گزیده روزنامههای حکومتی
روزنامههای حکومتی در روز چهارم آبان در یک تلاش مشترک برای الغاء پایان قیام و پیروزی رژیم بر قیام آفرینان شکست مفتضحی خوردهاند. کیهان خامنهای پیشاپیش در مورد موفقیت و عظمت راهپیمایی خودجوش! امروز تهران صفحه اولش را سیاه کرده است.
روزنامههای حکومتی اظهارات پاسدار فدوی جانشین سرکردهٔ سپاه را انعکاس دادهاند که تلاش کرده با اعلام پیروزی نظام بر دشمنان داخلی و خارجی به بسیجیها روحیه بده.
روزنامه جوان : سران فرانسه ۱۱ماه است که درگیر تظاهراتهایی هستند که فقط مردم فرانسه منشأ آن هستند و هیچ دولت خارجی از آن پشتیبانی نمیکند و حتی یک بار هم یکی از تظاهراتکنندگان فرانسوی جسارتی به پلیس فرانسه نکرده و از خطوط قرمز عبور نکرده است، چه غلطی راجع به این تظاهراتها انجام دادند که امروز میآیند از آشوبهایی که خودشان سرمنشأ آن در ایران بودند، دفاع میکنند؟
... دشمنان ۱۰سال دیگر هم تلاش کنند به گرد پای توانمندی سایبری ایران هم نمیرسند... متأسفانه ما از سیستمهای عامل آمریکایی استفاده میکنیم و آمریکاییها شرارتهای خود را از این طریق انجام میدهند. متأسفانه ما در عرصه اینترنت ملی کمکاری کردهایم... در جریان اخیر، خیلی از مردم در حالیکه از فاصله یک متری و ۵/۱متری از پشت به آنها شلیک شده، کشته شدهاند و این یعنی گلوله از میان خودشان شلیک شده است. اشرار با کلتهای خفیف خود از پشت مردم را میکشتند و این قطعاً برای مردم تشریح خواهد شد... آمدن ناو هواپیمابر و ناوهای اسکورت آمریکاییها به خلیجفارس هیچ اثری نداشت و دو بز هم به یکدیگر شاخ نزدند.
ولی بیرون از آغل سپاه پاسداران که فدوی گزارش داده دو بز هم به هم شاخ نزدند شاهدیم در باغوحش نظام، و در وحشت از قیام مردم گرگها در دعوای مقصر کیست؟مشغول دریدن همدیگر بودند:
جوان: رئیسی مصوبه سران قوا درباره افزایش قیمت بنزین را مشروط امضا کرده و طی نامهیی به روحانی با اجرای این طرح در شرایط فعلی و بدون اقناع مردم مخالفت کرده است.
کیهان: از همین ماجرای بنزین شروع کنیم. هنوز رقم دقیقی از میزان خسارتهای (مالی و جانی و...) آشوبهای بنزینی منتشر نشده و صرفاً هر از چند گاهی از برخی نمایندگان مجلس یا رسانههای نزدیک به جریانهای سیاسی، اطلاعاتی در این باره میشنویم. مثلا روزنامه همشهری (نزدیک به دولت) به نقل از برخی «مقامهای ارشد شبکه بانکی» نوشته به اطلاعاتی دستیافته که نشان میدهد طی یک هفته چند صد شعبه بانک در سراسر کشور دچار خسارتهای جزیی و کلی شدهاند و «تخمینهای اولیه از تخریب کلی یا جزیی صدها خودپرداز بانکی حکایت دارد».
میزان خسارت به شبکه بانکی کشور را حدود۱۰۰۰میلیارد تومان تخمین زده است.
