۱۳۹۹ آذر ۲۸, جمعه

قاچاقچی بین‌المللی مواد مخدر؛ سرباز نه چندان گمنام امام زمان از ترکیه تا رومانی -- قسمت دوم --

 محمد دیزل که در گزارش‌های مرتبط با کشتی نور وان، نام او بارها تکرار شده است، همان اسفندیار بلوچ، متولد ۱۳۵۰ در شهر خاش، همبندی و رفیق قدیمی ناجی زیندشتی است که با هم از زندان اوین گریختند.

اسفندیار که از طایفه ریگی در بلوچستان ایران است پس از فرار از زندان، مدتی طولانی را در کویته پاکستان گذارند و آن‌جا به نام «شهید احمد» فعالیت می‌کرد. زیندشتی در مکاتبات ایمیلی با الکساندر کلاب، نویسنده گزارش تحقیقی کشتی ارواح(link is external) در وب‌سایت نیورپابلیک، از او با همین نام شهید احمد یاد می‌کند. در ادامه، برای اشاره به او، از همین نام محمد دیزل استفاده می‌کنم.

دیزل سپس به یانوساکیس پیشنهاد داد از کشتی او برای قاچاق مواد مخدر استفاده کنند. دیزل گفته بود خرید را او از پاکستان انجام می‌دهد و فروش را هم زیندشتی در استانبول هماهنگ می‌کند. با موافقت یانوساکیس و انجام چند جلسه با طرف‌های مختلف، دیزل در نهایت موفق شده بود از گروهی از سرمایه‌گذاران در استانبول و اروپا، ۲۰ میلیون یورو برای خرید هروئین پول جمع کند. سرمایه‌گذارانی که به جز زیندشتی، اکنون همه کشته شده‌اند.

پس از جمع شدن پول، نشست‌های مشترکی هم در دبی برگزار می‌شود. هم زیندشتی در مکاتباتی ایمیلی و هم یانوساکیس در دیدار حضوری با الکساندر کلاب، انجام دیدارهای هماهنگی در لابی‌های هتلی در اطراف پالم جمیرای دبی را در اسفند ۱۳۹۲ و فروردین ۱۳۹۳ تائید کرده‌اند. زیندشتی هم همان زمان در فیس‌بوکش تصویری منتشر کرده که حضورش در دوبی را در آن تاریخ تائید می‌کند.

اما به یونان بازگردیم. ۱۷ خرداد ۱۳۹۳، چهار مرد سوار بر یک مرسدس شاسی بلند به کشتی نور وان مراجعه کرده و مواد مخدر جاسازی شده را با خود می‌برند(link

از آن طرف، ۲۱ خرداد، چهار روز بعد از پهلو گرفتن کشتی نور وان در ساحل الفسینا، شخصی به گارد ساحلی در آتن مراجعه کرده و در مورد جابه‌جایی حجم بزرگی از مواد مخدر در چند نقطه صنعتی و تفریحی نزدیک آتن به آن‌ها اطلاعات دقیقی داد. ۲۲ خرداد، گارد ساحلی با این اطلاعات، در دو نقطه جدا از هم در نزدیک آتن، به صورت تقریبا همزمان یک تُن هروئین خالص را کشف کردند. آن روز و روزها و هفته‌های بعد، در چارچوب همین عملیات، بیش از ۳۰ نفر از جمله در آتن و دُبی بازداشت شدند.

در نتیجه اعترافات یکی از بازداشتی‌ها، پلیس یونان، اول تیر ۹۳، به یک مرغداری در حومه آتن حمله کرد و یک تُن دیگر هروئین کشف شد. تاکنون این بزرگترین محموله کشف شده هروئین تاریخ اروپا است.

همزمان ترتیبی داده شد که چند چهره اصلی بازداشت شده بتوانند فرار کنند. هدف پلیس، ردگیری آن‌ها برای رسیدن به مهره‌های اصلی پشت صحنه قاچاق این محموله بسیار بزرگ بود. کشتی هم در روزهای بعدی شناسایی و توقیف شده و خدمه‌اش بازداشت شدند.

یکی از چهره‌های فراری داده شده، همان محمد دیزل (اسفندیار) بود، که خودش هم از جمله ۶ سرمایه‌گذار خرید محموله ۲ تُن هروئین کشتی بود. دیزل، پس از فرار به ترکیه رفت و با کمک گرفتن از دوست قدیمی‌اش ناجی شریفی زیندشتی به دُبی، محل اقامتش، بازگشت.

