خشم فروخورده خلق
قیام پرشکوه مردم قهرمان ایران علیه نظام پلید آخوندی، آنچنان لرزهای در نظام ولایت ایجاد کرد که مهرههای ریز و درشت حکومتی را مجبور کرد که یکی پس دیگری به صحنه آمده و از مصیبتی که به سرشان آمده آه و فغان سرمیدهند و روضه وا مملکتا و وا اسلاما سرمیدهند.
گیجی و سردرگمی از ضربه قیام اصولگرایان، وقوع ناگهانی قیام را از بیلیاقتی دولت و اعلام بیموقع افزایش قیمت بنزین میدانند. باند اصلاحطلب نیز از غافلگیری دستگاههای اطلاعاتی-امنیتی سخن میگوید علی ربیعی، شکنجهگر زندان اوین و سخنگوی دولت، حضور حاشیهنشینها را در قیام دخیل دانسته و درباره آنها میگوید: جریانی شبهطبقه است که در دهههای اخیر در حاشیه شهرها شکل گرفته... اینان عدم پاسخگیری مناسب فرهنگی و انسداد اجتماعی و زندگی همراه با ناهنجاریها تبدیل به گروه قابلتوجهی شدهاند که میتوانند دست به رفتارهایی با قدرت تخریبی بالا زنند(ایران ۲۹آبان ۹۸)آنهایی هم که در صحنه با مردم و جوانان شورشی بهجان آمده از ستم آخوندی درگیر بوده و ضربات وارده را دریافت میکردند بهتر از هر کسی حضور نیرویی جدید با ابعاد غیرقابل باور را گزارش کردهاند و گفتهاند که فقط یک معجزه نظام پا بهگور را از سرنگونی نجات داده است.قیام از زبان رسانههای حکومتی روزنامه حکومتی جوان ارگان سپاه پاسداران در ۲۸آبان ۹۸ نوشت: خشونت سازمانیافته از ویژگیهای منحصربهفرد اغتشاشات اخیر بود. سطح و عمق خشونت در نوع خود بیسابقه است تلویزیون رژیم آخوندی ۳۰آبان ۱۳۹۸ گزارش کرد: شنبه ۳ بعدازظهر فلکه دوم صادقیه تصاویر حاکی از آن است گروههای سازمانیافته مانع از عبور و مرور خودرو ها هستند. همان روز میدان شوش و نوع پوششی که حاکی از صحنهگردانی افرادی در میان مردم برای ایجاد تنش در خیابان است در این میان استفاده ابزاری از حضور زنان آموزش دیده بهعنوان لیدر خودنمایی میکند شتری، فرمانده نیروی انتظامی نیز اعتراف کرد که: بررسیهای ما حاکی از خطدهی سازمانهای ضدانقلاب و (مجاهدین) در پس پرده این تحرکات است.(تلویزیون شبکه خبر رژیم ۲۶آبان ۹۸)یک درسآموزی تاریخی معروف است که آنها با نیزههایی بلند که سلاح برتر آن زمان بود همه قیامهای بردگان را سرکوب کرده بودند ولی در مقابل ارتش بردگان که ابزار ناطق نامیده میشدند، بارها شکستخورده و تار و مار شدند بهطوری که تا لبه پرتگاه سقوط پیش رفتند. زیرا بردگان برای آزادی میجنگیدند و رومیان برای اشغال و نابودی کشورها. بردگان قانون جنگ کلاسیک را عوض کردند و نیزهای که فقط قدرت پرتاب ۱۰متر بیشتر را نداشت از کار انداختند. بردگان در ۵۰متری سربازان رومی میایستادند و سنگبارانشان میکردند تا نیزهشان را پرتاب کنند آنوقت دیگر در مقابل گلادیاتورهای ورزیده و جنگاور مثل موش در تله گرفتار شده و نابود میشدند.کانونهای شورشی اگر به صحنه امروز قیام
کانونهای شورشی اگر به صحنه امروز قیام ایران نیز نگاه کنیم درمییابیم که استراتژی قیام و سرنگونی، خودش را توسط کانونهای شورشی به اثبات رساند. مهرههای اطلاعاتی-امنیتی خلافت عمامهدار که قبل از قیام وعده امنیت و کنترل اوضاع را میدادند، بهیکباره وارفتند. آنها در مقابل سیل خروشان و آتشفشان خشم خلق هیچ چارهای جز اذعان به ضربه سنگینی که توسط جوانان و کانونهای شورشی دریافت کردند، ندارند. در این رابطه سایت حکومتی رویداد ۳۰آبان ۹۸ از قول آخوند علیرضا ادیانی، رئیس عقیدتی سیاسی نیروی انتظامی، نوشت: تنها در یک روز در ۱۶۵شهر و ۹۰۰نقطه کشور ناآرامی بهوجود آمد حوادث این چند روز اخیر در کشور پیچیدهتر از حوادث سالهای ۷۸، ۸۸ و ۹۶ بود;تهدید و ارعاب، حربه زنگزده اکنون بهخوبی میتوان عمق سوزش و ضربه ناشی از قیام مردم و جوانان شورشی را در سراپای نظام آخوندی دید. بیجهت نیست که برای التیام این زخم لاعلاج، قضاییه جنایتکار رژیم که سرکرده آن آخوند بدنام و جلاد اوین و یکی از حکام جنایتکار هیأت مرگ در قتلعامهای سال ۶۷، ابراهیم رئیسی است، به میدان میآید و میگوید: کسانی که در روزهای اخیر از فضا و از دغدغه مردم سوءاستفاده کرده و در جامعه اغتشاش و ناامنی کردند، دل زن و بچههای مردم را لرزاندند و به اموال عمومی حمله کرده و به اموال مردم خسارت وارد کردند، بدانند مجازات سختی در انتظارشان هست.(خبرگزاری مهر ۱آذر ۹۸) کیهان خامنهای نیز روز ۲۷آبان ۹۸ نوشت: ;مراجع قضایی مجازات اعدام با طناب دار را برای لیدرهای آشوب اخیر قطعی میدانند تهدید آن روی دیگر ترس این جانیان تصور میکنند که با تهدید به کشتن و شکنجه و حلقآویز کردن میتوانند آتشفشان خشم خلق را خاموش کنند. مگر تاکنون چیزی از دنائت و رذالت که در دنیای حیوانی هم یافت مینشود در حق این مردم، کم گذاشتهاند؟آیا برای تظاهرات مسالمتآمیز این خلق دردمند ماشین آبجوش نیاوردند؟ مگر از بالای ساختمانها با تکتیراندازها جوانان ایرانزمین را بهشهادت نرساندهاند؟ مگر در این ۴۰سال جراثقالهای اعدام همه جا دائر نبوده و مگر از خودکشیشدن جوانان قیام در زندانها کم گذاشتهاند؟ پس چرا امروز نیازمند این دود و دم و بسیج روانی شدهاند؟ پاسخ مشخص است؛ زیرا در کف خیابانها جوانان و کانونهای شورشی طوفانی برای پاسداران و مزدوران تا دندان مسلح بهپا کردند، که ولیفقیه و سپاه و بسیجش لرزه سرنگونی را با تمام وجود حس کردند تهدیدها و دود و دمهای سران آدمکش هم از جنس فریاد ترس از سرنگونی در تاریکی است.تاریخ گواهی میدهد: همچنانکه دولت روم نتوانست با مصلوب کردن بیش از ۶هزار انسان آزاده از سقوط خودش جلوگیری کند، آخوندها نیز با تمام نیرنگها و ترفندهایشان هرگز از سرنگونی محتوم گریزی نخواهند داشت.