سخن روز
سهشنبه ۲۵آذر۹۹ کمیته روابط خارجی پارلمان انگلستان در گزارشی به دولت توصیه کرد انگلستان سپاه پاسداران را بهعنوان یک نهاد تروریستی مورد بررسی قرار دهد. این کمیته دربارهٔ برجام هم به دولت توصیه کرد در پی جایگزین کردن توافقی جدید بهجای برجام باشد.
«تام توگندهات»، رئیس کمیتهٴ روابط خارجی پارلمان انگلستان در این باره گفت: «برجام توافقی بر روی پایههای ضعیفی بود. دولت انگلیس باید برای جایگزین کردن برجام با یک توافق دیگر تلاش کند. توافقی که مسائل امنیتی منطقه را هم در بر گیرد»؛ توگندهات تأکید کرد عدم دستیابی به توافقی برای جایگزینی برجام «مرگ آن اجتنابناپذیر است».
خبرگزاری فرانسه نیز گزارش داد: «از دولت جانسون خواسته شده که رویکردی سختتر در قبال تهران اتخاذ نماید. بهویژه اینکه از برجام پوستهای بیشتر باقی نمانده است».
بیدرنگ رژیم آخوندی از زبان سفیر خود در لندن، با سراسیمگی واکنش نشان داد که «این گزارش بر مبنای تحلیلها و توصیههای مجاهدین تهیه شده» و هدف آن «آخرین تاثیرگذاریها بر تحولات آینده» است (بعیدی نژاد-۲۶ آذر)؛ بعیدینژاد از «ارسال یادداشت رسمی نظام به وزارتخارجهٔ انگلیس در محکومیت گزارش مغرضانهٔ کمیتهٴ روابط خارجی پارلمان این کشور» هم خبر داد (خبرگزاری سپاه پاسداران، موسوم به فارس-۲۶ آذر۹۹). البته این کافی نبود و سفیر واماندهٔ رژیم در لندن با سوزش از مقبولیت بینالمللی استراتژی و خط مجاهدین در برابر دیکتاتوری آخوندی، گفت: «تام توگندهات (رئیس کمیتهٴ روابط خارجی پارلمان انگلستان) که این گزارش را تهیه کرده، بلندگوی مجاهدین است!».
ریشهٔ این نگرانی و نالههای سوزناک؟
هراس رژیم ناشی از ۳علت است:
یکم: اهمیت گزارش کمیتهٴ روابط خارجی پارلمان انگلستان به دولت، که در آن بنیادیترین اهرم سرکوب و تروریسم رژیم، یعنی سپاه پاسداران را نشانه رفته است. رژیم خوب میداند اگر چنین اقدامی عملی شود:
۱-لیستگذاری سپاه توسط انگلستان در لیستگذاری سپاه توسط دولت آمریکا (که از اردیبهشت۹۸ صورت گرفت) ضرب شده، بیشازپیش سپاه پاسداران را پدیدهیی جزامی میکند
۲-این اقدام زمینهای خواهد شد برای لیستگذاری سپاه پاسداران توسط سایر کشورهای اروپایی
دوم: لیستگذاری سپاه پاسداران، بیشازپیش سیاست مماشات را به حاشیه میراند.
سوم: این یک ضربه سیاسی است که بهلحاظ زمانی در شرایط بسیار حساسی به رژیم وارد میشود؛ چرا که سیاست دولت جدید آمریکا در حال شکل گرفتن و منعقد شدن است و رژیم تمام امید خود را به آن بسته که سیاست جدیدی در راستای رفع یا لااقل تخفیف تحریمها اتخاذ کند، اما این اقدام پارلمان انگلستان فلش دیگری را از آنسوی اقیانوس اطلس به دولتمردان آمریکا نشان میدهد.
پس بیجهت رژیم اینگونه واکنش جنونآمیز از خود نشان نمیدهد و سفیر درماندهاش در لندن را جلو نمیفرستد که از دست مجاهدین ناله کرده و مجبور شود به نفوذ و اعتبار بینالمللی آنها اعتراف کند.
پنج کلانضربه در یک ماه
گزارش کمیتهٴ روابط خارجهٔ پارلمان انگلستان و توصیهٔ لیستگذاری تروریستی سپاه پاسداران، پنجمین ضربه سنگین به رژیم از ابتدای آذرماه، در پهنهٔ بینالمللی است که رژیم در تمامی آنها رد پای مجاهدین را در میان میبیند:
۱- کلانضربه محاکمهٔ دیپلمات تروریست رژیم «که میتواند برای نظام دارای پیامدهای سیاسی و حقوقی جدی باشد» و در آن «مجاهدین و شخص مریم رجوی، در شهادتنامههای خود بالاترین سطوح مسئولان جمهوری اسلامی را، عامل بمبگذاری ادعایی در گردهمایی سال۲۰۱۸ خود معرفی کردهاند» (روزنامهٔ حکومتی مستقل-۲۵ آذر۹۹).
۲- نامهٔ ۷ گزارشگر ویژهٔ ملل متحد بهرژیم که در مورد قتلعام زندانیان سیاسی در سال۱۳۶۷ و ادامهٔ خودداری از اعلام سرنوشت و محل دفن جانباختگان، هشدار دادهاند. نامهیی از سوی مقامات رسمی سازمان ملل که آغازگر روندی است که میتواند به دادگاههای بینالمللی، برای محاکمهٔ سران رژیم بهخاطر قتلعام۶۷ و اعدام ۳۰هزار زندانی سیاسی بیانجامد.
۳- تصویب شصت و هفتمین قطعنامهٔ مجمع عمومی ملل متحد با ۸۲ رأی مثبت در محکومیت رژیم بهخاطر نقض حقوقبشر
۴- انتشار گزارش تحقیقی شرکت امنیت سایبری ترداستون۷۱ و رسوا شدن بسیج هماهنگ سپاه پاسداران، وزارت اطلاعات و مزدوران علیه رئیسجمهور برگزیدهٔ مقاومت در گردهمایی جهانی ایران آزاد در آستانهٔ ۳۰تیر ۹۹.
۵- گزارش کمیتهٴ روابط خارجهٔ پارلمان انگلستان و توصیهٔ لیستگذاری تروریستی سپاه پاسداران.
نتیجهٔ پایداری بر آرمان سرنگونی
پنج کلان ضربه در بعد جهانی در کمتر از یکماه بر رژیم آخوندی، نشان میدهد سیاست مماشات تا کجا به حاشیه رانده شده که دیگر نمیتواند ضربهگیر پیامدهای جنایات، تروریسم، سرکوب و نقض حقوقبشر رژیم باشد. این حاصل پایداری ۴۰سالهٔ مجاهدین و مقاومت ایران و کوتاه نیامدن آنها از اصل خدشهناپذیر سرنگونی رژیم آخوندی است. اصلی که از بطن جامعه و خواست مردم ایران میجوشد.
آری ایستادگی، جانفشانی و پرداخت بهای سنگین ۴۰ساله برای سرنگونی تمامیت نظام، وجدانهای بیدار جهانی را به حمایت از این مقاومت واداشت؛ حمایتهایی که گسترده شده و از سطح جامعه به پارلمانها و از پارلمانها به نهادهای سیاسی گسترش یافته، و اکنون آنچنان قدرتمند و تأثیرگذار شده که: «تجربه نشان داده با توجه به زیرساختی که مجاهدین طی ۳ دههٔ اخیر در فضای سیاسی (بینالمللی) ایجاد کردند، به اهداف سیاهی که علیه نظام دارند، میرسند» (روزنامهٔ حکومتی مستقل-۲۵ آذر۹۹).