اسفند ماه امسال انتخابات مجلس شورای رژیم و انتخابات مجلس خبرگان رهبری همزمان صورت می گیرد. که صحنه دیگری برای نشان دادن تعارض و دشمنی بین دو جناح حاکم رژیم است. قصد از نوشتن این مطلب این است که زوایای بحث های انتخاباتی دو جناح را روشن کینم. هر کدام ار این دو جناح برای چه مسئله ای می تواند به بحث انتخاباتی تبدیل شود.
شدت مخاصمات به حدی است که ولی فقیه (خامنه ای) و گروهش از یک سو و جناح رفسنجانی، روحانی از سوی دیگر تعارفات را کنار گذاشته و در تربیون های عمومی برای همدیگر رجز خوانی می کنند و خط ونشان می کشند. برآیند این انتخابات برای هر دو جناح بسیار تعیین کننده است و اینکه کفه ترازو کدام جناح به نفع دیگری بچربد شرایط تازه ای را ناظر خواهیم بود. هر دو جناح برای فرستادن کاندیداهای خود به مجلس خبرگان فعالیت بیشتری دارند، چون به عقیده هر دو طرف انتخابات مجلس خبرگان از اهمیت بیشتری بر خوردار است. به تازگی رفسنجانی کاندیداتوری خود را برای شرکت در انتخابات مجلس خبرگان با لیست مجتهدان مصلح و معتدل اعلام کرد.
بر همگان این مسئله واضح است که هر دو جناح برای صحنه گردانی انتخابات به حضور مردم در صحنه نیاز دارند و برای بر آوردن این نیاز یعنی کشاندن مردم به پای صندوق های رأی چه سناریوهائی را در سر می پرورانند.
در این روزها شاهد مطرح شدن نیروههای بسیج و به صحنه آوردن آنها و در مناسبتهای مختلف هستیم. خامنه ای در جمع مزدوران بسیجی برای رقیب شاخ و شانه می کشد و از کلمه نفوذ که اسم مستعار جناح رفسنجانی، روحانی است بارها استفاده می کند.
در یکی از این رویاروئی ها پاسدار نقدی فرمانده بسیج ضد مردمی از داشتن ۲۴ میلیون نیروی بسیجی سخن می گوید و این تعداد را به رخ رقیب می کشد و وقاحت تمام اضافه می کند که از هر سه نفر یک نفر بسیجی است. باید خیال خامنه ای و باندش راحت باشد که بدون هیچ زحمتی ۲۴ میلیون رأی را به جیبشان می ریزند.
موحدی کرمانی با اشاره به انتخابات مجلسهای خبرگان و شورای اسلامی تصریح کرد: دشمن برای این دو انتخابات برنامه دارد؛ بسیجیان حواسشان جمع باشد نکند مجلسی مانند مجلس ششم بر سر کار بیاید که خون به دل رهبر انقلاب کردند.
وی ادامه داد: شما بسیجیها باید مردم را آگاه کنید؛ انتخابات خبرگان از انتخابات مجلس شورای اسلامی هم مهمتر است و بسیج باید جریانها را خوب بشناسد و به مردم معرفی کند.
بر همگان این مسئله واضح است که هر دو جناح برای صحنه گردانی انتخابات به حضور مردم در صحنه نیاز دارند و برای بر آوردن این نیاز یعنی کشاندن مردم به پای صندوق های رأی چه سناریوهائی را در سر می پرورانند.
در این روزها شاهد مطرح شدن نیروههای بسیج و به صحنه آوردن آنها و در مناسبتهای مختلف هستیم. خامنه ای در جمع مزدوران بسیجی برای رقیب شاخ و شانه می کشد و از کلمه نفوذ که اسم مستعار جناح رفسنجانی، روحانی است بارها استفاده می کند.
در یکی از این رویاروئی ها پاسدار نقدی فرمانده بسیج ضد مردمی از داشتن ۲۴ میلیون نیروی بسیجی سخن می گوید و این تعداد را به رخ رقیب می کشد و وقاحت تمام اضافه می کند که از هر سه نفر یک نفر بسیجی است. باید خیال خامنه ای و باندش راحت باشد که بدون هیچ زحمتی ۲۴ میلیون رأی را به جیبشان می ریزند.
