قیام ۹۸ و دستگیریها
اخباری که در این چند روز گذشته انعکاس زیادی در رسانههای رژیم پیدا کرده است حکایت از شناسایی و دستگیری عدهای از جوانان بهعنوان لیدرهای ناآرامیها و اغتشاشات اخیر در شهرهای مختلف کشور دارد. نکتهٔ قابلتوجه و وجه مشترک تمامی این اخبار به صحنه آمدن سرکردگان نیروی انتظامی استانهای مختلف و دادن اخبار دستگیری این رهبران جوان از یکسو و خط و نشان کشیدن برای باقی قیامکنندگان از سویی دیگر است.
به نمونههایی از سایتهای حکومتی دقت کنید:
«سردار سلیمانی تصریح کرد: اکنون نیروهای انتظامی و امنیتی در حال شناسایی لیدرها هستند و برای دستگیری و معرفی مقصران اصلی آشوبها و تخریب اموال مردم به افکار عمومی شبانه روز در تلاش هستند».(انتخاب ۵آذر ۱۳۹۸)
فرمانده انتظامی استان ایلام، از دستگیری ۷نفر از عاملان و سرکردگان اصلی اغتشاشات در شهرستان چرداول خبر داد.(تسنیم ۵آذر ۱۳۹۸)
فرمانده انتظامی استان گیلان از شناسایی و دستگیری یکی از عاملان اغتشاشات استانهای تهران و البرز در شهرستان رودبار خبر داد.(همان منبع)
رهامبخش حبیبی: «مأموران پلیس امنیت عمومی، با انجام اقدامات اطلاعاتی و پلیسی مخفیگاه ۸نفر از این افراد شناسایی و با هماهنگی مقام قضایی در چند عملیات غافلگیرانه دستگیر شدند».(همان منبع)
حرکت بعدی دستگاه سرکوب رژیم، آوردن همین جوانان به تلویزیون و به اصطلاح اعترافگیری از آنان است. این تاکتیک قدیمی دستگاه سرکوب و اطلاعاتی رژیم که سابقهٔ طولانی هم دارد کاملاً ناقض پایهایترین اصول حقوق افراد تحت بازدداشت است که بارها از جانب سازمانهای مدافع حقوقبشری سرزنش و محکوم شده است.
جدای از این سازمانها و ارگانها حقوق بشری، افکار عمومی جامعه ایران هم نسبت به این سیاست کثیف و جنایتکارانه در تنفر کامل است و این ترفندها را به پشیزی نمیخرد.
کشیده شدن این موضوع به رسانههای داخل رژیم چیزی جز پوسیده شدن هر چه بیشتر این تاکتیک کهنه و از دور خارج شده ندارد. هر چند که بسیار بعید است رژیم حتی تا واپسین روزها و ساعتهای حیات خود از آن دست بردارد.
عبدالصمد خرمشاهی، وکیل پایه یک دادگستری، مینویسد: «این روزها در حالی شاهد اعتراف تلویزیونی برخی افراد که در جریان اعتراضات اخیر دستگیر شدهاند، در رسانه ملی هستیم که این اعترافات خلاف قانون آیین دادرسی کیفری و قانون اساسی است و نمیتواند مبنای حقوقی داشته باشد... طبق قانون متهم باید در ظرف ۴۸ساعت با وکیل خود دیدار و صحبت نماید، اما آیا این افراد در حضور وکیلشان این اعترافات را بیان کردهاند یا خیر، علامت سؤال بزرگ در مقابل اعترافات تلویزیونی است. از سالها قبل صدا و سیما این متهمان را که در حین تحقیقات مقدماتی و زمانی که هنوز به اتهامات آنها در دادگاه رسیدگی نشده جلوی دوربین قرار میگیرند و علیه خود اعتراف میکنند، باید پرسوجو کرد که اعترافات تلویزیونی در چه شرایطی گرفته میشود».(آرمان ۵آذر ۱۳۹۸)
چرا رژیم بهدنبال لیدرسازی است
اطلاعیههای پیاپی سردمداران و نیروهای سرکوبگر مبنی بر تعقیب کردن تمامی عناصری که در قیام نقش کلیدی دارند و درست کردن شوهای تلویزیونی و نشان دادن عکس و فیلم از آنها در صفحهٔ تلویزیون در قدم اول برای نمایش قدرت است تا نشان دهد که همه رویدادها و حوادث در زیر چتر حفاظتی او انجام میگیرد و او بر صحنههای قیام و شورش تسلط کافی دارد، اما هدف دومی که او در حقیقت از ورای همین شوها دنبال میشود و مهمتر هم میباشد، تلاش برای کور کردن و قطع کردن تداوم قیام از طریق ایجاد فضای یاس و ناامیدی در جوانان شورشی و در جامعهٔ ملتهب کشور است.
