قیام ۹۸
حتی اگر کسی دستی بر آتش نداشته و تنها به اخبار رسانهها و موضعگیریهای مهرههای نظام درماندهٔ ولایت در این روزها بیاندازد، بهسرعت درمییابد که در این آشفتهبازار، ترسی عظیم زیر لایهٔ ظاهری فریاد و فغانها موج میزند.
از پاسدارهایی که با منش لمپنی و قدارهبندی برای مردم بیدفاع پشت تریبونها عربده میکشند گرفته تا بسیجیهای باندرول بهسر و آخوندهای رنگارنگ همه به هم هشدار میدهند و ساعتی بعد یکدیگر را تهدید میکنند و در نهایت هم با خط و نشان کشیدن برای مردم معترض، بهدنبال ایجاد فضای رعب و ترس هستند؛ اما با پس زدن دود و دم اولیه، لرزش چهارستون ولایت از لابلای اظهاراتشان پیداست.
مسابقهٔ هشدار دادن
در هر تریبون و بلندگو و رسانه، این روزها همهٔ ارکان نظام از همهٔ باندها یک حرف مشترک دارند و آن «هشدار»های وحشتآلود از سیر سقوط نظام ولایت است. بدون هیچ پیشفرض ذهنی بریدهجملههای زیر را از مهرههای حکومتی بخوانید:
«مناقشات سیاسی که خود زمینهساز بروز ناآرامیهای بنزین در آبانماه ۹۸ بود در ادامه قطعاً زمینهساز مسائل دیگر خواهد شد».(شکنجهگر سابق وزارت اطلاعات و سخنگوی فعلی دولت، علی ربیعی - روزنامه ایران۲آذر ۹۸)
«تصمیمات خلقالساعه اقتصاد کشور را فلج کرده است. نمیتوان به یک وانتدار بگوییم بنزین ۳هزار تومانی مصرف کند، اما قیمت کالاهای خود را افزایش ندهد».(کاتب، نماینده مجلس ارتجاع - روزنامه حکومتی رسالت ۵آذر ۹۸)
«از ۸۰میلیون نفر ۶۰میلیون نفر نیازمند تأمین معیشت هستند... همه مردمی که به خیابان آمده بودند، اخلالگر نبودند... افکار عمومی همچنان منتظر پاسخ است و... ما نه تنها پاسخ درستی ندادهایم، بلکه تا حدی مردم را تهدید هم کردهایم و این طور موضعگیریها مردم را بیشتر جری میکند».(سید حسن موسوی، رئیس انجمن مددکاران، ایلنا ۵آذر ۹۸)
«هزاران سال پیش گفته شده «خدایا مملکت را از سه چیز مصون بدار؛ دروغ، خشکسالی و جنگ» اما متأسفانه بسیاریمان فضای هر سه را فراهم آوردهایم».(رضایی، نماینده مجلس ارتجاع - خبرگزاری مجلس ۵آذر ۹۸)
«در سطح جامعه تورم، گرانی، بیکاری و مشکلات معیشتی وجود دارد و همه بهخوبی این را میدانیم».(پاسدار غیبپرور، جانشین فرمانده سپاه در قرارگاه امنیتی ضدامام علی - ایسنا ۵آذر ۹۸)
این سخنان در واقع اعترافات مهرههای یک نظام سراپا فاسد است. دیگر حتی هیچ فرقی هم نمیکند که از کدام باند چپاولگر هستند. زیرا محتوای حرف یکی بیش نیست.
لرزهٔ سرنگونی را با تمام وجود حس میکنند!
روزنامهٔ حکومتی ابتکار ۵آذر ۹۸در یک مقالهٔ سوزناک اعترافی ناگزیر میکند: «تجربه حداقل ناآرامیهای اخیر نشان داد که جریانهای سیاسی از کمترین نفوذ در بدنه اجتماعی برخوردارند».
