سايت فردا نيوز(رژيم)5/9/94:« روزنامه جوان: برخي رسانهها و نشريات
داخلي با بهره گيري از غفلت بزرگ مسئولان، هر ساله با فرا رسيدن [سالروز درگذشت]
غلامحسين ساعدي، نويسنده محبوب [مجاهدين] و ضدانقلاب كه سابقه هتاكيهاي متعددي به
رهبر كبير انقلاب را دارد، به تعريف و تمجيد از اين عنصر ميپردازند.
در كنار آثار و تأليفاتش كه آنها را به رجوي ...رهبر گروهك ضدانقلاب و تروريستي منافقين اهدا كرده، براي همه فعالان حوزه تئاتر، سينما و البته اهالي ادب و رسانه شناخته شده و روشن است. ....واقعيت و روشني نگرش سياه ساعدي، آثار و تفكراتش در تضاد و عناد با بنيانگذار انقلاب اسلامي و فحاشيهاي مكرر وي، آنقدر بديهي و غيرقابل كتمان است كه اين اقدام رسانهها و نشريات به غير از غرضورزي با نظام و انقلاب و نيز تخريب چهره امام خميني نميتواند علت ديگري داشته باشد. ساعدي در بخشهاي مختلفي از آثارش «جنگيدن و نبرد» با نظام را «مقدس و مهم» ميشمارد (با عرض پوزش از مخاطبان به دليل نوشتن اين عبارات)، مثلاً در جايي ميگويد: «من مخلص كسي هستم كه با [امام] خميني(ره) ميجنگد!» در جايي ديگر ميگويد: «براي مبارزه با رژيم (جمهوري اسلامي) ساكت ننشستهام و عضو هيئت دبيران كانون نويسندگان هستم و در هر امكاني كه براي مبارزه هست شركت ميكنم.» ساعدي بارها در آثار و گفتارش با حمله به روحانيت و توهينهاي مكرر به شخصيت امام راحل(ره)، نظام اسلامي را رژيم «جلادان دستار به سر» خوانده كه در حوزههاي علميهاش «آموزش رسوم كشتار و سنگسار كردن ميدهند!» وي در جايي آورده: «براي برانداختن جمهوري اسلامي، سلاح فرهنگي كاربرد فراواني دارد. از اين اسلحه نبايد صرفنظر كرد.» (كتاب الفبا جلد سوم). به جهت وجود چنين عقايد و نگرشهاي ضدامامي و ضدانقلابي است كه ساعدي محبوب [مجاهدين] است و رجوي در پيامش ....وي را «يك نويسنده مبارز» مينامد! حال با وجود اين آن دسته از نشريات و رسانههاي داخلي كه اقدام به تطهير چهره يا گرفتن بزرگداشت براي وي مينمايند و آن دسته از افراد و رسانههايي كه روزنامه خود به اين فرد تقديم ميكنند را بايد با چه عنواني خطاب كرد؟! چه نسبتي بين چنين رسانههايي با نظام مقدس جمهوري اسلامي و امام خميني(ره) ميتواند وجود داشته باشد؟!
در كنار آثار و تأليفاتش كه آنها را به رجوي ...رهبر گروهك ضدانقلاب و تروريستي منافقين اهدا كرده، براي همه فعالان حوزه تئاتر، سينما و البته اهالي ادب و رسانه شناخته شده و روشن است. ....واقعيت و روشني نگرش سياه ساعدي، آثار و تفكراتش در تضاد و عناد با بنيانگذار انقلاب اسلامي و فحاشيهاي مكرر وي، آنقدر بديهي و غيرقابل كتمان است كه اين اقدام رسانهها و نشريات به غير از غرضورزي با نظام و انقلاب و نيز تخريب چهره امام خميني نميتواند علت ديگري داشته باشد. ساعدي در بخشهاي مختلفي از آثارش «جنگيدن و نبرد» با نظام را «مقدس و مهم» ميشمارد (با عرض پوزش از مخاطبان به دليل نوشتن اين عبارات)، مثلاً در جايي ميگويد: «من مخلص كسي هستم كه با [امام] خميني(ره) ميجنگد!» در جايي ديگر ميگويد: «براي مبارزه با رژيم (جمهوري اسلامي) ساكت ننشستهام و عضو هيئت دبيران كانون نويسندگان هستم و در هر امكاني كه براي مبارزه هست شركت ميكنم.» ساعدي بارها در آثار و گفتارش با حمله به روحانيت و توهينهاي مكرر به شخصيت امام راحل(ره)، نظام اسلامي را رژيم «جلادان دستار به سر» خوانده كه در حوزههاي علميهاش «آموزش رسوم كشتار و سنگسار كردن ميدهند!» وي در جايي آورده: «براي برانداختن جمهوري اسلامي، سلاح فرهنگي كاربرد فراواني دارد. از اين اسلحه نبايد صرفنظر كرد.» (كتاب الفبا جلد سوم). به جهت وجود چنين عقايد و نگرشهاي ضدامامي و ضدانقلابي است كه ساعدي محبوب [مجاهدين] است و رجوي در پيامش ....وي را «يك نويسنده مبارز» مينامد! حال با وجود اين آن دسته از نشريات و رسانههاي داخلي كه اقدام به تطهير چهره يا گرفتن بزرگداشت براي وي مينمايند و آن دسته از افراد و رسانههايي كه روزنامه خود به اين فرد تقديم ميكنند را بايد با چه عنواني خطاب كرد؟! چه نسبتي بين چنين رسانههايي با نظام مقدس جمهوري اسلامي و امام خميني(ره) ميتواند وجود داشته باشد؟!