به این رقم اضافه کنید؛ نزدیک به ۱۰۰۰میلیارد تومان بابت تعطیلی فروش اینترنتی، ۳۰۰میلیارد تومان خسارت به اتوبوسهای اصفهان، ۲۰۰میلیارد تومان خسارت به فروشگاههای زنجیرهای، ۱۰۰میلیارد تومان به جایگاههای سوخت، ۱۰۰میلیارد تومان به آمبولانسها و مراکز درمانی و... اینها نیز مربوط به برآوردهای «تقریبی» همان دو سه روز نخست آشوبهای بنزینی است. خسارتهای جانی، سیاسی، روانی و...بماند! همه این خسارتها یک حاصل «سوءمدیریت» است!... در ۶سال گذشته از این خسارتها کم نداشتهایم. نمونه بارزش همین برجام. برجام هم یک خسارت بود؛ خسارت محض! ۶سال تمام ظرفیت و توان کشور را صرف «تقریباً هیچ» کردن، کم خسارتی است؟!...
کیهان در ادامه گوشهیی از وحشت باند رقیب از قیام آفرینان را گوشزد کرده و نوشته است:« برخی مشغول بزک آشوبگرانند، عدهیی شورش مسلحانه اراذل را «اعتراض مدنی»! جا زده و تمام راه حلشان «مشخص کردن یک پارک برای اعتراض» است!»
وحشت از قیام مردم ایران و استمرار آن به بیانهای مختلف در روزنامههای حکومتی دیده میشود:
ابتکار نوشته است:« سادهترین مواجهه با چنین مسائلی «فرافکنی» و «بیگانهانگاری» نسبت به عناصر حاضر در این تنشها است... پرسش اصلی اینجاست که چطور میتوان باور کرد این حجم انبوه از افراد ناراضی ریشه در کشورهای بیگانه و متخاصم دارند؟ آیا آنها توان ساماندهی و سازماندهی نیروهای درون کشور در این حد وسیع را دارند؟ آیا همه آنها که برخوردی معترضانه نسبت به یک تصمیم حاکمیتی دارند، عوامل و دستنشاندههای بیگانگان هستند؟...جامعه در برابر هر «کنشی»، «واکنشی» درخور خواهد داشت. واکنشی که گاه میتواند از کنترل و اراده نهاد قدرت خارج شود و رنگ و بویی بهغایت خطرناک به خود بگیرد.
در فرآیند اعتراضهای مدنی در ایران طی دو دهه گذشته، روندی معنادار و نگرانکننده طی شده است. روندی که نشان میدهد بدنه معترضان دچار دگر دیسیهای بنیادین شده و مسیر به سمت و سویی خطرخیز در حرکت است.
حجم خشونتها، تعداد کشتهها، سطح پراکندگیها و میزان مقابله به مثلها نشان میدهد که معترضان امروز در هیچ طبقه و گروه اجتماعی قابل جمع نیستند. گمان میرود معترضان آبان ۱۳۹۸جمعیت قابلملاحظهای از تودهها و مخلوطی از طبقات اجتماعی متکثر ـ از طبقات متوسط تا طبقات فرودست ـ را شامل میشدند.
در حقیقت بنزین بهانهیی شد تا مطالبات انباشته این گروههای اجتماعی جایی برای ظهور و بروز پیدا کند و مسیری برای تخلیه آنها یافت شود... کوفتن بر طبل «فرافکنی» و «بیگانهانگاری» هیچ دردی را که دوا نخواهد کرد، هیچ؛ بلکه مطالبات را به بغضی فرو خورده تبدیل میکند که در آیندهای نهچندان دور دوباره سر باز میکند و اینبار معلوم نیست کجای کالبد جامعه را نشانه میگیرد و چه بخشهایی را از کار میاندازد.
آرمان: به نقل از فاضل میبدی از حوزهٔ قم نوشته است« حوادث و اتفاقاتی که طی سالهای اخیر رخ داده، سبب شده تا شکافی عمیق میان دولت و ملت ایجاد شود که ترمیم این شکاف در مدت زمان باقی مانده، عملاً نشدنی بهنظر میرسد. یکی از اصلیترین دلایلی که در خصوص این شکاف میتوان ذکر کرد، عدم وفای به عهد در مسئولان است».
