۱۳۹۹ دی ۱, دوشنبه

خانهٔ مردم محروم را خراب نکنید،‌ بخشش ۵۰۰۰روستا، پیشکش!

 

                           تخریب خانه‌های مردم

«ما تا الآن بیش از ۱۰۰هزار فقره با نظر مقام معظم رهبری اسناد علوی را به مردم به‌صورت مجانی دادیم اینها زمین‌هایی بوده که رضاخان و پسر ناخلفش به‌زور از مردم گرفته بودند و سند به نام آنها بود.

دهه فجر سال گذشته از چندین کتاب قطور اسناد مالکیت رضاشاهی که بیش از ۵۰۰۰ قصبه و روستا و شهرک را به نام خودش زده بود، رونمایی شد. امام راحل انقلاب کردند و اینها را به بنیاد سپردند تا آنها را برگردانیم. این املاک هیچ درآمدی برای بنیاد ندارد و سند شش دانگ آنها را به مردم می‌دهیم». (پرویز فتاح، رئیس بنیاد مستضعفان. تسنیم. ۲۸آذر۹۹)

بنیاد مستضعفان، دومین مؤسسهٔ اقتصادی بزرگ در ایران

فساد ساختاری و نهادینه شده در اقتصاد نظام ولایی با قدمت ۴دهه در ایران، باعث بسیاری از فسادهای دیگر مانند تیول‌داری، ویژه‌خواری، رانت و انحصارطلبیهای افسارگسیخته و مافیا در بین باندهای مختلف نظام شده است. این فساد ساختاری زاییدهٔ فساد سیاسی در دستگاه حکومتی و ناشی از حاکمیت ولایت فقیه است؛ حاکمیتی که همهٔ امورات آن در یک بیت و در یک شخص (علی خامنه‌ای) متمرکز می‌شود. به این ترتیب می‌توان گفت که صاحب کلید و اختیاردار سرمایه‌ها و ثروتهای ملی ایران، کسی جز خامنه‌ای و بادمجان دورقاب چینان، دولا و راست‌شوندگان، آقازاده‌های حکومتی و سران و وابستگان نظام نیست. یکی از اهرمهای اقتصادی خامنه‌ای، بنیاد غارت و چپاول مستضعفان است که بعد از شرکت نفت، دومین مؤسسهٔ اقتصادی بزرگ در ایران محسوب می‌شود.

فرمان خمینی برای مصادرهٔ اموال و تملک آنها

در فرمان خمینی خطاب به شورای انقلاب برای تأسیس این بنیاد دقت کنید:

«شورای انقلاب اسلامی به موجب این مکتوب مأموریت دارد که تمام اموال منقول و غیرمنقول سلسله پهلوی و شاخه‌ها و عمال و مربوطین به این سلسله را که در طول مدت سلسله غیرقانونی از بیت‌المال مسلمین اختلاس نموده‌اند به نفع مستضعفان و کارگران و کارمندان ضعیف، مصادره و منقولات آن در بانکها در شماره‌ای به اسم انقلاب به اینجانب سپرده شود و غیرمنقول از قبیل مستغلات و اراضی، ثبت و ضبط شود تا به نفع مستمندان صرف گردد». (فرمان خمینی برای تأسیس بنیاد مستضعفان. ۹اسفند۵۷)

به موجب این فرمان، پاسداران خمینی دست باز پیدا کردند تا دست به مصادرهٔ شرکت‌ها، اموال، کاخ‌ها، خانه‌های مجلل و بسیاری ثروتهای منقول و غیرمنقول بزنند و به این ترتیب، به نام مستعضعفان، خمینی را صاحب ثروتی افسانه‌ای کنند؛ ثروتی که در ادامهٔ سلطنت فقیه، به علی خامنه‌ای رسید.

یک فقره دروغ و شارلاتانیسم آشکار

پرویز فتاح، رئیس بنیاد به‌اصطلاح مستضعفان، در مصاحبه‌یی با خبرنگاران ولایی و دستچین حکومت با وقاحت تمام اعلام کرد که «سهم بنیاد مستضعفان از اقتصاد ایران تنها ۸صدم درصد و حتی از یک کارخانهٔ فولاد کمتر است»!