موحدی کرمانی با اشاره به انتخابات مجلسهای خبرگان و شورای اسلامی تصریح کرد: دشمن برای این دو انتخابات برنامه دارد؛ بسیجیان حواسشان جمع باشد نکند مجلسی مانند مجلس ششم بر سر کار بیاید که خون به دل رهبر انقلاب کردند.
وی ادامه داد: شما بسیجیها باید مردم را آگاه کنید؛ انتخابات خبرگان از انتخابات مجلس شورای اسلامی هم مهمتر است و بسیج باید جریانها را خوب بشناسد و به مردم معرفی کند.
روزنامه های نزدیک به رفسنجانی شرق و آفتاب با عنوانهائی مثل جای خالی زنان در انتخابات مجلس خبرگان در صدد کشاندن زنان به صحنه این نمایش شده اند. اولین و آخرین زن نماینده مجلس خبرگان رژیم منیره گرجی است که علت نماینده شدن خود را این طور بیان می کند.
«من اول نمیپذیرفتم، چون مریض بودم. یک روز از رادیو یا تلویزیون شنیدم خانمهایی از مجاهدین (منافقین) و فداییان آن زمان مصاحبه میکردند و میخواستند با آن نظرات غیراسلامی به مجلس بروند. من با خودم گفتم اگر بناست مجلس تشکیل شود و اینها بخواهند کاندید شوند، من باید بروم و لااقل جلوی یکی از اینها را بگیرم». - نشریه دنیای زنان، شماره ٧٠ - البته او اولین و آخرین زن عضو خبرگان ماند و بعدها یا کسی برای نمایندگی در خبرگان داوطلب نشد یا اگر داوطلبی بود، صلاحیت او تأیید نشد.
حضور تنها زن هم به علت مبارزه و فعالیت های زنان مجاهد و مبارز در سال اول انقلاب ضد سلطنتی است. احتمال کاندیداتوری یک زن برای انتخابات مجلس خبرگان بسیار ضعیف است ولی این امکان برای انتخابات مجلس شورای رژیم قوی تر است. به فرض اینکه زن یا زنانی وارد هر دو مجلس شوند، آیا این توان وجود دارد که اینان مستقل از سیستم حاکم عمل کنند و به نفع زنان سرکوب شده ایران قدمی بر دارند، جواب از قبل روشن است.
در انتخابات ریاست جمهوری رژیم، جناح به اصطلاح اصلاح طلب و معتدل از شیوه ایجاد ترس استفاده کرد و در تبلیغات خود بیشتر از اینکه اگر جلیلی بر سر کار بیاید برسر زنان چه خواهد آمد و یا اینکه ایران شبیه افغانستان و یا عراق خواهد شد، استفاده کرد. برای پیشبرد این خط هم از چهرهای غیر سیاسی و شناخته شده در جامعه استفاده کرد. اقشاری از جامعه که از اظهارنظر در مورد مسائل سیاسی با استفاده از ماسک "ما هنرمندیم و سیاسی نیستیم" خودداری می کردند، ناگهان سیاسی شدند و صفحه های فیسبوک با اسامی مختلف باز کردندو "سکوت خود را شکستند" و به ابزاری در دست صحنه گردانهای اصلی تبدیل شدند هنرپیشه های زن سینمای رژیم، خوانندگان صدای وسیمای رژیم به صحنه آمدند و هیهات که اگر جلیلی بشود رئیس جمهور و در خارج از کشور افراد نزدیک به رژیم که مدتها بعنوان مخالف برای خود دکان وتخته ای درست کرده بودند، ناجی تازه ای را به مردم معرفی می کردند گوئی که مردم دورانهای سردار سازندگی و گفتگوی تمدنها را فراموش کرده بودند. باید منتظر چنین نمایشاتی نیز در ماه های آینده باشیم.