اما سرمایه‌گذاران که ۲۰ میلیون یورو پول نقد بابت خرید هروئین پرداخت کرده‌ بودند، از پول‌شان نمی‌گذشتند. ناجی قبلا سابقه همکاری با پلیس را داشت و همه همکارانش هم این را می‌دانستند و همین معروف شدنش به خبرچینی، این‌جا کار دستش داد.

کشتار آغاز می‌شود

یکی از سرمایه‌گذاران هروئین کشتی نور وان، اواسط شهریور ۱۳۹۳، در ایمیلی به زیندشتی که بعدا به دست پلیس ترکیه افتاد، نوشت: «تو برنامه‌های ما را خراب کردی، علیه ما صحبت کردی، از ما دزدی کردی و ما را احمق فرض کردی.»

تهدیدی که زیندشتی متوجه جدی بودنش شد و به گفته خودش، پلیس را از آن مطلع کرد. اما او فکر نمی‌کرد برآورد اشتباه یا ناشی‌گیری قاتلان موجب شود آنان به جای خودش، جان دختر جوانش را بگیرند.

ناجی و لیلا سه فرزند دارند. دو دختر و یک پسر. بزرگترین آن‌ها اَوین بود که در ترکیه به نام آرزو شناخته می‌شد و دانشجو بود. اَوین، ۱۹ ساله، ۱۰ صبح ۲۵ شهریور ۱۳۹۳، وقتی همراه «دوریم اوزتونچ»، ناپسری ۲۳ ساله عمه‌اش فیَت، که راننده و محافظش هم بود، عازم دانشگاه بود در پشت چراغ قرمزی در منطقه بیوک چَکمَجه، به جای پدرش هدف قرار گرفت. راننده در جا کشته شد و پورشه شاسی بلند که از کنترل خارج شده بود پس از برخورد با یک کامیون متوقف شداوین هم ساعاتی بعد در بیمارستان درگذشت.

ناجی زیندشتی در واکنش به این حمله گفت او فکر نمی‌کرده آن‌ها که یک شبکه بین‌المللی قاچاق مواد مخدر هستند با بچه‌ها کاری داشته باشند. زیندشتی گفت به دولت اطلاع داده بود و فکر می‌کرد تدابیر لازم اتخاذ خواهد شد.

زیندشتی نمی‌دانست کدام یک از شرکا، دختر او را هدف گرفته است و برای همین او عملا همه را هدف گرفت، مجموعه‌ای از انتقام گیری‌های خونین از همه کسانی که او گمان می‌کرد در طراحی یا اجرای ترور دخترش دست داشته‌اند.

۲۰ آذر ۱۳۹۳، نخستین هدف در هلند کشته شد. موراد گارکی، از سرمایه‌گذاران هروئین نور وان در آمستردام کشته شد. پس از او نخستین قربانیان در ترکیه، حاجی عثمان سزن و تورگای آکار، دو سابقه‌داری بودند که اول دی ۱۳۹۳، با هم ترور شدند. پلیس بعدا اعلام کرد آن‌ها ضاربانی بودند که دختر ناجی زیندشتی را به دستور افرادی دیگر به قتل رساندند.

سه روز بعد، ۴ دی‌‌ماه، «علی‌اکبر آگکون»، یکی از سرمایه‌گذاران هروئین کشتی نور وان که ساکن بروکسل بود و به استانبول سفر کرده بود در یک اتومبیل بنتلی هدف گرفته شد و به قتل رسید. در همین روز، ودات شاهین(برادر سادات شاهین و فردی توپال()، محافظ و رفیق او با هم در نیسان‌تاشی استانبول کشته شدند.

چند روز بعد هم، پیکر گلوله‌باران شده محمد دیزل، در دریای مرمره و در حالی که به لنگر یک کشتی زنجیر شده بود، یافته شد. زیندشتی بعدا در پیامی به یکی از همکارانش نوشت «من او را تنبیه کردم، او را کشتم.» دیزل یا همان اسفندیار ریگی که سال‌ها با ناجی زیندشتی کار کرده و با هم از زندان گریخته بودند، در انتقام گرفتن‌ها هم در استانبول به او کمک کرده بود اما زیندشتی در عطش انتقام، به او هم مشکوک شده بود.

۱۰ دی‌ماه هم، روزنامه های هلند خبر از ترور اوکان فیدان، یک قاچاقچی کوکائین در آن کشور دادند که با یکی از سرمایه گذاران نور وان در شهر پاناما ارتباط داشت.

