تحت نام «جداشده» است.
یادآوری میکنیم که در تحقیقات کمیته پارلمانی بریتانیا برای آزادی ایران به ریاست لرد کوربت (لینک به منبع) و گزارش مشترک پنتاگون و بخش تحقیقات ایالاتمتحده و کتابخانه کنگره منتشرشده در دیماه سال ۹۱، مسعود خدابنده و سینگلتون بهعنوان مأموران وزارت اطلاعات شناسایی و معرفیشدهاند (لینک به منبع). مسعود خدابنده بارها برای گرفتن دستورالعملهای جدید به تهران رفته و مستقیماً در مرکز کشتار و ترور و شکنجه نسبت به شرایط جدید توجیه شده که با اطلاعات جزیی و مسیر رفتن و شماره و شرکت هواپیمایی که به ایران رفته توسط مجاهدین افشا گردیده است. (لینک به منبع)
مسعود خدابنده برای زمینهسازی و ارائه مشاوره به «مالکی دستنشانده خامنهای» بهمنظور کشتار و قتلعام اشرفیها بارها به عراق سفر کرد و با فرماندهان جوخههای مرگ مالکی و سرکردههای نیروی تروریستی قدس در عراق دیدار و گفتگو کرد.
مأمور مسعود خدابنده و عدنان شهمانی از فرماندهان نیروی تروریستی قدس در عراق
FIle Pdfسند PDF «بنیاد خانواده سحر» از سرپلهای جاسوسی و اطلاعاتی وزارت اطلاعات
چند ماه قبل از این، سایت پوششی وزارت اطلاعات موسوم به بنیاد سحر (۲۹ اسفند ۹۵) نوشت: «بنیاد خانواده سحر، بعد از یک وقفه ۶ ماهه از زمان خروج کامل نیروهای سازمان مجاهدین خلق از عراق مجدداً فعالیت خود را در جهت اطلاعرسانی به خانوادهها آغاز مینماید» و طی ماههای اخیر، این ارگان فعالیتهایش را علیه مجاهدین مستقر در آلبانی متمرکز کرده است.
سوابق این ارگان پوششی چیست؟
پس از انحلال خروجی تحت کنترل نیروهای آمریکایی (تیف)، رژیم تعدادی از مزدورانش را به سردمداری مسعود خدابنده به عراق اعزام کرد تا با سوءاستفاده از مشکلات و نیازهای مالی و حقوقی نفرات خروجی از تیف، آنها را شناسایی کرده و به استخدام وزارت اطلاعات دربیاورند و آنها را برای فعالیتهای جاسوسی علیه مجاهدین، مورداستفاده قرار دهند. در بهمنماه سال ۸۶ سفارت رژیم در بغداد به راهاندازی شعبه اطلاعات آخوندی با پوشش «یک سازمان غیردولتی مدافع حقوق بشر» بهنام «بنیاد خانواده سحر» در شهر خالص در نزدیکی اشرف مبادرت کرد. وزارت اطلاعات همچنین برای اعزام مزدوران استخدامی به اروپا، شعبهای در جنب کنسولگری رژیم در اربیل دایر کرد. مسعود خدابنده که این تشکل پوششی زیر نظر وی هدایت میشود، خود را «مشاور دولت مالکی در امور ضد تروریسم» معرفی میکرد . او همچنین در مصاحبه با بعضی رسانهها خودش را «مشاور وزارت دفاع عراق پیرامون مسائل مجاهدین و اشرف» معرفی کرده است . وی همراه با بتول سلطانی در یک رابطه تنگاتنگ با سفارت رژیم در عراق و نیروی تروریستی قدس، فعالیتهای اطلاعاتی علیه مجاهدین در عراق را با بهکارگیری مستخدمین جدید گشتاپوی آخوندی هدایت میکرد. بلافاصله پس از حمله به اشرف در ۱۰ شهریور ۹۲ که منجر به شهادت ۵۲ مجاهد خلق و به گروگان گرفتن ۷ مجاهد دیگر شد، این جنایتکاران که تصور میکردند همه مجاهدین مستقر در اشرف قتلعام شده و هیچگونه سند و مدرک و عکس و فیلمی از این جنایت موجود نیست؛ در سایت بنیاد سحر ناخواسته عاملین و آمرین این جنایت را لو داده و نوشتند: «…. هشدار داده بودیم که جان [مجاهدین] در عراق در معرض خطر جدی است… به دنبال اخطارها و هشدارهای مکرر دولت عراق مبنی بر تخلیه پادگان اشرف و باز پس دادن آن به صاحبان اصلیاش، نهایتاً شب گذشته نیروهای عراقی با مجوز قانونی از مراجع قضائی و بااطلاع قبلی، اقدام به وارد شدن به این پادگان که [مجاهدین] همچنان بهصورت غیرقانونی اصرار بر حفظ آن دارد نمودند. ورود نیروهای عراقی با مقاومت افراد… درون پادگان روبرو گردید که درنتیجه درگیری به وجود آمد و تعدادی کشته و زخمی شدند» .
