۱۳۹۸ آبان ۱۴, سه‌شنبه

ماله‌کش ولایت و لنگه‌کفش تحقیر و تنفر!

شاگرد از استاد سر شد! افتخارات ماله‌کش اعظم
محمدجواد ظریف در ۲آبان ۹۸ در مجلس ارتجاع در دفاع از خوش‌خدمتی‌های خود به ولی‌فقیه با رگان برآمده به باند مقابل گفت: «بنده معروفم در دنیا به این‌که سینه‌ چاک می‌کنم برای دفاع منافع جمهوری اسلامی. شما عنوانی که وزیر خارجه آمریکا به من داده را باعث افتخار بنده است، شنیدید»؟


منظوراو،عنوان«ماله‌کش اعظم نظام» بود که به‌سرعت دررسانه‌ها بازخورد پیدا کرد.
وزیر عربده‌کش ارتجاع با موضع‌گیری‌هایش علیه مخالفان نظام، نشان داده است که تنها از پاول یوزف گوبلز، سیاستمدار و وزیر تبلیغات آلمان، چیزی کم ندارد، بلکه آموزه‌های او را پرو نظام و شرایط کنونی کرده است. اساس پروپاگاندای گوبلزی آن است که یک ایده را چنان صادقانه به مردم حقنه کنید که در نهایت به آن ایمان بیاورند. در این نوع پروپاگاندا باید تمام ارزش‌ها و اصول را زیرپا گذاشت و با دروغهای بزرگ ذهن مردم را دست‌کاری کرد. دروغ هر قدر بزرگ‌تر باشد، و به هر میزان بر آن اصرار شود، به‌زعم این دیدگاه، مردم در نهایت آن را قبول خواهند کرد.

 مردم عراق آنها را زنده می‌خورند!
پس از یادآوری تاریخی بالا در مورد پروپاگاندا خوب است کمی به عقب برگردیم و در سخنانی که محمدجواد ظریف به تاریخ ۳۰مرداد ۹۸ در تلویزیون حکومتی پرس‌تی‌وی گفت، نظری بیاندازیم. او در واکنش به تظاهرات اعتراض‌آمیز ایرانیان آزاده در استکهلم نسبت به حضورش در آنجا گفت:

«همین آدمها که در بیرون ایستاده‌اند از هر کدامشان بخواهید تا در هر یک از جلسات ایرانی(مقصود جمع پاسداران و مزدوران رژیم) شرکت کنند و ببینید اگر زنده ماندند؟ آنها یک دقیقه زنده نمی‌مانند». وزیر خارجهٔ ارتجاع در حالی که فکر می‌کرد کشف مهمی کرده افزود: «آنها حتی در عراق هم نمی‌توانند کار کنند زیرا مردم عراق آنها را زنده می‌خورند».

 ۴۰سال تکرار یک دروغ بزرگ
حتماً آن روی سکه این‌که سازمان مجاهدین خلق ایران در عراق پایگاهی ندارد و اگر مجاهدین قدم به آنجا بگذارند نه تنها سلاخی شده بلکه زنده زنده خورده خواهند شد این است که از آخوندها در جامعه عراق با فرش سرخ استقبال می‌شود.

آری، واقعیت آنچه این روزها در عراق خونین جریان دارد، اوج استقبال از نظام آخوندی، خامنه‌ای و قاسم سلیمانی قاتل را نشان می‌دهد! و افشاگر پروپاگاندا و شیادی و وقاحت خاص آخوندهای خمینی‌صفت است.

واقعیت این است که فاشیسم مذهبی حاکم بر ایران برای رسیدن به منویات سرکوبگرانه و تروریستی خود واقعیت‌های محض را قلب می‌کند و به‌زعم خود به نام حقیقت به‌خورد روزگار می‌دهد.

از دیگر پروپاگانداهای گوبلزی آخوندها و از جمله ماله‌کش اعظم نظام این است که وانمود می‌کردند، شیعیان عراق با آنها هستند. این پروپاگاندا در روزهای نخستین قیام به‌سرعت رنگ باخت. برای جهانیان این واقعیت روشن شد که حاکمیت آخوندی نه تنها در میان شیعیان عراق پایگاهی ندارد، بلکه درجه تنفر مردم عراق از این رژیم به اندازه‌ای است که حاضرند برای بیرون‌راندن این اشغالگر آب و خاک و فرهنگ و اعتقادات خویش، جان عزیزشان را فدیه قرار دهند. آنچه امروز در قیام عراق شاهد آن هستیم، ۱۸۰درجه برخلاف تبلیغات گوبلزی آخوندی است.

آری مردم لبنان و عراق نشان دادند که این دجالگریها را به پشیزی نمی‌خرند و به کمتر از بیرون انداختن آنها و مزدورانش از سرزمینهایشان راضی نمی‌شوند.
فروریختن عمق استراتژیک نظام در کربلا
بل‌عجب این‌که برخلاف تلقی آخوندی و ناباوری ایجاد شده در اثر پروپاگاندای این رژیم، هزاران جوان شورشی یکشنبه ۱۲آبان ۹۸ با یورش به کنسولگری نظام ولایت‌ فقیه در کربلا، دیوار آن را به آتش کشیده و به جای پرچم خرچنگ‌نشان ارتجاع،‌ پرچم عراق را برافراشتند. این حرکت نمادین فروریختن عمق استراتژیک آخوندها را در جایی که گمان نمی‌بردند، نشان داد. این حرکت در ادامهٔ کوبیدن لنگه‌کفش[که در فرهنگ عراق معنی خاصی دارد] بر عکس‌های خامنه‌ای و سلیمانی و ابراز تنفر و انزجار از آنها با کلمات ناسزاهای خشمناک است.
               یورش قیام‌کنندگان عراق به کنسولگری نظام ولایت فقیه در کربلا
طرف‌حساب این بحث، وزیر عربده‌کش ارتجاع، نیست تا از او بپرسیم مردم عراق از چه کسی تنفر دارند؟ از مجاهدین یا از خمینی،‌ خامنه‌ای و قاسم سلیمانی؟ اما باید خاطرنشان کرد که به تاریخ و حافظهٔ خلق‌ها نمی‌توان دروغ گفت. ممکن است با پروپاگاندا و دروغهای مبهم و تاریک و حذف حقایق بتوان تاریخ را تغییر داد و بازنویسی کرد اما همهٔ رشته‌ها در آنی پنبه خواهد شد؛ زیرا جهان، تاریخ و جامعه و قوانین تکاملی آنها متقن، سرسخت و خدشه‌ناپذیر است.