این اظهارات پس از آن صورت می‌گیرد که نگاهها در شرایط وخیم اقتصادی بیش‌از‌پیش به این تیول بیت خامنه‌ای دوخته شده و انتظار عمومی آن است که این ثروت متکاثف که بخشی از دارایی‌های میلیاردی خامنه‌ای است به جای بمب‌اتم‌سازی، توسعهٔ موشکی و تروریسم و در نهایت حفظ نظام، صرف نجات مردم از فقر و کرونا شود.

رئیس بنیاد غارت و چپاول مستضعفان در این مصاحبه آن‌چنان مظلوم‌نمایی می‌کند که گویا مردم و مستضعفان نشسته بر خاک سیاه، بدهکار او هستند و باید به او کمک کنند. این سفیدسازی و ردگم‌کنی در حالی است که بنیاد غارت و چپاول مستضعفان در کنار نهادهایی مانند بنیاد موسوم به شهید و امور ایثارگران و نیز ستاد فرمان اجرایی امام و آستان قدس رضوی، به کسی جز خامنه‌ای پاسخگو نیستند و هرگز گزارش شفافی از میزان دارایی و عملکرد آنها ارائه نشده است. هر گونه تحقیق و تفحص در این حوزه، خط قرمز و منطقهٔ ممنوعه محسوب می‌شود. حتی نمایندگان مجلس ارتجاع و نیز ارگانهایی مانند سازمان بازرسی کل کشور و دیوان محاسبات نیز حق ورود به چند و چون آن را ندارند.

اعتراف قطره‌چکانی و ناکام

یادآوری می‌شود که پرویز فتاح، در تاریخ ۱۸مرداد۹۹ در جنگ قدرت، به‌صورت قطره‌چکانی به چند فقره دزدی باندها اعتراف کرد. از جملهٔ این موارد اعتراف به یک ملک ۲۰۰میلیارد تومانی و یک زمین ۸هزار متری با ارزش ۴۰۰میلیارد تومان بود که در اختیار حداد عادل قرار گرفته است.

او هم‌چنین اعتراف کرد که در طبقهٔ دوم کاخ مرمر، حمام سونا، جکوزی و آسانسور ساخته شده و این کاخ مدتی در اختیار مجمع تشخیص مصلحت نظام بوده و اکنون نیز در تیول سران نظام است. در ادامهٔ اعترافات او مشخص شد که احمدی‌نژاد و محمد خاتمی نیز در ملک‌هایی اسکان دارند که به‌قول پرویز فتاح متعلق به این بنیاد است. او در ادامه گفت:

«در کنار مرکز پژوهش‌های مجلس و در همان منطقه نیاوران، در ملکی که در اختیار مجمع تشخیص و مرکز تحقیقات استراتژیک بود، یک ساختمان عجیب ۹ طبقه آن هم بدون مجوز ما و بدون داشتن پروانه و پایان کار ساخته شده و حتی بخشی از آن در حریم یک مالک خصوصی دیگر ساخته شد؛ ولی این ساختمان که معلوم نیست کاربری آن تجاری است، اداری است یا مسکونی، استخر به این بزرگی را برای چه می‌خواستند؟ استخری آن‌چنانی با منظره‌ای ابدی به سمت نیاوران دارد. معلوم نیست این ساختمان برای چه کسانی آماده شده است. یا چه کسانی می‌خواستند در آن اقامت کنند؟» (جام‌جم. ۲۰مرداد۹۹)

این اظهارات که گنده‌تر از دهان پرویز فتاح بود و بدون اجازهٔ ولی‌فقیه بر زبان رانده شده بود، او را وادار به غلط‌کردم گویی و ندامت کرد و او این ندامت را آشکارا بر زبان راند و به این وسیله ‌این افشاگری ناخواسته و قطره‌چکانی را ماله‌کشی نمود. (۱) ولی همین میزان کافی بود تا مردم به شمه‌ای از فساد در بیت خامنه‌ای، ساختار فاسد نظام آخوندی و نیز بنیاد مستضعفان پی ببرند؛ بنیادی که به نام مستضعفان و به کام مستکبران ایجاد شد.

پرویز فتاح و سفید‌سازی دزدیهای ولی‌فقیه

حال پرویز فتاح در یک فقره ماله‌کشی و سفیدسازی جدید بر آن است تا از امام فاسد و جنایت‌پیشه‌اش (علی خامنه‌ای)، یک قدیس بسازد؛ قدیسی که ۷۹سال پس از کناره‌گیری رضاخان میرپنج از سلطنت و ۴۱سال پس از سقوط پسرتاجدارش به این فکر افتاده است که ۵۰۰۰ قصبه، ‌روستا و شهرک غصب شده توسط دودمان پهلوی را به‌صورت مجانی به مردم برگرداند!