یاد آوری این نکته ضروری است که در این مطلب به بن بست هر دو جناح در مورد اقتصاد ورشکسته رژیم حتی با برداشتن بخشی از تحریم ها اشاره نشده است. اگر مقوله اقتصاد هم اضافه شود، نتیجه انتخابات برای هر دو جناح بیش ازهر رویائی، کابوس خواهد بود.
اما باید به هر دو جناح رژیم گفت دستتان برای ملت ایران رو شده است و مردم این بار فریب بازیهای شما را نخواهند خورد ادامه حکومت ضد انسانی جمهوری اسلامی از هر سرطانی برای مردم ایران خطرناک تر است.
«من اول نمیپذیرفتم، چون مریض بودم. یک روز از رادیو یا تلویزیون شنیدم خانمهایی از مجاهدین (منافقین) و فداییان آن زمان مصاحبه میکردند و میخواستند با آن نظرات غیراسلامی به مجلس بروند. من با خودم گفتم اگر بناست مجلس تشکیل شود و اینها بخواهند کاندید شوند، من باید بروم و لااقل جلوی یکی از اینها را بگیرم». - نشریه دنیای زنان، شماره ٧٠ - البته او اولین و آخرین زن عضو خبرگان ماند و بعدها یا کسی برای نمایندگی در خبرگان داوطلب نشد یا اگر داوطلبی بود، صلاحیت او تأیید نشد.
حضور تنها زن هم به علت مبارزه و فعالیت های زنان مجاهد و مبارز در سال اول انقلاب ضد سلطنتی است. احتمال کاندیداتوری یک زن برای انتخابات مجلس خبرگان بسیار ضعیف است ولی این امکان برای انتخابات مجلس شورای رژیم قوی تر است. به فرض اینکه زن یا زنانی وارد هر دو مجلس شوند، آیا این توان وجود دارد که اینان مستقل از سیستم حاکم عمل کنند و به نفع زنان سرکوب شده ایران قدمی بر دارند، جواب از قبل روشن است.
در انتخابات ریاست جمهوری رژیم، جناح به اصطلاح اصلاح طلب و معتدل از شیوه ایجاد ترس استفاده کرد و در تبلیغات خود بیشتر از اینکه اگر جلیلی بر سر کار بیاید برسر زنان چه خواهد آمد و یا اینکه ایران شبیه افغانستان و یا عراق خواهد شد، استفاده کرد. برای پیشبرد این خط هم از چهرهای غیر سیاسی و شناخته شده در جامعه استفاده کرد. اقشاری از جامعه که از اظهارنظر در مورد مسائل سیاسی با استفاده از ماسک "ما هنرمندیم و سیاسی نیستیم" خودداری می کردند، ناگهان سیاسی شدند و صفحه های فیسبوک با اسامی مختلف باز کردندو "سکوت خود را شکستند" و به ابزاری در دست صحنه گردانهای اصلی تبدیل شدند هنرپیشه های زن سینمای رژیم، خوانندگان صدای وسیمای رژیم به صحنه آمدند و هیهات که اگر جلیلی بشود رئیس جمهور و در خارج از کشور افراد نزدیک به رژیم که مدتها بعنوان مخالف برای خود دکان وتخته ای درست کرده بودند، ناجی تازه ای را به مردم معرفی می کردند گوئی که مردم دورانهای سردار سازندگی و گفتگوی تمدنها را فراموش کرده بودند. باید منتظر چنین نمایشاتی نیز در ماه های آینده باشیم.
یاد آوری این نکته ضروری است که در این مطلب به بن بست هر دو جناح در مورد اقتصاد ورشکسته رژیم حتی با برداشتن بخشی از تحریم ها اشاره نشده است. اگر مقوله اقتصاد هم اضافه شود، نتیجه انتخابات برای هر دو جناح بیش ازهر رویائی، کابوس خواهد بود.
اما باید به هر دو جناح رژیم گفت دستتان برای ملت ایران رو شده است و مردم این بار فریب بازیهای شما را نخواهند خورد ادامه حکومت ضد انسانی جمهوری اسلامی از هر سرطانی برای مردم ایران خطرناک تر است.