از همین اقرار روشن است که نظام تنها بر پایهٔ سرکوب و وحشیگری تلاش میکند به حیات ننگیناش ادامه دهد. اما پرسش این است که رفتار مردم با نظامی که کمترین نفوذ را در جامعهٔ تحت حاکمیتاش دارد، چگونه خواهد بود؟
پاسخ را میتوان از لابلای حرفهای یکی از آخوندهای «امنیتی» نظام خواند: «روز یکشنبه فقط در تهران ۱۴۷نقطه درگیری داشتیم... در سراسر کشور در یک روز ما ۸۰۰نقطه درگیری داشتیم... ۹۰۰پمپبنزین در کشور آتش زدند».(آخوند ذوالنور، رئیس کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع - شبکه ۵ تلویزیون رژیم ۳آذر ۹۸)
پیداست که در جامعهای با این سطح از خفقان و سرکوب پلیسیـنظامی، وقتی تنها در یک غافلگیری نسبی، مردم چنین بلایی سر این حکومت میآورند، چه اندازه خشم و قهر انقلابی در سینهٔ مردم ستمدیدهٔ آن نهفته است. از همین روست که چپ و راست فراخوان به سرکوب و قلع و قمع معترضان میدهند، بلکه باعث رعب و سکوت مردم بهجان آمده شوند. اما زهی خیال باطل؛ حتی خودشان هم میدانند که از این راه طرفی نخواهند بست.
قیام مردمی و نقطهعطف تاریخی
«این اتفاقات بهلحاظ تاریخی ماندگار شده و تعیینکننده روابط مردم با حکومت خواهد شد». این را مهره پشم و پیله ریختهٔ نظام، عباس عبدی میگوید که اکنون با لباس میش و لعاب «اصلاحطلبی»، زبونانه، تلاش نافرجامی در «حفظ نظام» دارد. هر چند که به بیان روزنامهٔ ابتکار(۵آذر ۹۸) از باند مغلوب «تفاوت نمیکند؛ اصلاحطلب و یا اصولگرا هر دو در مظان بیاعتمادی نزد افکار عمومی هستند».
عباس عبدی در ادامهٔ مقالهٔ تحلیلیاش که توسط خبرگزاری حکومتی ایسنا در ۵آذر منتشر شده، با اشاره به قیام قهرمانانهٔ مردم ستمزدهٔ ایران، ناامیدانه مینویسد: «در این اتفاقات تعداد زیادی از مردم درگیر ماجرا میشوند چه به آنهایی که خسارات مادی وارد شده است، چه کسانی که خسارات جسمی، روحی و روانی دیدهاند، درگیر میشوند. کمکم این مسائل در خاطره تاریخی مردم ذخیره میشود تا جایی که به قطع روابط کامل منجر خواهد شد». هر چند که واقعیت دقیقتر این است که «قطع رابطه»ی مردم با نظام مدتهای مدیدی است که صورت گرفته و نظام جنایتکار ولایت تنها به لطف سیاست کثیف مماشات غرب و بر پایهٔ سرکوب داخلی سرپا مانده که آن هم دیگر مثل قبل پاسخگو نیست.
همین مهرهٔ کهنهکار نظام آخوندی حتی تلویحا درگیریهای درونی باندهای متخاصم را برای سرنگونی نظام کافی میداند! وی در مقالهٔ دیگری به نام «به کجا چنین شتابان» به نظام در حال سقوط ولایت اشاره میکند و میگوید: «دیگر نیازی نیست نگران شبکههای معاند و برانداز آن سوی آب و مرز بود، رسانههایی رسمی در داخل هستند که رسانههای برانداز به گرد آنها نیز نمیرسند».(روزنامهٔ ایران ۵آذر ۹۸)
این وطن، وطن میشود!
«تا فساد در وطن کفن نشود این وطن، وطن نمیشود». این جملهٔ بازسازی شده معروف را خبرگزاری حکومتی ایرنا ۵آذر ۹۸ از قول نمایندهٔ مجلس ارتجاع، کواکبیان، منتشر کرد. نکته آن است که سراپای این نظام غرق در «فساد» است و سرسلسلهجنبان آن هم خود «ولیفقیه» نظام است. «وطن» با زدودن همهٔ آثار این پلیدی و «فساد» توسط مردم قهرمان ایران، تبدیل به «وطن» خواهد شد.