آرمان به نقل از راغفر کارشناس اقتصادی رژیم نوشته است« هر کدام از اعتراضاتی که در گذشته رخ داده یک نقطه در حیات اجتماعی و سیاسی جامعه ایران بوده است. به همین دلیل اگر به این اعتراضات پاسخ مناسبی داده نشود روی همدیگر انباشته میشوند و در آینده به اعتراضات گستردهتر و عمیقتری تبدیل میشوند. از سوی دیگر اعتراضات اخیر از نوع برخورد نظام سیاسی و تصمیمگیری ما با اعتراضات گذشته تغذیه شده است. اعتراضات مخرب اخیر محصول بیتوجهی به اعتراضات گذشته است... اعتراضات اخیر به نوعی تجمیع اعتراضات گذشته بوده است.
در روزنامههای باند خامنهای هم این ابراز وحشت از استمرار قیام و ابعاد ضربه به نظام دیده میشود:
وطن امروز: مردم را به حساب نیاوردن و آنان را در عمل انجام شده قرار دادن، آسیب جدی به جمهوریت و اسلامیت نظام وارد میآورد. چنین آسیبهایی برای ماهها و حتی سالها گریبانگیر نظام خواهد بود... اماکن عمومی و خصوصی شهرهای شیراز و اصفهان بهصورت جدی آسیب دید و حتی اشرار بهصورت مسلحانه با نیروهای انتظامی و نظامی در این شهر درگیر شدند. اذعان شاهدان و مطلعان امنیتی و انتظامی گواه این مطلب است که آشوبگران پیش از آشوبها «شبکه» شده و منتظر شکلگیری خلأ اجتماعی بودند تا از فرصت به وجود آمده اهداف خود را پیش ببرند. نوع تخریب و شیوه سازماندهی آشوبگران بیانگر آن است که تخریبها توسط افراد «آموزشدیده» انجام شده است... سؤال اینجاست: چرا استانداران بهویژه استاندارانی که بیشترین حجم تخریبها در حوزه استحفاظی آنان روی داده از انجام مقدمات لازم برای مقابله با آشوبها عاجز بودهاند. در برخی شهرستانهای استان تهران نیز فرمانداران که تأمین امنیت آن شهرستانها را برعهده دارند نتوانستند وظایف امنیتی خود را بدرستی انجام دهند. بخشی از راههای مقابله با آشوب به پیش از زمان آغاز آن بازمیگردد. فرمانداران شهرستانهایی مانند شهریار یا گلستان یا استانداران اصفهان و فارس چرا از تخمین حجم گسترده آشوبها بدرستی مطلع نبودند یا اگر مطلع بودند چرا نتوانستند تدارک لازم امنیتی را برای شهرستانها و استانهای خود لحاظ کنند؟
ضد و نقیض گویی در مورد علت قطعی اینترنت و آینده آن با انعکاس معذرت خواهی وزیر ارتباطات رژیم در روزنامهها کامل شده.
ستاره صبح به نقل آذری جهرمی از جمله نوشته است که او در یک ویدئو خطاب به مردم گفته است: « آذری جهرمی در این ویدیو که روی سایت وزارت ارتباطات منتشر شده اظهار کرد: قطع شبکه بینالمللی اینترنت مشکلات بسیاری را در زندگی مردم ایجاد کرد و از مشکلات عدیده ایجاد شده در یک هفته اخیر بهواسطه تماسهای فراوان مطلع هستم... مسئولیت خطیر حفظ امنیت و آرامش کشور با مراجع عالی امنیتی است و تصمیم محدودیت اینترنت بهدلیل حفظ آرامش جامعه اخذ و به اپراتورها ابلاغ شد؛ بهعنوان وزیر ارتباطات، دغدغه حفظ دسترسی آحاد مردم و تأمین نیاز کارهای مبتنی بر کسب کار اینترنتی را داشتم... به نوبه خود بابت همه مشکلات بهوجود آمده در زمان قطع اینترنت برای مردم بهعنوان عضوی از دولت و حاکمیت عذرخواهی کرده و لحظهای از انجام وظایف خود فروگذاری نمیکنیم».
