۱۳۹۴ آذر ۶, جمعه

براي در هم شكستن داعش، اسد بايد برود و بالهاي ايران بايد قطع شود



جوليو ماريا ترتزي وزير امور خارجه سابق ايتاليا است.
در 18 سپتامبر ساكنان يك ساختمان را بازرسي مي كنند كه در آنچه فعالان مي گويند بمباران توسط نيروهاي وفادار به رئيس جمهور بشار اسد در سوريه، در بصري الشام بود، اسيب ديده بود. نويسنده استدلال مي كند غرب بايد به صراحت در فشار آوردن براي بركناري اسد قاطع باشد -
رويترز
تصاوير اشخاصي كه از يك سالن كنسرت، بسياري زخمي و ديگران سرشان در حمامي از خون به پايين است بيرون مي آيند. انفجارها در طول مسابقه فوتبال و نگاههاي ترس، درد و وحشت.
اين چيزي است كه جهان در فرانسه هفته گذشته ديد، چيزي كه كمتر از يك سال پيش و در سال هاي گذشته ديده بود، خشونت و زخم هاي وحشتناكي كه بر مردم بي گناه بر جاي مي گذارد.
همانطور كه تابستان به پاييز تبديل مي شود، پاييز به زمستان و زمستان به بهار، اين حمله نيز بخشي از يك چرخه است، و احتمال زيادي هست كه در آينده نزديك با حمله ديگري دنبال شود. سازمانهاي بنيادگراي اسلامي مانند گروه شبه نظامي دولت اسلامي (داعش) سعي مي كنند بر دموكراسي هاي غربي روي خاك خود ما غلبه كنند، و ما بايد عمل فوري براي توقف پيشروي آنها بكنيم.
اين، متاسفانه، واقعيت جديدي است كه جهان غرب با آن مواجه شده است. بدون شك، اين شامل يك چالش سخت فوق العاده است ولي اگر ما به ريشه هايش بپردازيم، مي توانيم اين چرخه خشونت، مرگ و ترس را بشكنيم.
سوريه و عراق مركز داعش هستند، پايگاهي براي سازمان دادن، استخدام، آموزش و سلاح، و غرب بايد مبارزه براي پايان دادن به اين مركز شر را تشديد كند. با اين حال، حملات عليه داعش به تنهايي چرخه خشونت را متوقف نمي كند. ما بايد به مبارزه با عوامل افراط گرايي و همچنين مبارزه با اين سرطان در ريشه اش بپردازيم.
اين بدان معناست كه غرب بايد به صراحت در فشار آوردن براي بركناري ديكتاتور سوريه بشار اسد قاطع باشد، كه قتل عام عليه مردمش به مثابه جنايت عليه بشريت است و شرايط اجتماعي و سياسي ناخوشايند براي ظهور داعش را فراهم كرده است. در همين حال، ما بايد به فوريت براي از بين بردن فرقه گرايي در حال گسترش توسط رژيم ايران و متحدان آن در منطقه كار كنيم.
در اينجا در اروپا، هر گونه واكنش جمعي گسترده عليه مهاجران مسلمان به نه تنها به طرز وحشيانه اي ناعادلانه بلكه خطرناك است. هشت نفر آخر هفته گذشته باعث اعمال خشونت شدند. اين درصد كوچكي در ميان تعداد زيادي از پناهندگان و حتي درصد كمتري از ميان جمعيتي است كه بيش از 10 درصد جمعيت فرانسه را نمايندگي مي كند.
بياييد در عوض تاريخ اخير را به ياد بياوريم. يك مسلمان بود كه يهوديان را در طول حمله در ژانويه گذشته به يك مغازه يهودي نجات داد و يك پليس مسلمان بود كه در دفاع از روزنامه نگاران چارلي ابدو كه مذهبش را به تمسخر مي گرفتند كشته شد. اين مهاجران از وحشت مرتكب شده توسط همان افرادي كه حمله هفته گذشته پاريس را انجام دادند يا ريشه اصلي آن بودند فرار كرده اند.