قربانی بعدی، پرویز کشاورز از طایفه فنکی از ایل شکاک ایران است که دو تابعیتی بود و در ترکیه به نام چتین کوچ شناخته می‌شد. پدر پرویز، جرجیس کشاورز، سال‌ها پیش در ایران به جرم قاچاق مواد مخدر اعدام شده بود. پرویز هم اگرچه خیلی دیرتر از ناجی زیندشتی، اما پا در راه پدرش گذاشته بود و مقیم دبی شده بود.

پرویز ۱۵ اردیبهشت ۱۳۹۵ در منطقه مارینای دبی در اتومبیلش ترور شد. پلیس یک ایرانی و دو کانادایی را به عنوان ضاربان او شناسایی کرد، هرچند ضاربان از دوبی گریخته بودند. دو ضارب کانادایی پیش از آن‌که به چنگ پلیس کانادا بیفتند، خیلی زود و تنها چند هفته پس از رسیدن به کانادا به قتل رسیدند.

بر اساس گزارش الکساندر کلاب، برادر پرویز هم دو سال بعد، در سال ۱۳۹۷، از خانه‌اش در تهران ربوده شد و جنازه‌اش مدتی بعد در یک سگدانی در جنوب شرقی ترکیه یافته شد.

یکی از کسانی که با او برای این گزارش صحبت کردم می‌گوید طایفه فنکی به خاطر قتل پرویز و برادرش که آنان می‌گویند به دستور ناجی زیندشتی صورت گرفته است، مترصد انتقام‌گیری از او هستند: «آن همه محافظ مسلح حتی در روستای پدری ناجی و در روز خاکسپاری مادرش، نه به خاطر ترس از باندهای رقیب که از تیررس آنان دور شده است که ناشی از ترسش از انتقام طایفه فنکی است که می‌داند رهایش نمی‌کنند.»

تقریبا ۹ ماه پس از یافتن جنازه برادر پرویز، در ۹ آبان ۱۳۹۶، قطب‌الدین کیا، از وکلای معروف ترکیه که وکالت اورهان اونگان، برادر و شریک یکی دیگر از سرمایه گذاران نور وان را بر عهده داشت، در حال صرف صبحانه با خانواده‌اش در استانبول هدف قرار گرفت و کشته شد. او در ۱۷ روز پیشتر در آخرین جلسه دادگاهی که حضور داشت گفته بود در معرض تهدید است و ممکن است این آخرین جلسه کاری زندگی او باشد. ایلهان برادر اورهان که سرمایه‌گذار نور وان بود پیشتر در حین پیاده‌روی در استانبول ترور شده بود.

پایان بازی در استانبول

پس از آن‌که یونان در پیوند با محموله هروئین نور وان، برای زیندشتی حکم بازداشت بین‌الملی صادر کردiواز ترکیه تقاضای استرداد او را مطرح کرد، ۱۷ فروردین ۱۳۹۷، پلیس مبارزه با مواد مخدر ترکیه ناجی شریفی زیندشتی و ۹ نفر از همراهانش از جمله همسرش لیلا (نگار شریفی) را پس از دقایقی تیراندازی بازداشت کرد. لیلا تمرزاده، ساعاتی بعد به همراه سه نفر دیگر از بازداشتی‌ها آزاد می‌شود.

اما تنها ۶ ماه پس از بازداشت زیندشتی و در حالی‌که شواهد بسیار زیادی علیه او وجود داشت و در پیوند با ۱۰ مورد قتل عمد زیر بازجویی بود، با اعمال فشار بُرهان کوزو از چهره‌های ارشد و موسس حزب حاکم عدالت و توسعه، مشاور ارشد اردوغان و عضو کمیسیون قانون اساسی ترکیه، او ۱۹ مهر ۱۳۹۷ از زندان آزاد شد( و بلافاصله به ایران رفت.

نکته مهم در پیوند با این آزادی، استدلال برهان کوزو برای خلاص کردن زیندشتی از زندان است. او به قاضی گفته بود آزادی ناجی زیندشتی، تاثیر مثبتی بر روابط ایران و ترکیه خواهد داشت. مشخص نیست این استدلال بازتاب خواست و نظر یک مقام دیپلماتیک یا امنیتی جمهوری اسلامی در پیوند با بُرهان کوزو بوده یا تنها ترفند کوزو برای تاثیرگذاری بر قاضی پرونده بوده است.

بُرهان کوزو، به خاطر همین موضوع به سواستفاده از مقام محکوم شد. چون بر اساس دادخواست دادستانی کل استانبول، او برای آزادی تاجر مواد مخدر ایرانی بارها با قاضی پرونده تماس گرفته بود. برای همین دادستانی برای او درخواست ۲ تا ۵ سال حبس کرد. برهان کوزو اواخر بر اثر ابتلا به کرونا فوت کرد.