در روزنامههای دوشنبه دعوا بر سر FATF و مذاکره بعد از قیام مردم ایران ابعاد جدیتری گرفته است.
آرمان :« قطع ارتباط مبادلات جهانی پیآمد عدم تصویب لوایح FATF است، منافع ملی ناشی از پذیرش FATF بیشتر از ضررهای ناشی از نپذیرفتن آن خواهد بود. در هر جایی که در مواجهه با مسائل مرتبط با تعامل در سطح جهان و با مسائل جهانی تأخیر کردهایم و یا با تردید، شک و بلاتکلیفی با آن بودهایم به نوعی ضرر و خسارت در سطح منافع ملی ایجاد کردهایم، و یا با تجدیدنظر و هزینههای بیشتر بعدها آن را پذیرفتیم».
روزنامههای باندولیفقیه اذعان کردهاند که دادن یارانه باقشارضعیف هیاهوبوده است.
وطن امروز: خانوادههایی هستند که یارانه دریافت میکنند و نه منزل شخصی دارند و نه خودرو، با این وجود دولت هیچ کمکی به آنها نکرده است. حال این سؤال مطرح میشود: دولت این یارانهها را برای کدام ۶۰میلیون نفر واریز کرده است؟
رسالت: طبق گزارشهای میدانی بسته حمایتی و معیشتی دولت برای همه افرادی هم که واریز شده درست و دقیق نبوده است، بهطور مثال در گزارشهای میدانی عدهیی از افرادی که یارانه دریافت میکنند بیان کردند میزان یارانه معیشتی برای یک خانواده ۴نفره به میزان ۳نفر و برای یک خانواده ۳نفره به میزان ۲نفر واریز شده است.
روزنامههای حکومتی در روز چهارم آبان در یک تلاش مشترک برای الغاء پایان قیام و پیروزی رژیم بر قیام آفرینان شکست مفتضحی خوردهاند. کیهان خامنهای پیشاپیش در مورد موفقیت و عظمت راهپیمایی خودجوش! امروز تهران صفحه اولش را سیاه کرده است.
روزنامههای حکومتی اظهارات پاسدار فدوی جانشین سرکردهٔ سپاه را انعکاس دادهاند که تلاش کرده با اعلام پیروزی نظام بر دشمنان داخلی و خارجی به بسیجیها روحیه بده.
روزنامه جوان : سران فرانسه ۱۱ماه است که درگیر تظاهراتهایی هستند که فقط مردم فرانسه منشأ آن هستند و هیچ دولت خارجی از آن پشتیبانی نمیکند و حتی یک بار هم یکی از تظاهراتکنندگان فرانسوی جسارتی به پلیس فرانسه نکرده و از خطوط قرمز عبور نکرده است، چه غلطی راجع به این تظاهراتها انجام دادند که امروز میآیند از آشوبهایی که خودشان سرمنشأ آن در ایران بودند، دفاع میکنند؟
... دشمنان ۱۰سال دیگر هم تلاش کنند به گرد پای توانمندی سایبری ایران هم نمیرسند... متأسفانه ما از سیستمهای عامل آمریکایی استفاده میکنیم و آمریکاییها شرارتهای خود را از این طریق انجام میدهند. متأسفانه ما در عرصه اینترنت ملی کمکاری کردهایم... در جریان اخیر، خیلی از مردم در حالیکه از فاصله یک متری و ۵/۱متری از پشت به آنها شلیک شده، کشته شدهاند و این یعنی گلوله از میان خودشان شلیک شده است. اشرار با کلتهای خفیف خود از پشت مردم را میکشتند و این قطعاً برای مردم تشریح خواهد شد... آمدن ناو هواپیمابر و ناوهای اسکورت آمریکاییها به خلیجفارس هیچ اثری نداشت و دو بز هم به یکدیگر شاخ نزدند.
