۱۳۹۴ آذر ۴, چهارشنبه

اينگريد بتانكورت: كافي نيست كه بگوييم، اين ترورها از اسلام نيست، بلكه اين از ضد اسلام است

ا

سلام دوستان بسيار عزيزم، مي‌خواهم بگويم: خواهران و برادرانم. روزهاست به آنچه از سر مي‌گذرانيم فكر مي‌كنم و تلاش دارم نه تنها به‌لحاظ عقلي، بلكه با قلبم مسئله را بفهمم. زيرا مثل همة شما من هم به‌شدت از وقايع 13نوامبر در پاريس آشفته‌ام.
طبعاً اينجا با شما به‌ياد مي‌آورم كه دقيقاً 20 روز پيش، همين‌جا، در همين جايگاه بودم، براي سوگواري و اداي احترام به قربانيان جامعة شما، خواهران و برادران بسيار شجاع ما، قهرمانان دوران معاصر كه انتخاب كرده‌اند
تا جايي كه ممكن است در نزديكي ايران بمانند، در كشوري مثل عراق، تا به يك اميد، مكاني براي طلب حق و صدايي در صحرا براي دموكراسي، آزادي و برابري زنان تبديل شوند. آن هم در جهاني كه متأسفانه به‌دست زن‌ستيزي، ديكتاتوري و خشونت افتاده است. 20 روز پيش من براي جان‌باختگان شما گريه مي‌كردم. امروز براي جان‌باختگان خودم مي‌گريم.
روشن است كه 20 روز پيش دشمن، همه مي‌دانيم، تروريست‌هاي حكومتي، تروريست‌هاي (رژيم) ايران بودند كه به عراق آمده بودند امروز دشمن كس ديگري است. نام داعش را بر آن مي‌گذارند، اسمي كه خودش به خودش داده، و پشت اين چهره‌ها كه خود را پنهان مي‌كنند، ما همان ايدئولوژي، همان ارزش‌ها، همان عصبانيت و همان خشونت را داريم. همان عطش براي خونريزي، تخريب و تباهي وجود دارد.
فكر مي‌كنم امروز كافي نيست كه بگوييم، اين اسلام نيست. به‌نظرم مهم است روشن باشد و گفته شود كه اين ضد اسلام است، برداشت ديگري از اسلام نيست، بلكه ضد اسلام است و از اين ايده بايد به‌صورت ديني دفاع كرد و آن‌را مورد بحث قرار داد، آن هم با استدلال‌هايي كه بتوانند در برابر استدلال‌هاي افراط‌گرايان پاسخگو باشند.
چرا اين مسئله اهميت دارد؟ زيرا اگر ما اين كار را اينجا انجام ندهيم، يعني در فضاي دموكراسي، در نتيجه مجبوريم تنها برداشت از اسلام را بشنويم، يعني برداشت رژيم ايران، برداشت عدم برابري زنان، اِعمال مذهب بر سياست، طرد، خشونت، (اقدامات) خودسرانه و قضاوت كور است و به همين خاطر بايد از اينجا گفت، در اينجا، در فرانسه يك اسلام دموكراتيك وجود دارد تا در برابر اسلام حكومت مذهبي (رژيم) ايران قد علم كند.
از اين‌رو براي من خانم رجوي، (صادقانه فكر مي‌كنم)، شما كه در فرانسه قرباني اين اسلام افراط‌گرا هستيد و كتابي نوشته‌ايد تا توضيح بدهيد، چرا اين اسلام نيست، شما كه برابري زنان را در جنبشتان به يك اولويت تبديل كرده‌ايد، شما كه اعتقاد داريد مي‌توان در يك جامعة اسلامي در دموكراسي و در يك حكومت مبتني بر جدايي دين و دولت زندگي كرد، شما كه سال‌هاست به اين مسئله فكر مي‌كنيد، شما صدايي هستيد كه ما بايد بشنويم. ما به تفكرات شما نياز داريم، به الگوي شما نياز داريم، به الگوي همة كساني كه امروز در اينجا با شما هستند نياز داريم، كساني كه مبارزة خود را از ديروز يا از جمعه 13 نوامبر شروع نكرده‌اند، بلكه از زمان اشرف و البته بسيار قبل از آن مبارزه مي‌كرده‌اند. شما ايراني‌هايي كه هنوز در خودتان عطش يك ايران آزاد و مبتني بر برابري زن و مرد را داريد، اين براي ما به‌عنوان فرانسوي مهم است كه بدانيم، در جهان اسلام و در ميان مسلمان فرانسه، برابري زن و مرد ارزشي است كه از آن دفاع مي‌شود. ما به اين نياز داريم، چرا؟ چون اگر پرچم‌هاي آزادي، برابري و برادري را زمين بگذاريم، خودمان را رها كرده‌ايم و آن‌چه به‌عنوان نوري در جهان نمايندة آن هستيم بر زمين مي‌افتد. فكر مي‌كنم كه ما اجازه نداريم به تفرقه بيفتيم. ولي براي متحد بودن، ما بايد با شجاعت بسيار زيادي متحد بشويم، زير پرچم خوبي در برابر بدي. متشكرم.