حتی اگر کسی دستی بر آتش نداشته و تنها به اخبار رسانهها و موضعگیریهای مهرههای نظام درماندهٔ ولایت در این روزها بیاندازد، بهسرعت درمییابد که در این آشفتهبازار، ترسی عظیم زیر لایهٔ ظاهری فریاد و فغانها موج میزند.
از پاسدارهایی که با منش لمپنی و قدارهبندی برای مردم بیدفاع پشت تریبونها عربده میکشند گرفته تا بسیجیهای باندرول بهسر و آخوندهای رنگارنگ همه به هم هشدار میدهند و ساعتی بعد یکدیگر را تهدید میکنند و در نهایت هم با خط و نشان کشیدن برای مردم معترض، بهدنبال ایجاد فضای رعب و ترس هستند؛ اما با پس زدن دود و دم اولیه، لرزش چهارستون ولایت از لابلای اظهاراتشان پیداست.
مسابقهٔ هشدار دادن
در هر تریبون و بلندگو و رسانه، این روزها همهٔ ارکان نظام از همهٔ باندها یک حرف مشترک دارند و آن «هشدار»های وحشتآلود از سیر سقوط نظام ولایت است. بدون هیچ پیشفرض ذهنی بریدهجملههای زیر را از مهرههای حکومتی بخوانید:
«مناقشات سیاسی که خود زمینهساز بروز ناآرامیهای بنزین در آبانماه ۹۸ بود در ادامه قطعاً زمینهساز مسائل دیگر خواهد شد».(شکنجهگر سابق وزارت اطلاعات و سخنگوی فعلی دولت، علی ربیعی - روزنامه ایران۲آذر ۹۸)
«تصمیمات خلقالساعه اقتصاد کشور را فلج کرده است. نمیتوان به یک وانتدار بگوییم بنزین ۳هزار تومانی مصرف کند، اما قیمت کالاهای خود را افزایش ندهد».(کاتب، نماینده مجلس ارتجاع - روزنامه حکومتی رسالت ۵آذر ۹۸)
«از ۸۰میلیون نفر ۶۰میلیون نفر نیازمند تأمین معیشت هستند... همه مردمی که به خیابان آمده بودند، اخلالگر نبودند... افکار عمومی همچنان منتظر پاسخ است و... ما نه تنها پاسخ درستی ندادهایم، بلکه تا حدی مردم را تهدید هم کردهایم و این طور موضعگیریها مردم را بیشتر جری میکند».(سید حسن موسوی، رئیس انجمن مددکاران، ایلنا ۵آذر ۹۸)
«هزاران سال پیش گفته شده «خدایا مملکت را از سه چیز مصون بدار؛ دروغ، خشکسالی و جنگ» اما متأسفانه بسیاریمان فضای هر سه را فراهم آوردهایم».(رضایی، نماینده مجلس ارتجاع - خبرگزاری مجلس ۵آذر ۹۸)
«در سطح جامعه تورم، گرانی، بیکاری و مشکلات معیشتی وجود دارد و همه بهخوبی این را میدانیم».(پاسدار غیبپرور، جانشین فرمانده سپاه در قرارگاه امنیتی ضدامام علی - ایسنا ۵آذر ۹۸)
این سخنان در واقع اعترافات مهرههای یک نظام سراپا فاسد است. دیگر حتی هیچ فرقی هم نمیکند که از کدام باند چپاولگر هستند. زیرا محتوای حرف یکی بیش نیست.
لرزهٔ سرنگونی را با تمام وجود حس میکنند!
روزنامهٔ حکومتی ابتکار ۵آذر ۹۸در یک مقالهٔ سوزناک اعترافی ناگزیر میکند: «تجربه حداقل ناآرامیهای اخیر نشان داد که جریانهای سیاسی از کمترین نفوذ در بدنه اجتماعی برخوردارند».