ولی بیرون از آغل سپاه پاسداران که فدوی گزارش داده دو بز هم به هم شاخ نزدند شاهدیم در باغوحش نظام، و در وحشت از قیام مردم گرگها در دعوای مقصر کیست؟مشغول دریدن همدیگر بودند:
جوان: رئیسی مصوبه سران قوا درباره افزایش قیمت بنزین را مشروط امضا کرده و طی نامهیی به روحانی با اجرای این طرح در شرایط فعلی و بدون اقناع مردم مخالفت کرده است.
کیهان: از همین ماجرای بنزین شروع کنیم. هنوز رقم دقیقی از میزان خسارتهای (مالی و جانی و...) آشوبهای بنزینی منتشر نشده و صرفاً هر از چند گاهی از برخی نمایندگان مجلس یا رسانههای نزدیک به جریانهای سیاسی، اطلاعاتی در این باره میشنویم. مثلا روزنامه همشهری (نزدیک به دولت) به نقل از برخی «مقامهای ارشد شبکه بانکی» نوشته به اطلاعاتی دستیافته که نشان میدهد طی یک هفته چند صد شعبه بانک در سراسر کشور دچار خسارتهای جزیی و کلی شدهاند و «تخمینهای اولیه از تخریب کلی یا جزیی صدها خودپرداز بانکی حکایت دارد».
میزان خسارت به شبکه بانکی کشور را حدود۱۰۰۰میلیارد تومان تخمین زده است.
به این رقم اضافه کنید؛ نزدیک به ۱۰۰۰میلیارد تومان بابت تعطیلی فروش اینترنتی، ۳۰۰میلیارد تومان خسارت به اتوبوسهای اصفهان، ۲۰۰میلیارد تومان خسارت به فروشگاههای زنجیرهای، ۱۰۰میلیارد تومان به جایگاههای سوخت، ۱۰۰میلیارد تومان به آمبولانسها و مراکز درمانی و... اینها نیز مربوط به برآوردهای «تقریبی» همان دو سه روز نخست آشوبهای بنزینی است. خسارتهای جانی، سیاسی، روانی و...بماند! همه این خسارتها یک حاصل «سوءمدیریت» است!... در ۶سال گذشته از این خسارتها کم نداشتهایم. نمونه بارزش همین برجام. برجام هم یک خسارت بود؛ خسارت محض! ۶سال تمام ظرفیت و توان کشور را صرف «تقریباً هیچ» کردن، کم خسارتی است؟!...
کیهان در ادامه گوشهیی از وحشت باند رقیب از قیام آفرینان را گوشزد کرده و نوشته است:« برخی مشغول بزک آشوبگرانند، عدهیی شورش مسلحانه اراذل را «اعتراض مدنی»! جا زده و تمام راه حلشان «مشخص کردن یک پارک برای اعتراض» است!»
وحشت از قیام مردم ایران و استمرار آن به بیانهای مختلف در روزنامههای حکومتی دیده میشود:
ابتکار نوشته است:« سادهترین مواجهه با چنین مسائلی «فرافکنی» و «بیگانهانگاری» نسبت به عناصر حاضر در این تنشها است... پرسش اصلی اینجاست که چطور میتوان باور کرد این حجم انبوه از افراد ناراضی ریشه در کشورهای بیگانه و متخاصم دارند؟ آیا آنها توان ساماندهی و سازماندهی نیروهای درون کشور در این حد وسیع را دارند؟ آیا همه آنها که برخوردی معترضانه نسبت به یک تصمیم حاکمیتی دارند، عوامل و دستنشاندههای بیگانگان هستند؟...جامعه در برابر هر «کنشی»، «واکنشی» درخور خواهد داشت. واکنشی که گاه میتواند از کنترل و اراده نهاد قدرت خارج شود و رنگ و بویی بهغایت خطرناک به خود بگیرد.
