گزیده روزنامههای حکومتی
روزنامههای حکومتی در روز سهشنبه پنجم آذر صحنه بروز تشدید بحران درونی رژیم در اثر کلان ضربه قیام مردم ایران هستند. ابراز وحشت از قیام و اذعان به تداوم انقلاب مضمون مشترک بسیاری از روزنامههای حکومتی است.
حمایت: در سال ۹۸یک فتنه امنیتی را تدارک و سازماندهی کرده است. اینجاست که باید جنس و ماهیت فتنه اخیر را مدنظر داشت و در تحلیل دچار انحراف نشد...از نگاه کلان و رویارویی دشمن با جمهوری اسلامی در سالهای اخیر نیز میتوان فهمید که ماهیت فتنه ۹۸بسیار پیچیدهتر از دو فتنه قبلی بوده است... برای همین است که میبینیم در فتنه اخیر میزان و سرعت خشونت و خسارت آشوبگران و اشرار بسیار بیشتر از دو فتنه قبلی بود
جمهوری اسلامی ابراز وحشتهای جوادی آملی را انعکاس داده که خطاب به سرکردگان نیروی انتظامی گفته است:« نیروی انتظامی راه را بر آنها ببندد، در واقع نیروی انتظامی نیروی دفع فتنه است و نه نیروی رفع فتنه!».
روزنامه همدلی اظهارات نقوی حسینی سخنگوی کمیسیون امنیت مجلس را از جلسه مشترک با نمایندگان وزارت اطلاعات و سپاه انعکاس داده و از جمله نوشته است:« موضوع دیگری که نماینده اطلاعات سپاه در این جلسه اشاره داشت این بود که برآوردهای امنیتی دستگاههای مختلف چنین بود که شرایط و مقطع زمانی خوبی نیست ولی وقتی طرح مصوب و اجرای آن آغاز شد ما همه امکانات خود را به کمک آوردیم البته که این حوادث آخر نخواهد بود و ممکن است در آخر شاهد اتفاقات مشابه باشیم... یکی دیگر از نمایندگان وزارت اطلاعات هم در این جلسه توضیح داد که (مجاهدین) طی دو سال گذشته اقدام به آموزش گروهها و حلقههای مختلف و هدایت آنها در اعتراضات کردند. هدف آنها موضوعاتی مثل بنزین و گرانی نیست آنها بهدنبال بهرهبرداری از فضای اعتراضآمیز هستند».
روزنامهٔ حکومتی ابتکار هم به آثار ضربه قیام مردم اذعان کرده و از جمله نوشته است:« سکوت جریانهای سیاسی در هفته پرتلاطم ناآرامیهای مربوط به افزایش یکباره قیمت بنزین و حتی برخی تحلیلها و تفسیرهای کاسبکارانه از این وضع، یک واقعیت عریان را به نمایش گذاشت؛ اینکه جریانهای سیاسی اعم از چپ و راست، اصلاحطلب و محافظهکار بار دیگر از تحولات و رخدادها عقب ماندند».
این روزنامه در ادامه نوشته است« تفاوت نمیکند؛ اصلاحطلب و یا اصولگرا هر دو در مظان بیاعتمادی نزد افکار عمومی هستند.
اعتراضات به گرانی بنزین یکباره بود، اما بهمثابه ماشه عمل کرد تا نارضایتیهای انباشته را بروز دهد؛ آنهم نه از سوی جریانها و نخبگان سیاسی، بلکه بهویژه از سوی مردم تهیدست ساکن در حاشیه شهرها که گرانی، فساد و شلختگی اوضاع ناشی از رفتار رقیبان ناهمساز، آنان را دچار بحران معیشت و بلاتکلیفی کرده است».
روزنامههای هر دو باند حاکم اذعان کردهاند که نمایش ورشکسته حکومتی روز ۴آذر در تهران یک صحنه جنگ باندی بوده است که قبل از هر چیز عمق شقه در رأس حاکمیت را به نمایش گذاشته است.
کیهان خامنهای نمایش ورشکستهٔ روز قبل را تا توانسته بزرگنمایی کرده و به حساب خامنهای ریخته و با حمله به باند رقیب علت گیر کردن نظام در حلقهٔ بحرانها را به پای باند رقیب نوشته است:« وقتی یک تدبیر را به بدترین شکل ممکن اجرا میکنند، چند احتمال وجود دارد: بیتدبیری و بیکفایتی، فقدان قدرت پیشبینی و آیندهنگری، و یا تعمد بر تصمیمگیری غلط و موجسواری روی تبعات منفی آن. یک گمانه درباره علت تعدد و تکرار سوء تدبیرها این است که کسانی میخواهند برخلاف انبوه امکانات موجود، کشور را درمانده نشان دهند، فشارهای دشمن را معتبر کنند و نسخه ضرورت تسلیم بپیچند. این طیف، چند سال با وعده و وعید با مردم سخن گفته و نتایجی خلاف وعدهها سر سفره مردم آوردهاند؛ یا باید عذرخواهی کنند، و یا با ایجاد مضیقه و گرفتاری ثابت کنند چارهای جز همان حرکت در بنبست نیست؛ باید با آمریکا مذاکره کرد و دیکتههای FATF را پذیرفت و شعار «ما میتوانیم» انقلاب را کنار گذاشت(!)».