«ما تا الآن بیش از ۱۰۰هزار فقره با نظر مقام معظم رهبری اسناد علوی را به مردم به‌صورت مجانی دادیم اینها زمین‌هایی بوده که رضاخان و پسر ناخلفش به‌زور از مردم گرفته بودند و سند به نام آنها بود.

دهه فجر سال گذشته از چندین کتاب قطور اسناد مالکیت رضاشاهی که بیش از ۵۰۰۰ قصبه و روستا و شهرک را به نام خودش زده بود، رونمایی شد. امام راحل انقلاب کردند و اینها را به بنیاد سپردند تا آنها را برگردانیم. این املاک هیچ درآمدی برای بنیاد ندارد و سند شش دانگ آنها را به مردم می‌دهیم». (تسنیم. ۲۸آذر۹۹)

بخشش مجانی روستاها به مردم یا خراب کردن خانهٔ روستاییان؟!

اظهارات پرویز فتاح، اعترافی آشکار به واقعیت‌های زیر است:

۱ـ زمین‌ها، روستاها و شهرک‌های غصب شده توسط رضا خان و پسرش، با گذشت ۴دهه پس از سقوط نظام سلطنتی در تیول خمینی و خامنه‌ای بوده است.

۲ـ معلوم نمی‌شود ۱۰۰هزار فقره از این زمین‌ها به کدام مردم به‌صورت «مجانی»! برگشت داده شده است. معنای مستضعفان را در این نظام فهمیدیم. باید دید منظور پرویز فتاح از «مردم»! چیست. اگر این واژه معادل «آقاها و آقازاده‌های نظام» نباشد لابد به سران سپاه و سربازان بدنام اطلاعات اطلاق می‌شود.

فراتر از آنچه گفته شد، دم خروس از لای قبای پرویز فتاح آنجا آشکار می‌شود که در تاریخ ۵شهریور۹۹ یعنی کمی بیشتر از یک ماه پس از ندامت‌گویی او و پس‌گرفتن اعترافاتش، مأموران سرکوبگر اجراییات شهرداری اهواز به روستای ابوالفضل یورش برده و با توسل به سلاح گرم، ضمن تخریب سکونت‌گاههای مردم محروم روستا خواهان تخلیه آلونک‌هایشان شدند. این موضوع با مقاومت اهالی مواجه و به شکست انجامید. بعد کاشف به‌عمل آمد که مأموران سرکوبگر با درخواست بنیاد مستضعفان برای باز پس‌گیری زمینهای مستضعفان وارد آن روستا شده‌اند.

این است بنیاد مستضعفانی که قدرت بازپس‌گیری کاخ‌ها و املاک گران‌قیمت و غصبی از سران حکومت را ندارد و به جای آن تیغش روی گردن اهالی محروم روستاهایی مانند ابوالفضل براست؛ محرومانی که بیش از ۳۰سال است در آن منطقه سکونت دارند.

کدام را باور کنیم؟! بخشش مجانی ۵۰۰۰ قصبه، روستا و شهرک غصب شده از سوی رضاخان و پسرش به مردم یا خراب کردن آلونک مردم محروم بر سرشان را؟

اینجاست که باید به علی خامنه‌ای و کارگزاران حلقه‌به‌گوش او گفت:

«خانهٔ مردم را خراب نکنید، بخشش ۵۰۰۰روستا، پیشکش!»

(۱) شمه‌ای از غلط‌کردم گویی پرویز فتاح:

«افراد و سازمانهایی که اسم بردم از املاک استفاده شخصی نداشته‌اند. خطای بنده بود که خیلی کوتاه و تیتروار نام بردم.

فرصت باز کردن مسأله نبود. اطلاعات بنده ناقص اعلام شد. جانب انصاف را رعایت نکردم» (سایت باشگاه خبرنگاران. ۲۹مرداد ۹۹).

آخوند مهدی طائب در همان زمان به ورود خامنه‌ای به این گاف و جمع‌وجور کردن آن اذعان کرد. او در توئیتی نوشت «آقای فتاح تذکری قاطعانه و تلخ از حضرت آقا دریافت کرد»!