در فرآیند اعتراضهای مدنی در ایران طی دو دهه گذشته، روندی معنادار و نگرانکننده طی شده است. روندی که نشان میدهد بدنه معترضان دچار دگر دیسیهای بنیادین شده و مسیر به سمت و سویی خطرخیز در حرکت است.
حجم خشونتها، تعداد کشتهها، سطح پراکندگیها و میزان مقابله به مثلها نشان میدهد که معترضان امروز در هیچ طبقه و گروه اجتماعی قابل جمع نیستند. گمان میرود معترضان آبان ۱۳۹۸جمعیت قابلملاحظهای از تودهها و مخلوطی از طبقات اجتماعی متکثر ـ از طبقات متوسط تا طبقات فرودست ـ را شامل میشدند.
در حقیقت بنزین بهانهیی شد تا مطالبات انباشته این گروههای اجتماعی جایی برای ظهور و بروز پیدا کند و مسیری برای تخلیه آنها یافت شود... کوفتن بر طبل «فرافکنی» و «بیگانهانگاری» هیچ دردی را که دوا نخواهد کرد، هیچ؛ بلکه مطالبات را به بغضی فرو خورده تبدیل میکند که در آیندهای نهچندان دور دوباره سر باز میکند و اینبار معلوم نیست کجای کالبد جامعه را نشانه میگیرد و چه بخشهایی را از کار میاندازد.
آرمان: به نقل از فاضل میبدی از حوزهٔ قم نوشته است« حوادث و اتفاقاتی که طی سالهای اخیر رخ داده، سبب شده تا شکافی عمیق میان دولت و ملت ایجاد شود که ترمیم این شکاف در مدت زمان باقی مانده، عملاً نشدنی بهنظر میرسد. یکی از اصلیترین دلایلی که در خصوص این شکاف میتوان ذکر کرد، عدم وفای به عهد در مسئولان است».
آرمان به نقل از راغفر کارشناس اقتصادی رژیم نوشته است« هر کدام از اعتراضاتی که در گذشته رخ داده یک نقطه در حیات اجتماعی و سیاسی جامعه ایران بوده است. به همین دلیل اگر به این اعتراضات پاسخ مناسبی داده نشود روی همدیگر انباشته میشوند و در آینده به اعتراضات گستردهتر و عمیقتری تبدیل میشوند. از سوی دیگر اعتراضات اخیر از نوع برخورد نظام سیاسی و تصمیمگیری ما با اعتراضات گذشته تغذیه شده است. اعتراضات مخرب اخیر محصول بیتوجهی به اعتراضات گذشته است... اعتراضات اخیر به نوعی تجمیع اعتراضات گذشته بوده است.
در روزنامههای باند خامنهای هم این ابراز وحشت از استمرار قیام و ابعاد ضربه به نظام دیده میشود:
وطن امروز: مردم را به حساب نیاوردن و آنان را در عمل انجام شده قرار دادن، آسیب جدی به جمهوریت و اسلامیت نظام وارد میآورد. چنین آسیبهایی برای ماهها و حتی سالها گریبانگیر نظام خواهد بود... اماکن عمومی و خصوصی شهرهای شیراز و اصفهان بهصورت جدی آسیب دید و حتی اشرار بهصورت مسلحانه با نیروهای انتظامی و نظامی در این شهر درگیر شدند. اذعان شاهدان و مطلعان امنیتی و انتظامی گواه این مطلب است که آشوبگران پیش از آشوبها «شبکه» شده و منتظر شکلگیری خلأ اجتماعی بودند تا از فرصت به وجود آمده اهداف خود را پیش ببرند. نوع تخریب و شیوه سازماندهی آشوبگران بیانگر آن است که تخریبها توسط افراد «آموزشدیده» انجام شده است... سؤال اینجاست: چرا استانداران بهویژه استاندارانی که بیشترین حجم تخریبها در حوزه استحفاظی آنان روی داده از انجام مقدمات لازم برای مقابله با آشوبها عاجز بودهاند. در برخی شهرستانهای استان تهران نیز فرمانداران که تأمین امنیت آن شهرستانها را برعهده دارند نتوانستند وظایف امنیتی خود را بدرستی انجام دهند. بخشی از راههای مقابله با آشوب به پیش از زمان آغاز آن بازمیگردد. فرمانداران شهرستانهایی مانند شهریار یا گلستان یا استانداران اصفهان و فارس چرا از تخمین حجم گسترده آشوبها بدرستی مطلع نبودند یا اگر مطلع بودند چرا نتوانستند تدارک لازم امنیتی را برای شهرستانها و استانهای خود لحاظ کنند؟
ضد و نقیض گویی در مورد علت قطعی اینترنت و آینده آن با انعکاس معذرت خواهی وزیر ارتباطات رژیم در روزنامهها کامل شده.