موج دستگیریهای اخیر که بنا به گزارش مقاومت ایران به بیش از ۱۰هزار تن در سراسر ایران رسیده است(بنا به گفتهٔ سرکردگان رژیم اکثر آنان از قشر جوان و بیکار جامعه هستند) قبل از همه از تودهای شدن و گستردگی قیام آبانماه حکایت دارد چرا که سران رژیم بهخوبی میدانند بزرگترین تهدید برای ادامهٔ بقای رژیم از درون همین قشر جوان بیرون میآید.
گسترده شدن قیام در عرض کمتر از ۲۴ساعت و آتش زدن بانکها، پمپبنزینها، مراکز نظامی و سرکوبگر رژیم که مرز سرخ نظام محسوب میشوند، تنها ناشی از یک واقعیت جدی و غیرقابل انکار است و آن این است که مردم ایران و بهخصوص جوانان شورشگر آن تصمیم گرفتهاند که دیگر بر اساس قوانین نظام کهنه و از تاریخ مصرف گذشتهٔ ولایت فقیه زندگی نکنند و نظم نوینی را بر اساس آزادی و عدالت جایگزین آن سازند. و بر اساس همین ایدهآل است که در هر فرصت و امکانی پرچم قیام را حتی در دورترین مناطق کشور برافراشته میسازند. اکنون عشق به انقلاب و رهایی حرف مشترک تمامی جوانان شورشی ایران است و از بین بردن مظاهر سرکوب و چپاول یک ایدهٔ همگانی در قیام آبانماه میباشد. بعد از ۴۰سال مقاومت و ایستادگی در مقابل دیکتاتوری سیاه اکنون انقلاب هم به یک نقطه رشد و بالندگی کیفی رسیده است و آن هم وجود یک تفکر جمعی برای سرنگون کردن این حکومت دیکتاتوری است و بنا بر این در بوق کردن دستگیری چند جوان بهعنوان لیدر و فرمانده قیام تنها یک مانور مضحک و از کار افتاده و پوسیده است. اکنون جوانان شورشی ایرانی هر کدام یک لیدر و یک فرمانده شورشی هستند.
اخباری که در این چند روز گذشته انعکاس زیادی در رسانههای رژیم پیدا کرده است حکایت از شناسایی و دستگیری عدهای از جوانان بهعنوان لیدرهای ناآرامیها و اغتشاشات اخیر در شهرهای مختلف کشور دارد. نکتهٔ قابلتوجه و وجه مشترک تمامی این اخبار به صحنه آمدن سرکردگان نیروی انتظامی استانهای مختلف و دادن اخبار دستگیری این رهبران جوان از یکسو و خط و نشان کشیدن برای باقی قیامکنندگان از سویی دیگر است.
به نمونههایی از سایتهای حکومتی دقت کنید:
«سردار سلیمانی تصریح کرد: اکنون نیروهای انتظامی و امنیتی در حال شناسایی لیدرها هستند و برای دستگیری و معرفی مقصران اصلی آشوبها و تخریب اموال مردم به افکار عمومی شبانه روز در تلاش هستند».(انتخاب ۵آذر ۱۳۹۸)
فرمانده انتظامی استان ایلام، از دستگیری ۷نفر از عاملان و سرکردگان اصلی اغتشاشات در شهرستان چرداول خبر داد.(تسنیم ۵آذر ۱۳۹۸)
فرمانده انتظامی استان گیلان از شناسایی و دستگیری یکی از عاملان اغتشاشات استانهای تهران و البرز در شهرستان رودبار خبر داد.(همان منبع)
رهامبخش حبیبی: «مأموران پلیس امنیت عمومی، با انجام اقدامات اطلاعاتی و پلیسی مخفیگاه ۸نفر از این افراد شناسایی و با هماهنگی مقام قضایی در چند عملیات غافلگیرانه دستگیر شدند».(همان منبع)
حرکت بعدی دستگاه سرکوب رژیم، آوردن همین جوانان به تلویزیون و به اصطلاح اعترافگیری از آنان است. این تاکتیک قدیمی دستگاه سرکوب و اطلاعاتی رژیم که سابقهٔ طولانی هم دارد کاملاً ناقض پایهایترین اصول حقوق افراد تحت بازدداشت است که بارها از جانب سازمانهای مدافع حقوقبشری سرزنش و محکوم شده است.