از همین اقرار روشن است که نظام تنها بر پایهٔ سرکوب و وحشیگری تلاش میکند به حیات ننگیناش ادامه دهد. اما پرسش این است که رفتار مردم با نظامی که کمترین نفوذ را در جامعهٔ تحت حاکمیتاش دارد، چگونه خواهد بود؟
پاسخ را میتوان از لابلای حرفهای یکی از آخوندهای «امنیتی» نظام خواند: «روز یکشنبه فقط در تهران ۱۴۷نقطه درگیری داشتیم... در سراسر کشور در یک روز ما ۸۰۰نقطه درگیری داشتیم... ۹۰۰پمپبنزین در کشور آتش زدند».(آخوند ذوالنور، رئیس کمیسیون امنیت مجلس ارتجاع - شبکه ۵ تلویزیون رژیم ۳آذر ۹۸)
پیداست که در جامعهای با این سطح از خفقان و سرکوب پلیسیـنظامی، وقتی تنها در یک غافلگیری نسبی، مردم چنین بلایی سر این حکومت میآورند، چه اندازه خشم و قهر انقلابی در سینهٔ مردم ستمدیدهٔ آن نهفته است. از همین روست که چپ و راست فراخوان به سرکوب و قلع و قمع معترضان میدهند، بلکه باعث رعب و سکوت مردم بهجان آمده شوند. اما زهی خیال باطل؛ حتی خودشان هم میدانند که از این راه طرفی نخواهند بست.
قیام مردمی و نقطهعطف تاریخی
«این اتفاقات بهلحاظ تاریخی ماندگار شده و تعیینکننده روابط مردم با حکومت خواهد شد». این را مهره پشم و پیله ریختهٔ نظام، عباس عبدی میگوید که اکنون با لباس میش و لعاب «اصلاحطلبی»، زبونانه، تلاش نافرجامی در «حفظ نظام» دارد. هر چند که به بیان روزنامهٔ ابتکار(۵آذر ۹۸) از باند مغلوب «تفاوت نمیکند؛ اصلاحطلب و یا اصولگرا هر دو در مظان بیاعتمادی نزد افکار عمومی هستند».
عباس عبدی در ادامهٔ مقالهٔ تحلیلیاش که توسط خبرگزاری حکومتی ایسنا در ۵آذر منتشر شده، با اشاره به قیام قهرمانانهٔ مردم ستمزدهٔ ایران، ناامیدانه مینویسد: «در این اتفاقات تعداد زیادی از مردم درگیر ماجرا میشوند چه به آنهایی که خسارات مادی وارد شده است، چه کسانی که خسارات جسمی، روحی و روانی دیدهاند، درگیر میشوند. کمکم این مسائل در خاطره تاریخی مردم ذخیره میشود تا جایی که به قطع روابط کامل منجر خواهد شد». هر چند که واقعیت دقیقتر این است که «قطع رابطه»ی مردم با نظام مدتهای مدیدی است که صورت گرفته و نظام جنایتکار ولایت تنها به لطف سیاست کثیف مماشات غرب و بر پایهٔ سرکوب داخلی سرپا مانده که آن هم دیگر مثل قبل پاسخگو نیست.
همین مهرهٔ کهنهکار نظام آخوندی حتی تلویحا درگیریهای درونی باندهای متخاصم را برای سرنگونی نظام کافی میداند! وی در مقالهٔ دیگری به نام «به کجا چنین شتابان» به نظام در حال سقوط ولایت اشاره میکند و میگوید: «دیگر نیازی نیست نگران شبکههای معاند و برانداز آن سوی آب و مرز بود، رسانههایی رسمی در داخل هستند که رسانههای برانداز به گرد آنها نیز نمیرسند».(روزنامهٔ ایران ۵آذر ۹۸)
این وطن، وطن میشود!
«تا فساد در وطن کفن نشود این وطن، وطن نمیشود». این جملهٔ بازسازی شده معروف را خبرگزاری حکومتی ایرنا ۵آذر ۹۸ از قول نمایندهٔ مجلس ارتجاع، کواکبیان، منتشر کرد. نکته آن است که سراپای این نظام غرق در «فساد» است و سرسلسلهجنبان آن هم خود «ولیفقیه» نظام است. «وطن» با زدودن همهٔ آثار این پلیدی و «فساد» توسط مردم قهرمان ایران، تبدیل به «وطن» خواهد شد.