ستاره صبح به نقل آذری جهرمی از جمله نوشته است که او در یک ویدئو خطاب به مردم گفته است: « آذری جهرمی در این ویدیو که روی سایت وزارت ارتباطات منتشر شده اظهار کرد: قطع شبکه بینالمللی اینترنت مشکلات بسیاری را در زندگی مردم ایجاد کرد و از مشکلات عدیده ایجاد شده در یک هفته اخیر بهواسطه تماسهای فراوان مطلع هستم... مسئولیت خطیر حفظ امنیت و آرامش کشور با مراجع عالی امنیتی است و تصمیم محدودیت اینترنت بهدلیل حفظ آرامش جامعه اخذ و به اپراتورها ابلاغ شد؛ بهعنوان وزیر ارتباطات، دغدغه حفظ دسترسی آحاد مردم و تأمین نیاز کارهای مبتنی بر کسب کار اینترنتی را داشتم... به نوبه خود بابت همه مشکلات بهوجود آمده در زمان قطع اینترنت برای مردم بهعنوان عضوی از دولت و حاکمیت عذرخواهی کرده و لحظهای از انجام وظایف خود فروگذاری نمیکنیم».
در روزنامههای دوشنبه دعوا بر سر FATF و مذاکره بعد از قیام مردم ایران ابعاد جدیتری گرفته است.
آرمان :« قطع ارتباط مبادلات جهانی پیآمد عدم تصویب لوایح FATF است، منافع ملی ناشی از پذیرش FATF بیشتر از ضررهای ناشی از نپذیرفتن آن خواهد بود. در هر جایی که در مواجهه با مسائل مرتبط با تعامل در سطح جهان و با مسائل جهانی تأخیر کردهایم و یا با تردید، شک و بلاتکلیفی با آن بودهایم به نوعی ضرر و خسارت در سطح منافع ملی ایجاد کردهایم، و یا با تجدیدنظر و هزینههای بیشتر بعدها آن را پذیرفتیم».
روزنامههای باندولیفقیه اذعان کردهاند که دادن یارانه باقشارضعیف هیاهوبوده است.
وطن امروز: خانوادههایی هستند که یارانه دریافت میکنند و نه منزل شخصی دارند و نه خودرو، با این وجود دولت هیچ کمکی به آنها نکرده است. حال این سؤال مطرح میشود: دولت این یارانهها را برای کدام ۶۰میلیون نفر واریز کرده است؟
رسالت: طبق گزارشهای میدانی بسته حمایتی و معیشتی دولت برای همه افرادی هم که واریز شده درست و دقیق نبوده است، بهطور مثال در گزارشهای میدانی عدهیی از افرادی که یارانه دریافت میکنند بیان کردند میزان یارانه معیشتی برای یک خانواده ۴نفره به میزان ۳نفر و برای یک خانواده ۳نفره به میزان ۲نفر واریز شده است.