عالیه اوزون ، یکی دیگر از چهره‌های حزب حاکم عدالت و توسعه در استانبول است که با زیندشتی در ارتباط بوده و او را به برهان کوزو معرفی کرده است. اوزون پذیرفته که در ازای دریافت نزدیک به ۲۳۰ هزار دلار که خودش دستمزد می‌خواند، خواسته برای دریافت حق شهروندی ترکیه به زیندشتی کمک کند اما تلاش‌هایش به جایی نرسیده است.

قاچاقچی دیروز، قاتل اجاره‌ای امروز

اما یک جرقه لازم بود تا نام ناجی شریفی زیندشتی که برای مردم در ترکیه نام ناآشنایی نبود، باز به صدر خبرها برگردد و ایرانی‌ها هم این بار او را بشناسند. این جرقه با پس‌لرزه‌های ربودن حبیب اسیود، فعال عرب اهوازی در ترکیه و انتقال او به ایران زده شد.

۲۳ آذر ۹۹، رسانه‌های ترکیه از روابط وزارت اطلاعات ایران با ناجی شریفی زیندشتی خبر دادند. روابطی که گفته شد از سال ۱۳۹۴ شروع شده و بر ترور و ربودن مخالفان حکومت ایران در ترکیه متمرکز بوده است.

اعترافات بختیار فرات، از اقوام زیندشتی هم که آبان سال جاری، در ترکیه بازداشت شد، شواهد دال بر همکاری این قاچاقچی بین‌المللی با دستگاه‌های امنیتی ایران را بیشتر کرد. البته ناجی زیندشتی روز پنجشنبه ۲۷ آذر ۱۳۹۹ در گفتگویی ویدیویی با سعید شفا روزنامه‌نگار ترک گفت اعترافات بختیار فرات، در جریان ۴۵ روز بازداشت او و زیر شکنجه گرفته شده است و بی‌اساس و دروغ است.

۱۳۹۴ سالی است که زیندشتی به اتهام قتل مخالفانش در ترکیه زیر نظر قرار گرفت. او ظاهرا در چارچوب سیاست دائمی‌اش مبنی برداشتن یک پایگاه در قدرت، متوجه امکان ادامه زندگی در ایران شد و بنا بر ادعاهای مطرح شده در رسانه‌های ترکیه، از این تاریخ بود که همکاری‌ با دستگاه‌های اطلاعاتی ایران را برای تضمین آینده‌ای ایمن شروع کرد.

۹ اردیبهشت ۱۳۹۶، سعید کریمیان و شریک کویتی او محمد متعب شلاحی، در خودروی شخصی در محلهٔ ساری‌یر استانبول در حمله مسلحانه به قتل رسیدند. ضاربان دو نفر بودند اما بر اساس اعلام پلیس ترکیه یکی از آن‌ها که فراری است، علی کوچاک، راننده و محافظ زیندشتی است

۲۳ آبان ۱۳۹۸، مسعود مولوی، موسس کانال تلگرامی جعبه سیاه در یکی از خیابان‌های استانبول ترور شد. به گفته مقام‌های امنیتی ترکیه، عامل این قتل، عبدالوهاب کوچاک، باغچه‌بان ویلای زیندشتی در استانبول و برادر علی کوچاک است. به نظر می‌رسد این متهم، بازداشت شده است.

مقام‌های امنیتی ترکیه می‌گویند ۲ مهر ۱۳۹۹، حبيب إسيود، فعال عرب اهوازی را تیمی از باند زیندشتی از ترکیه ربوده و تحویل ایران داده‌اند. تیمی که بنا بر خبرها اکنون ۱۳ نفر از آنان از سوی دستگاه امنیتی ترکیه بازداشت شده‌اند.

اما زیندشتی که مدتی تقریبا طولانی از انظار عمومی پنهان مانده بود، از روزی که به ایران بازگشته است، زندگی علنی دارد. او پس از گریختن از ترکیه، به همکاری‌اش با دستگاه اطلاعاتی ایران به صورت علنی ادامه داده است و به گفته منابعی، تجارت مواد مخدرش را هم مدیریت کرده است.

ناجی شریفی زیندشتی در این مدت، برجی به نام مادرش در ارومیه ساخته است و خانه‌سازی بسیاری در روستای محل تولدش انجام داده است.

اما زندانی محکوم به حبس ابد فراری که در حین فرار هم سرباز محافظی را کشته است، احتمالا در یک پرونده مهم دیگر قتل حکومتی در خارج از کشور هم نقشی بسیار مهم ایفا کرده است. پرونده‌ قتل قاضی منصوری در رومانی.