با این سابقه در خدمترسانی به ماشین کشتار این رژیم وحشی، حال پس از انتقال امن مجاهدین از لیبرتی به آلبانی، این مزدوران با همان عنوان، میخواهند در آلبانی به امداد رژیم بشتابند. چراکه با این انتقال، رژیم و نیروی تروریستی قدس «فرصت» واردکردن ضربه نابودکننده علیه مجاهدین را ازدستداده است. رژیم ضمن اعتراف به شکست در توطئه نابودی مجاهدین، ترس و وحشت خود از این نیروی سازمانیافته را اینگونه بیان کرده است: «تا زمانی که این گروه و اعضای آن در خاک عراق بودند، سپاه و نیروهای امنیتی فرصتی برای حلوفصل این منازعه را داشتند و هماکنون این فرصت چشمانداز خود را از دست داد… این غفلت حال سرباز کرده و نشان میدهد که این گروه [مجاهدین] دست بازتری در تحولات میدانی خواهد داشت… این گروه تجارب بسیاری در بسیج و سازماندهی داشته و بالقوه میتواند تهدید امنیتی برای کشور باشد». حرف اصلی را پاسدار جواد منصوری اولین سرکردة سپاه پاسداران به زبان آورد و گفت: «خطر [مجاهدین] در دوره کنونی خطرناکتر از زمان اوایل انقلاب است» .
بنابراین وزارت اطلاعات در یک واکنش هراسان، همه مزدوران داخل و خارج کشور خود ازجمله «بنیاد سحر» را بسیج کرده است و تلاش میکند با جذب بریده و طعمه پروری، بخت خود را برای هزارمین بار بیازماید. در تاریخ ۵ اردیبهشت ۹۶ سایتهای مقاومت طی سندی از اقدامات لانه جاسوسی رژیم در آلبانی، پرده برداشتند. بر اساس این وقایع، تعدادی از مأموران اطلاعات آخوندی در آلبانی که در ارتباط با سفارت رژیم در آن کشور، علیه مجاهدین مشغول جاسوسی و لجن پراکنی بودند، افشا گردیدند. ازجمله اقداماتی که سفارت رژیم از افراد استخدامی خواسته است علیه مجاهدین انجام بدهند، باز کردن فیسبوک و سایت با اسم مستعار، کارهای اطلاعاتی در مورد مجاهدین و نوشتن مطلب علیه سازمان بوده است. هرگونه کمک مالی به آنها نیز منوط به انجام فعالیت علیه مجاهدین است. همچنین شرط قبول درخواست افراد برای برگشت به زیر حاکمیت آخوندها، انجام کارهای اطلاعاتی و جاسوسی یا شرکت در شیطان سازی علیه مجاهدین با نوشتن مقالات و خاطرات جعلی تحت نام «جداشده» است.
یادآوری میکنیم که در تحقیقات کمیته پارلمانی بریتانیا برای آزادی ایران به ریاست لرد کوربت (لینک به منبع) و گزارش مشترک پنتاگون و بخش تحقیقات ایالاتمتحده و کتابخانه کنگره منتشرشده در دیماه سال ۹۱، مسعود خدابنده و سینگلتون بهعنوان مأموران وزارت اطلاعات شناسایی و معرفیشدهاند (لینک به منبع). مسعود خدابنده بارها برای گرفتن دستورالعملهای جدید به تهران رفته و مستقیماً در مرکز کشتار و ترور و شکنجه نسبت به شرایط جدید توجیه شده که با اطلاعات جزیی و مسیر رفتن و شماره و شرکت هواپیمایی که به ایران رفته توسط مجاهدین افشا گردیده است. (لینک به منبع)
مسعود خدابنده برای زمینهسازی و ارائه مشاوره به «مالکی دستنشانده خامنهای» بهمنظور کشتار و قتلعام اشرفیها بارها به عراق سفر کرد و با فرماندهان جوخههای مرگ مالکی و سرکردههای نیروی تروریستی قدس در عراق دیدار و گفتگو کرد.
مأمور مسعود خدابنده و عدنان شهمانی از فرماندهان نیروی تروریستی قدس در عراق
FIle Pdfسند PDF «بنیاد خانواده سحر» از سرپلهای جاسوسی و اطلاعاتی وزارت اطلاعات