روزنامه العرب- لندن ۷/۳/۹۶ : « در مرحله اي كه رژيم ايران بر نفت و قيمت آن تكيه دارد بازي موشكها، اعم از اينكه كارخانه موشك سازي روي زمين يا در زير زمين باشد كارساز نيست. آنچه منفعت دارد اين است كه هركس باندازه وزن خودش جا بخود اختصاص بدهد. مشكل ايران اين است كه نميخواهد از تجربه اتحاد شوروي درس بياموزد.
مانعي بر سر راه رژيم جهت ساختن كارخانه سوم يا چهارم موشك باليستيك زير زمين يا روي آن وجود ندارد اما سؤال اين است كه چه نيازي به اين موشكها دارد ويا، بعد از انتخاب حسن روحاني كانديداي اصلاح طلبان بعنوان رئيس جمهور در دور دوم در مورد آن صحبت كند؟ نقطه شروع بكار گيري اين موشكها كجاست؟ آيا رفاه شهروندان ايراني كه بيش از نصف آنها تحت خط فقر هستند را پاسخ ميدهد؟
موشكهاي بالستيك در صحنه منطقه هيچ مسئله اي حل نميكند الا اينكه همسايگان ايران را به وحشت بيندازد و باعث شود كه به تمامي وسائلي كه آنها را حفاظت كند پناه ببرند، اين موشكها قبل از هرچيز كاربرد تبليغات داخلي دارد و ميخواهد به بيرون اينطور وانمود كند كه بعد از پيروزي روحاني بر رقيبش رئيسي چيزي تغيير نكرده است. بعبارت روشن تر اين موشكها صرفا جنبه مصرف داخلي دارد واينكه چنين وانمود كند كه رژيم ايران همچنان در دست خامنه اي است و روحاني تا وقتي خامنه اي بر منصب ولايت فقيه قرار دارد نميتواند هيچ كاري انجام دهد چرا كه سلطه مطلقه دارد وهيچ مقامي بهيچ شكلي از اشكال ودرهيچ شرايطي نميتواند از او حسابرسي كند. مهمتر از هرچيز ايران موشكهايش را بخاطر اهداف سياسي ودر خدمت پروژه توسعه طلبانه اش بكار ميگيرد ودراينرابطه هيچ فرقي بين روحاني با هر رئيس جمهور ديگر وجود ندارد.
اگر چنين نيست چرا ايران كارخانه سوم زير زميني اش براي ساخت موشكهاي بالستيكي را بلافاصله بعد از انتخاب روحاني وبلافاصله بعد از برگزاري كنفرانس سه گانه سران در رياض اعلام كرد؟ خصوصا كه ايالات متحده در گذشته نزديك به آزمايش موشكي ايران پاسخ داد و خاطرنشان نموده بود كه براي جلوگيري از چنين رفتارهايي از جانب رژيم ايران مصمم است.
اين آزمايش موشكي بالستيكي ايران بعد از تحويلگيري رسمي منصب رياست جمهوري در ژانويه گذشته توسط ترامپ انجام گرفت. شكي نيست كه ايران خواست در آنزمان دولت جديد آمريكا را كه تصميم داشت موضوع توافق هسته اي را به كناري بگذارد را بيازمايد. اكنون زمان آزمايش دولت ترامپ فرا رسيده كه چگونه دولت آمريكا با اين چالش برخورد ميكند. اين يك سؤال بزرگ است كه ممكن است معني بزرگي داشته باشد همچنانكه ممكن است هيچ معني نداشته باشد.
ميتوان گفت كه ايران ميتواند همچنان يك بازيگر صحنه در منطقه باشد اما نميتواند صاحب هژموني باشد چرا كه همه ميگويند قوانين بازي درمنطقه تغيير كرد است وآنچه كه در زمان اوباما بنفع ايران بوده الآن در زمان ترامپ اينطور نيست چرا كه فقط خود ترامپ هم مطرح نيست بلكه تيمي كه حول وحوش او تنيده شده اهميت دارد. در مرحله اي كه ايران متكي به نفت وقيمتهاي آن است بازي موشكها منفعتي ندارد حال ميخواهد كارخانه توليدش زير زمين باشد خواه روي زمين مهم اينست كه هركس بايستي درمنطقه باندازه حجمش جا بگيرد مشكل ايران اين است كه نميخواهد از تجربه اتحاد شوروي درس بگيرد. همين و بس.