قتل قاضی منصوری در رومانی

پیشتر اشاره شد که حسین کریمی ریک‌آبادی، پسر دایی ناجی شریفی زیندشتی است. ریک‌آبادی ۷۳ ساله، متولد روستای ریگ‌آباد ارومیه، که با نام «حسین سلیم‌خوانی» هم شناخته می‌شود از قاچاقچیان بین‌المللی مواد مخدر است. او نخستین بار در سال ۱۳۴۹ به خاطر قاچاق مواد مخدر بازداشت شد. پس از انقلاب، در ابتدای دهه ۶۰ به ترکیه رفت و بعد از مدت کوتاهی زندگی در آن‌جا، به دلیل خطر زندان و احتمال دیپورت به ایران، عازم رومانی شد و در این کشور ماندگار شد.

او بیش از ۲۵ سال در این کشور زندگی کرد و یکی از کارتل‌های اصلی مواد مخدر و تبهکاری در بُخارست را تاسیس و مدیریت می‌کرد. در این سال‌ها او را در محافل بین‌المللی هروئین با عنوان حسین دایی می‌شناختند. کریمی ریک‌آبادی، از سال ۱۳۷۵ در رادار اداره مبارزه با مواد مخدر آمریکا قرار گرفت و نهایتا ۲۸ اسفند ۱۳۸۵ در حال تلاش برای سفر از اتریش به جمهوری آذربایجان بازداشت شد و به آمریکا تحویل داده شد.is external)

دادستانی جنوب استان نیویورک، در بیانیه‌ای اعلام کرد ریک‌آبادی مسئول توزیع هزاران کیلوگرم هروئین در جنوب غرب آسیا، اروپا و آمریکا است و در صورت محکومیت در دادگاه، با حداکثر حبس ابد و حداقل ۱۰ سال زندان مواجه خواهد شد. اما چون بخشی از تحقیقات مقدماتی در مورد حسین کریمی ریک‌آبادی که در کشور رومانی انجام شده بود، با موازین قضایی آمریکا همخوانی نداشت، او نهایتا بعد از گذراندن حدود ۵ سال در زندانی در نیوجرسی، به ایران برگردانده شد و اکنون در ارومیه زندگی می‌کند.

با توجه به سابقه اقامت طولانی پسر دایی ناجی زیندشتی در بخارست و امپراتوری عظیمی که برای تجارت مواد مخدر در این کشور برپا کرده بود، بدیهی است که او هنوز در حلقه‌های مافیایی بخارست، آشناهایی دارد. آیا حلقه مفقوده مرگ قاضی مشهور جمهوری اسلامی در بخارست که گفته شد خودکشی بوده اما شواهد و قراین فراوانی از احتمال قتل او در مطبوعات رومانی منتشر شد را باید در همکاری‌های ناجی زیندشتی با امنیتی‌های ایران جستجو کرد؟

قاضی منصوری، با توصیه وزارت خارجه ایران در شرایطی که نگران بود در آلمان به خاطر شکایت‌ها از نقشش در نقض حقوق‌بشر بازداشت شود، به جای هر کشور دیگر دنیا، به رومانی هدایت شد. جایی که دستگاه امنیتی ایران به گفته منبعی که با من صحبت کرد، «امکان و آدم لازم را برای حذف او داشت».

«ریک‌آبادی آن‌جا یک کارتل فعال دارد و آدم‌هایش هم همه جا هستند. او از ترس بازداشت جرات نمی‌کند از ایران خارج شود و در ایران هم مسلح می‌گردد. اینجا (در ایران) مراقبش هستند و او هم به حکومت خدماتش را ارائه می‌دهد.»

به گفته این منبع، رابطه فامیلی و کاری ریک‌آبادی و زیندشتی خیلی مستحکم است و همین اواخر، چندی بعد از کشته شدن قاضی منصوری، در ارومیه گفته شد ناجی برای ریک‌آبادی عمارت اعیانی گران‌قیمتی خریده است.

شیوه عملکرد پلیس و دستگاه قضایی رومانی و بی‌توجهی سفارت جمهوری اسلامی در آن کشور به اعلام خطر قاضی منصوری، همه تکه‌هایی از یک پازل هستند. پازلی که به اراده دستگاه‌های امنیتی در سال‌های اخیر، چیدن و طراحی‌اش به گروه‌های تبهکاری خارج از کشور سپرده شده است. از گروه زیندشتی در ترکیه تا کارتل ریک‌آبادی در رومانی.

گروه‌های دیگر کی و چگونه شناسایی خواهند شد؟