جدای از این سازمانها و ارگانها حقوق بشری، افکار عمومی جامعه ایران هم نسبت به این سیاست کثیف و جنایتکارانه در تنفر کامل است و این ترفندها را به پشیزی نمیخرد.
کشیده شدن این موضوع به رسانههای داخل رژیم چیزی جز پوسیده شدن هر چه بیشتر این تاکتیک کهنه و از دور خارج شده ندارد. هر چند که بسیار بعید است رژیم حتی تا واپسین روزها و ساعتهای حیات خود از آن دست بردارد.
عبدالصمد خرمشاهی، وکیل پایه یک دادگستری، مینویسد: «این روزها در حالی شاهد اعتراف تلویزیونی برخی افراد که در جریان اعتراضات اخیر دستگیر شدهاند، در رسانه ملی هستیم که این اعترافات خلاف قانون آیین دادرسی کیفری و قانون اساسی است و نمیتواند مبنای حقوقی داشته باشد... طبق قانون متهم باید در ظرف ۴۸ساعت با وکیل خود دیدار و صحبت نماید، اما آیا این افراد در حضور وکیلشان این اعترافات را بیان کردهاند یا خیر، علامت سؤال بزرگ در مقابل اعترافات تلویزیونی است. از سالها قبل صدا و سیما این متهمان را که در حین تحقیقات مقدماتی و زمانی که هنوز به اتهامات آنها در دادگاه رسیدگی نشده جلوی دوربین قرار میگیرند و علیه خود اعتراف میکنند، باید پرسوجو کرد که اعترافات تلویزیونی در چه شرایطی گرفته میشود».(آرمان ۵آذر ۱۳۹۸)
چرا رژیم بهدنبال لیدرسازی است
اطلاعیههای پیاپی سردمداران و نیروهای سرکوبگر مبنی بر تعقیب کردن تمامی عناصری که در قیام نقش کلیدی دارند و درست کردن شوهای تلویزیونی و نشان دادن عکس و فیلم از آنها در صفحهٔ تلویزیون در قدم اول برای نمایش قدرت است تا نشان دهد که همه رویدادها و حوادث در زیر چتر حفاظتی او انجام میگیرد و او بر صحنههای قیام و شورش تسلط کافی دارد، اما هدف دومی که او در حقیقت از ورای همین شوها دنبال میشود و مهمتر هم میباشد، تلاش برای کور کردن و قطع کردن تداوم قیام از طریق ایجاد فضای یاس و ناامیدی در جوانان شورشی و در جامعهٔ ملتهب کشور است.
موج دستگیریهای اخیر که بنا به گزارش مقاومت ایران به بیش از ۱۰هزار تن در سراسر ایران رسیده است(بنا به گفتهٔ سرکردگان رژیم اکثر آنان از قشر جوان و بیکار جامعه هستند) قبل از همه از تودهای شدن و گستردگی قیام آبانماه حکایت دارد چرا که سران رژیم بهخوبی میدانند بزرگترین تهدید برای ادامهٔ بقای رژیم از درون همین قشر جوان بیرون میآید.
گسترده شدن قیام در عرض کمتر از ۲۴ساعت و آتش زدن بانکها، پمپبنزینها، مراکز نظامی و سرکوبگر رژیم که مرز سرخ نظام محسوب میشوند، تنها ناشی از یک واقعیت جدی و غیرقابل انکار است و آن این است که مردم ایران و بهخصوص جوانان شورشگر آن تصمیم گرفتهاند که دیگر بر اساس قوانین نظام کهنه و از تاریخ مصرف گذشتهٔ ولایت فقیه زندگی نکنند و نظم نوینی را بر اساس آزادی و عدالت جایگزین آن سازند. و بر اساس همین ایدهآل است که در هر فرصت و امکانی پرچم قیام را حتی در دورترین مناطق کشور برافراشته میسازند. اکنون عشق به انقلاب و رهایی حرف مشترک تمامی جوانان شورشی ایران است و از بین بردن مظاهر سرکوب و چپاول یک ایدهٔ همگانی در قیام آبانماه میباشد. بعد از ۴۰سال مقاومت و ایستادگی در مقابل دیکتاتوری سیاه اکنون انقلاب هم به یک نقطه رشد و بالندگی کیفی رسیده است و آن هم وجود یک تفکر جمعی برای سرنگون کردن این حکومت دیکتاتوری است و بنا بر این در بوق کردن دستگیری چند جوان بهعنوان لیدر و فرمانده قیام تنها یک مانور مضحک و از کار افتاده و پوسیده است. اکنون جوانان شورشی ایرانی هر کدام یک لیدر و یک فرمانده شورشی هستند.