«اظهارات روحانی در حد رئیس کلانتری است نه رئیسجمهور!» این حرفهای یک عضو مجلس آخوندی است که رسالت آنرا برجسته کرده است. و در ادامه با اشاره به ضربات دریافتی رژیم از جوانان قیامآفرین خطاب به روحانی نوشته است« در برابر همه این خونهای ریخته شده پاسخ دولت روحانی چیست؟» و خودش هم پاسخ داده:« واقعیت این است که مردم به دولت اعتماد ندارند، برای این عدم اعتماد دلایل زیادی وجود دارد. رئیسجمهور به جای اعتمادآفرینی میگوید که تلویزیون و دوربینهای مانیتورینگ داریم، شناسایی و برخورد میکنیم البته این ادبیات یک رئیسجمهور نیست بلکه ادبیات یک رئیس پاسگاه و کلانتری است».
روزنامه ایران ارگان دولت روحانی هم در واکنش به تشدید بحران درونی رژیم در جریان نمایش حکومتی نوشته است:« دیگر نیازی نیست نگران شبکههای معاند و برانداز آن سوی آب و مرز بود، رسانههایی رسمی در داخل هستند که رسانههای برانداز به گرد آنها نیز نمیرسند. بهقول معروف باید از قید گرفتن مارادونا گذشت، زیرا غضنفرهایی در داخل هستند که خطر آنان برای زدن گل به خودی بسیار بیشتر از امثال مارادونا است. مایه تأسف است که دیگر نیروهای داخلی نیز همچنان در حال پاس دادن به این غضنفرها هستند!».
ایران ارگان دولت روحانی در مطلب دیگری به تهدید تشدید بحران درونی نظام اشاره کرده و نوشته است:« برخی هم در این میان فرصت را برای مانور دادن سیاسی علیه دولت مهیا دیدند و تدارک دامن زدن به جو ملتهب را کلید زدند. چیزی نمانده بود که علاوه بر کف خیابان، از تریبونهای رسمی هم بنزین روی شعلههای اعتراضهای بنزینی بریزند».
نکته مشترک روزنامههای حکومتی در اعتراف به شکست طرح چپاولگرانه افزایش قیمت بنزین است. در این میان این اعترافات برخی از قیام مردم هم سوز و گداز کردهاند:
وطن امروز به نقل از زارع عضو مجلس آخوندی نوشته است:« بحث بنزین امروز اقتصاد کشور را مختل کرده است. لازم است به دولت بگوییم اگر قیمت گازوییل را افزایش دهیم باید فاتحه کشور را بخوانیم. لذا هر برنامهیی برای افزایش قیمت گازوییل دارید را کنار بگذارید، چرا که خسارت آن دو برابر بنزین میشود.
فرهیختگان به نقل عماد افروغ عضو پیشین مجلس آخوندی نوشته است:« مردم کماکان به این تصمیم معترض هستند. از قضا امروز در سخنهای مردمی، یک اعتراض دیگر هم اضافه شده است، آن چیزی که مردم میگویند بهرغم اینکه قول داده بودید گرانیها را کنترل میکنید اما گرانیها کنترل نشده است! این مسأله سوای این است که تاکنون مردم بهنحوه اعلام و اعمال افزایش نرخ بنزین معترض بودند و حالا به تبعات بعد از آن هم معترض شده بودند». بعد هم به چپاولگری این طرحها در نظام اذعان کرده و افزوده است:« عدهیی بهنام انقلاب اسلامی در جمهوری اسلامی بار خود را بستند، چه بودند و به کجا رسیدند!».
روزنامههای باند روحانی هم به شکل دیگری به ورشکستگی این طرح چپاولگرانه اعتراف کردهاند.
جهان صنعت نوشته است: «بابت افزایش قیمت حاملهای انرژی چون دو بعد درآمدی و هزینهای دارد غیرقانونی است»، در ادامه نوشته است:« افزایش یکباره قیمت فشاری مضاعف به مردم وارد میکند. اما نکته دیگر این است که به دروغ به مردم اعلام کردند به حساب ۶۰میلیون نفر بسته حمایتی ریختیم اما این کار را نکردند که اگر هم به حساب برخی پولی ریختند کرامت و اعتبار ملت را زیر سؤال بردند».
روزنامهٔ آفتاب یزد هم نوشته است:« بهنظر میرسد مسئولان در مورد بنزین به دور باطلی گرفتار شدهاند که بیش از یک دهه است هر چقدر جلو میروند در واقع درجا زدهاند و تا زمانی که دولت از قیمتگذاری بنزین و دخالتهایی همچون سهمیهبندی و دونرخی کردن دست برندارد، اوضاع به همین منوال پیش میرود و این دور باطل ادامه خواهد داشت. دوباره، دیر یا زود مسئولان باید قیمت بنزین را افزایش دهند و دوباره گرفتار پیامدهایی شوند که این بار برایشان مشکلساز شد و باز هم مشکل ساز خواهد شد». و در ادامه گفته باید منتظر قیام باشیم« حالا که هیچکدام از این اقدامات، از اقناعسازی تا زمینهسازی انجام نشده و مسئولان هم در همان مسیر دونرخی کردن بنزین گام گذاشتهاند، باید باز هم در انتظار بروز شوکهای دیگری باشیم».