تمركز روي افراط گرايان در ميان يك جمعيت عمدتا مسالمت آميز به معني تمركز روي داعش و همچنين روي ايران و عواملش است.
قبل از داعش، ايران عقيده صدور افراط گرايي اسلامي را ابداع كرد. رژيم هاي عراق، سوريه و جاهاي ديگر را تقويت كرد؛ و آنها را در اجراي فرقه گرايي و خونريزي جاري تشويق كرد. حتي اگر شبه نظاميان شيعه كه به عنوان جوخه هاي مرگ عليه سني ها در عراق عمل كردند، يا قتل عامهاي گسترده در سوريه مرتكب شدند، به طور كامل باعث ظهور داعش نشده باشند، آنها بطورغير قابل انكاري سوخت به آتش اضافه كردند و همچنان به انجام اين كار مشغولند.
هيچگونه انعطافي از طرف غرب براي مداخله نابكار ايران در سوريه نبايد باشد، و همانطور كه اعضاي اپوزيسيون  طرفدار دموكراسي سوريه گفته اند، هيچ بحثي در مورد دادن اجازه صحبت به تهران بر سر آينده سياسي سوريه نبايد وجود داشته باشد.
اگر حمله آمريكا به عراق چيزي به ما آموخته باشد، آن است كه تحميل ايدئولوژي كه بطور مردمي پشتيباني نمي شود، از خارج به تنهايي، يك سياست فاجعه بار است. در عوض، كار با ذينفعان مدره متعهد به حكومت فراگير، منافع مشابه و، در صورت امكان، ارزش هاي مشابه يك مسير به مراتب بهتر است.
اين به معني كار با كردها و نيروي مدره در سوريه براي جايگزين كردن اسد و مبارزه با داعش است، اما در ضمن به معني كار با همين متحدين عليه افراطي گري ايران است. خوشبختانه، در اين مورد، ما يك شريك گسترده و سازمان يافته داريم كه با آنها نه تنها هدف حكومت فراگير، و يا حتي منافع، بلكه ارزشها را شريك هستيم. اين گروه شوراي ملي مقاومت ايران است.
مريم رجوي، رئيس جمهور منتخب شوراي ملي مقاومت، يك رهبر زن مسلمان ميانه رو كه به شدت ضد بنيادگراست، بلافاصله پس از حملات پاريس گفت كه بنيادگرايي تحت نام اسلام هيچ ربطي به اين دين، چه به بهانه افراط گرايي شيعه يا مدل سني داعش، ندارد. چنين جنايات ضد انساني هيچ ربطي به اسلام ندارد، و اين شيطان دشمن صلح و انسان در هر كجا كه وجود دارد است.
سياست ميانه روانه در داخل، از جمله شناسايي مسلمانان ميانه رو كه متحدان ما هستند، همراه با اقدامات متقابل نظامي كه به داعش در خانه اش ضربه مي زند، بهترين دفاع فرانسه و در واقع غرب است كه مي تواند توليد كند. اما هر گونه پيشرفتي به زودي از بين مي رود اگر ما به يك گروه افراطي ضربه بزنيم در حالي كه ديگري را ناديده مي گيريم.
يك راه حل تدريجي كوتاه مدت خواهد بود. براي نديدن قتل عامهاي بيشتر در فصل آينده، دستور كار خلاص شدن از  اسد در اسرع وقت و توقف مداخله تهران در سوريه به عنوان حامي اصلي اوست.
بگذاريد هيچ توهمي نداشته باشيم. اسد و ايران نيمه دوم اين معادله افراطي گري را تشكيل مي دهند، و ما بايد با متحدان ميانه رو براي مبارزه با آنها نيز كار كنيم. تنها در آن زمان مي توانيم اين چرخه خشونت رابشكنيم.
مجله نيوزويك 20 نوامبر 2015