ولایت فقیه تنیده شده در اعدام است
اعدام، پدیدهای که رفتهرفته در حال حذف شدن از مجازاتهای
حقوقی جهان امروز است، اما آخوندهای حاکم در ایران نه تنها قصد لغو آن را ندارند، بلکه از بودن آن هم دفاع میکنند. آیا بهواقع مجازات اعدام برای قضاییه رژیم، یک حکم حقوقی است یا ابزاری برای سرکوب؟!
چوبههای دار و یا جرثقیلهایی که بهجای کارساختمانی طناب و یا طنابهایی از آن آویزان است و منتظر هستند که جان انسان یا انسانهایی را بگیرند، این صحنههایى است که خیابانها و میادین شهرهای ایران با آن آشناست.
راستی چه نیازی به گرفتن جان انسانی در جلوی چشم انسانهای دیگرهست؟
ایران تحت حاکمیت آخوندها آمارهای قابل توجهی در زمینه اعدام نزد مراجع بینالمللی دارد، بنا به گزارش احمد شهید گزارشگر ویژه سازمان ملل در امور حقوقبشر در سال 2015، تعداد 966نفر در ایران اعدام شدهاند که این تعداد بالاترین رقم اعدام در بیست سال گذشته است.
سازمان عفو بینالملل در گزارش سالانه خود در سال 2017 مینویسد ایران در بین پنج کشور اول دنیاست که بیشترین احکام اعدام در آن اجرا میشود.
عفو بینالملل در آماری میگوید، ایران به تنهایی حداقل ۵۶۷ نفر را اعدام کرده که معادل ۶۶درصد از کل اعدامهای تأیید شده در 865 مورد اعدام در منطقه است و تأکید میکند که عدم شفافیت در سیستم قضایی ایران مانع از آن میشود که بشود رقم معتبری از تعداد احکام اعدام این کشور را اعلام کرد.
حاکمیت آخوندی هیچ ابایی از اعلام علنی آمار و اجرای اعدام در ملاء عام ندارد و تئوریسینهای این رژیم مانند جوادلاریجانی آشکارا از آن دفاع میکنند.
محمد جواد لاریجانی: «نگاه غربیها بیاساس است؛ میگویند اعدام بد است». و در جای دیگری اشاره میکند که اعدامها در ایران طبق ضوابط انجام میگیرد.
و آخوند صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه رژیم در دفاع از اعدام میگوید «اینکه برخی میگویند اعدامها هیچ فایدهای نداشته، حرف کاملاً غلطی است؛ بهدلیل اینکه اگر سختگیریهای قوه قضایبه و کمک نیروی انتظامی نبود، به وضع بسیار بدتری مبتلا بودیم».
اما این استدلالهای سخیف کارآیی ندارد و مردم در مواردی با حمله به این مراسم، نفرتآور و ضدانسانی بساط جلادان رژیم را برهم زدهاند. واقعیت این است که این نمایشهای خیابانی نفرتانگیر که هدفشان ایجاد جو رعب و وحشت در جامعه است در جامعه عاصی و بهجان آمده ایران چیزی جز دافعه و تنفر ایجاد نمیکند.
از نظر آمار عفو بینالملل در ایران، رژیم آخوندی ۵۵ درصد اعدامهای جهان را منهای احتساب اعدامها در کشور چین انجام داده است و مجموعاً ۵۶۷مورد اعدام در ایران در سال ۲۰۱۶ را اعلام کرده، یعنی در کل دنیا به غیر از چین در سال گذشته میلادی، 878 اعدام صورت گرفته که ۵۶۷ مورد آن در رژیم آخوندی اتفاق افتاده است. بنابراین باید در ایران تحت حاکمیت آخوندها، پشت این همه اعدام و ولع برای کشتار مردم، سیاستی حاکم باشد که میخواهد به این وسیله مسایلی را حل کند.
البته اخیراً برخی از کارگزاران رژیم از بیتأثیر بودن اعدام هم صحبت کردهاند و اینکه کارآیی خودش را در کاهش جرایم از دست داده است.
