شکاف عمیق
با گذشت بیش ازیکسال از قیام مردم درآبان ۹۸ که لرزه برارکان حاکمیت انداخت هنوز رسانهها ومهرههای حکومتی نسبت آثارکوبنده این قیام برپیکره نظام سوزوگداز میکنند.
آنها اضافه بر آه و فغان نسبت به این موضوع، هراسآلود نسبت به شورش و قیام دیگری فراتر و گستردهتر از قیام آبان ابراز نگرانی کرده و ضمن هشدار به سردمداران رژیم اعتراف میکنند که شرایط کشور و زمان به نفع رژیم نیست و فرصت بقا در حال سوختن است.
یکی از مبانی نگرانی آنها وضعیت فقر و تنگدستی مردم ناشی از سیاستهای غارتگرانه حاکمیت است، که شرایط را بیش از پیش مستعد قیام و خیزش عمومی کرده است.
روزنامه همدلی ۲۹آذر ۹۹ ضمن اشاره به بحرانهای گریبانگیر حاکمیت در سالهای اخیر نسبت به تنفر عمیق مردم و انباشت نارضایتی و همچنین نسبت به سیاستهای غارتگرانه و ضدمردمی رژیم هشدار داده و این سیاست را باعث «شکاف عمیق، معنادار و آسیبزایِ دولت – ملّت» دانسته که در نتیجه آن «دیوار بیاعتمادی روزبهروز در میان مردم و مسئولان بلند و بلندتر میشود».
واقعیت این است که هیچ اعتمادی بین مردم و نظام ولایت فقیه وجود ندارد که دیوار آن بلند یا کوتاه باشد، بلکه آنچه دیده میشود عدم اعتماد مطلق و کینه و نفرت مردم از سیاستگذاران و حاکمان غارتگر است.
نفرت عمیقی که باعث شده کاسه صبر مردم لبریز شود و در اعترضات روزمرهشان آنرا نسبت به سردمداران، نهادها و مهرههای نظام ابراز کنند.
این رسانهٔ حکومتی ضمن اشاره به فرجام سخت «سفرههای خالی و دلهای پر بخش بزرگی از جامعه» اضافه میکند: «رانتخواری، بیکاری، توّرم لِجامگسیخته، عملکردِ پارهای از مسئولان، نمایش زشت و تهوّعآورِ آقازادهها، اختلاس و ارتشاء و از همه مهمتر حذف آرام آرامِ طبقه متوّسط فقر و نداری و ایجاد درهّ عمیق میان ندارها و داراها و وجود کاخهای رویایی در کنار انبوه کوخها، کاسه صبر شهروندان از درگاه رانده و از همهجا مانده را لبریز و آستانه تحمّلشان را به پایینترین درجه تنزّل داده فاصلههایی که میتواند، در لحظه و با جرقهای از تحریک به شورش «لشکرِ گرسنگان» بیانجامد». (همان منبع)
همچنین روزنامه شرق نظام را بیش از هر زمان در بنبست استراتژیک و اعترضات آبان را یکی از برجستهترین اعتراضهای «طبقه فرودست» علیه حاکمیت میداند که «با جنبش تهیدستان مواجه است» و هشدار میدهد که اگر این روند ادامه پیدا کند «در هر حال در تحولات آینده فرودستان نقش و سهمی جدی خواهند داشت». (شرق ۲۹آذر ۹۹)
یک مهره حکومتی نیز نگران این است که نارضایتی و نفرت مردم از نظام «بهصورت تنازعات اجتماعی در کف جامعه بروز کند» آنچنانکه «در سال اخیر جلوه خشن و خطرناک آنرا بهصورت روشن تجربه کردهایم». (روزنامه ایران ـ ۲۹ آذر۹۹)
هیچ شکی وجود ندارد که گسلهای نارضایتی مردم از این رژیم در آینده نیز بیش از پیش فعال میشود، و فعال شدن این گسلها منجر به توفانی از خشم مردم و جارو شدن نظام منحوس و پلید آخوندی خواهد شد.
این در شرایطی است که در مقابل جبهه متشتت و درهم ریخته حاکمیت، جبهه متحد مردم، کانونهایشورشی و مقاومتی سازمانیافته وجود دارد که ایستادگی و فداکاریشان رنگ از رخ سردمداران رژیم برده است.
جبههای بیباک، شورشی و ایستاده که در قیام آبانماه ۹۸ نیز در برابر نیروهای سرکوب سینه سپر کرد و در فداکاری و ایستادگی سنگتمام گذاشت.
با توجه به ایستادگی این جبهه است که پس از گذشت بیش از یک سال از قیام آبانماه نویسنده مقاله روزنامه شرق ۱۵آذر ۹۹ نوشت: «نمیتوان از کنار اعتراضات آبان بهراحتی گذشت… وقتی دامنه اعتراضها فراگیر و در سطحی چنین گسترده پخش میشود، دستاندرکاران اداره کشور باید دنبال راهکاری باشند که سرچشمه اعتراضها را پیدا کنند».
بهرغم ادعای این نویسنده حکومتی که گویا علت اعتراضات مردمی برای «دستاندر کاران اداره کشور» ناپیدا است، اما واقعیت این است که خواست مردم برای سرنگونی نظام امر ناپیدایی برای آنها از جمله خامنهای و آخوندی روحانی نیست.
آنها بیش از هر کسی دیگر در نظام نسبت به این واقعیت هم اشراف دارند و هم نگرانی، و میدانند که اصلیترین بحران و خطر برای رژیم بحران انفجار اجتماعی است و هشدارها نسبت به خشم گرسنگان و... که فوقا آمد مبین همین واقعیت است