آخر ايران هيچ الگويي در دست ندارد كه بتواند به كشورهاي منطقه ارائه دهد. اين كشور يك اقتصاد قوي ندارد كه بتواند در دراز مدت از شبه نظاميان مذهبي حتي اگر از افراد غير ايراني، اعم از عراقي و لبناني و افغاني تشكيل شده باشند، استفاده كند
مانعي بر سر راه رژيم جهت ساختن كارخانه سوم يا چهارم موشك باليستيك زير زمين يا روي آن وجود ندارد اما سؤال اين است كه چه نيازي به اين موشكها دارد ويا، بعد از انتخاب حسن روحاني كانديداي اصلاح طلبان بعنوان رئيس جمهور در دور دوم در مورد آن صحبت كند؟ نقطه شروع بكار گيري اين موشكها كجاست؟ آيا رفاه شهروندان ايراني كه بيش از نصف آنها تحت خط فقر هستند را پاسخ ميدهد؟
موشكهاي بالستيك در صحنه منطقه هيچ مسئله اي حل نميكند الا اينكه همسايگان ايران را به وحشت بيندازد و باعث شود كه به تمامي وسائلي كه آنها را حفاظت كند پناه ببرند، اين موشكها قبل از هرچيز كاربرد تبليغات داخلي دارد و ميخواهد به بيرون اينطور وانمود كند كه بعد از پيروزي روحاني بر رقيبش رئيسي چيزي تغيير نكرده است. بعبارت روشن تر اين موشكها صرفا جنبه مصرف داخلي دارد واينكه چنين وانمود كند كه رژيم ايران همچنان در دست خامنه اي است و روحاني تا وقتي خامنه اي بر منصب ولايت فقيه قرار دارد نميتواند هيچ كاري انجام دهد چرا كه سلطه مطلقه دارد وهيچ مقامي بهيچ شكلي از اشكال ودرهيچ شرايطي نميتواند از او حسابرسي كند. مهمتر از هرچيز ايران موشكهايش را بخاطر اهداف سياسي ودر خدمت پروژه توسعه طلبانه اش بكار ميگيرد ودراينرابطه هيچ فرقي بين روحاني با هر رئيس جمهور ديگر وجود ندارد.
اگر چنين نيست چرا ايران كارخانه سوم زير زميني اش براي ساخت موشكهاي بالستيكي را بلافاصله بعد از انتخاب روحاني وبلافاصله بعد از برگزاري كنفرانس سه گانه سران در رياض اعلام كرد؟ خصوصا كه ايالات متحده در گذشته نزديك به آزمايش موشكي ايران پاسخ داد و خاطرنشان نموده بود كه براي جلوگيري از چنين رفتارهايي از جانب رژيم ايران مصمم است.
اين آزمايش موشكي بالستيكي ايران بعد از تحويلگيري رسمي منصب رياست جمهوري در ژانويه گذشته توسط ترامپ انجام گرفت. شكي نيست كه ايران خواست در آنزمان دولت جديد آمريكا را كه تصميم داشت موضوع توافق هسته اي را به كناري بگذارد را بيازمايد. اكنون زمان آزمايش دولت ترامپ فرا رسيده كه چگونه دولت آمريكا با اين چالش برخورد ميكند. اين يك سؤال بزرگ است كه ممكن است معني بزرگي داشته باشد همچنانكه ممكن است هيچ معني نداشته باشد.
ميتوان گفت كه ايران ميتواند همچنان يك بازيگر صحنه در منطقه باشد اما نميتواند صاحب هژموني باشد چرا كه همه ميگويند قوانين بازي درمنطقه تغيير كرد است وآنچه كه در زمان اوباما بنفع ايران بوده الآن در زمان ترامپ اينطور نيست چرا كه فقط خود ترامپ هم مطرح نيست بلكه تيمي كه حول وحوش او تنيده شده اهميت دارد. در مرحله اي كه ايران متكي به نفت وقيمتهاي آن است بازي موشكها منفعتي ندارد حال ميخواهد كارخانه توليدش زير زمين باشد خواه روي زمين مهم اينست كه هركس بايستي درمنطقه باندازه حجمش جا بگيرد مشكل ايران اين است كه نميخواهد از تجربه اتحاد شوروي درس بگيرد. همين و بس.
آخر ايران هيچ الگويي در دست ندارد كه بتواند به كشورهاي منطقه ارائه دهد. اين كشور يك اقتصاد قوي ندارد كه بتواند در دراز مدت از شبه نظاميان مذهبي حتي اگر از افراد غير ايراني، اعم از عراقي و لبناني و افغاني تشكيل شده باشند، استفاده كند