واقعیت این است که دلیل این اعترافها فشارهایی است که علیه حکم اعدام وجود دارد و باعث شده لایههایی از رژیم به ناکارآمدی اعدام در کاهش جرم اذعان کنند. از جمله بهمن کشاورز از کارگزاران رژیم در دادگستری میگوید: ”همگان قبول دارند که شدت مجازات باعث کاهش تعداد جرایم ارتکابی نمیشود ”که منظور از همگان اهل فن، متخصصان جامعه شناسی و روانشناسی کیفری و حتی طرفداران حقوق جزا است که بهلحاظ وجود حقایق ملموس و آمارها ناچار به اعتراف به این موضوع شدند که با مجازات در سطح وسیع نمیتوان جلوی افزایش جرایم را گرفت. (خبرگزاری حکومتی ایلنا 950718)
یا یحیی کمالیپور عضو مجلس ارتجاع و نایب رئیس کمیسیون قضایی و حقوقی این مجلس با بیان اینکه اعدام بهعنوان شدیدترین نوع مجازات در قانون مبارزه با مواد مخدر به مرور زمان نیازمند بازبینی است، گفت که بهتر است مجازات اعدام مشمول تغییرات تنبیهی شود. (سایت حکومتی خانه ملت 21 دی 94)
روشن است که اعدامهای وحشیانه آنچنان منفور شده که آخوند یزدی هم که خودش 10سال رئیس قوه قضاییه رژیم بوده میگوید: «اعدام در زمینه مواد مخدر ساخته حکومتهاست نه شرع»، اگرچه معلوم نمیکند که از کی به این کشف رسیده که این حکم اعدام ساخته حکومت آخوندی است و ربطی به شرع خود آنها هم ندارد، بعد هم نمیگوید در دورهای که خودش رئیس قضاییه بوده چقدر به اسم شرع آدم کشتند؟ در هر حال همین فرد میگوید: ”من هم با طرح [حذف مجازات اعدام در برخی جرایم مواد مخدر] موافقم ولی مجازات ها باید سختگیرانه باشد اما با مجازاتهای خیلی شدید زیاد موافق نیستم ».
سال گذشته لایحهیی به مجلس رژیم برده شد که خواهان تغییر حکم اعدام به مجازات کمتر بود. شاید این سؤال بهوجود بیاید که آیا همین اقدام بیانگر این نیست که رژیم سمت و سوی کاهش اعدامها رو گرفته است؟
در رابطه با اعدام دو وجه وجود دارد، اول اینکه رژیم آخوندی با اعدام تلاش میکند رعب و وحشتی در جامعه ایجاد کند که کسی که به فکر مخالفت با رژیم نیفتد و جلو چشمش طناب دار ببیند. برای همین هم هست که یک فاصله عظیم با سراسر دنیا در تعداد اجرای حکم اعدام دارد. دوم اینکه با موجی از مبارزه علیه حکم اعدام در میان مردم ایران و مقاومت مردم ایران مواجه است که منفوریت این رژیم را در دنیا برجسته کرده است. همین هفته گذشته در ژنو همزمان با سی و چهارمین اجلاس شورای حقوقبشر مللمتحد انبوهی سخنران در محکومیت رژیم بهخاطر کثرت اعدامها صحبت کردند. روز ۲۲ فروردین شورای اتحادیه اروپا تحریمهای رژیم ایران رو بهخاطر نقض جدی حقوقبشر تا فروردین سال آینده تمدید کرد. که شامل موارد زیربود:
-ممنوعیت سفر و انسداد سرمایههای 82نفر و یک نهاد.
ـ ممنوعیت صادرات تجهیزات به ایران که ممکن است برای سرکوب داخلی و تجهیزاتی که برای مانیتور ارتباطات استفاده شود.
از طرف دیگر در داخل ایران هم موجی از اعتراض علیه احکام جنایتکارانه اعدام وجود دارد. از جمله همین هفته صدها تن از خانوادههای زندانیان محکوم به اعدام از شهرهای مختلف به تهران آمدند و علیه حکم اعدام بستگان خود تظاهرات کردند. بنابراین هر میزانی که رژیم ایران مجبور میشود از اعدام کوتاه بیاید، تنها و تنها دلیلش ایستادگی در برابر این رژیم و افشای سیاستهای ضدبشری آن است. و البته هرچه هم که در بحرانها و بنبستهای سیاسی، اقتصادی، اجتماعی بیشتر غرق میشود، توانش در سرکوب و شاخصترین اهرم آن، یعنی اعدام هم پایینتر میآید. بنابراین مهم است این است که باید برای لغو حکم اعدام مبارزه کرد و ستون فقرات سرکوب رژیم را از بین برد.