خامنهای در آخرین سخنرانى خودش، مطالبى را گفت که خلاصهی آن به زبان سلیس فارسى این است که علیرغم سرپا ماندن رژیم تا الان، هیچ مسئلهی مهمى از تابلوى بحرانهای رژیم حذف و حلنشده است!
یک سال بعد از قیام دیماه ٩٦، تظاهرات و جنبشهای اجتماعى هم ازلحاظ کیفى و هم ازلحاظ کمى ارتقاء پیداکرده است، از امامزادهی اروپا معجزهای برنیامده و چشم دوختن به چشمبادامیهای شرق هم نورى را در ته تونل روشن نکرده است . به نظر میاید
تحریمهای علیه رژیم مثل سنگ قلاب سنگینى دوردست و پاى عظماى افلیج که کورمالکورمال درروی ریل وقایع میخزد؛ پیچیده است . حالا این وضعیت را بگذارید کنار، وجود فعال و بالنده و امیدبخش مقاومت و مجاهدین، که مثل قطارى پر هیبت روى ریل زمین و زمان بهسوی مقصد سرنگونى در حال حرکت است، رژیم افلیج صداى سوت قطار را میشنود، لرزش را احساس میکند، اما قابلیت فرار از ریل، جهش به کنارهی امن، توقف قطار و نجات خود را ندارد.
مقاومت در بزرگترین گردهمایی سیاسى خود در پاریس هدف یک بمبگذاری نافرجام بود که در طى آن ارشدترین فرماندهی عملیات تروریستى رژیم در اروپا دستگیر شد، امواج ضربات دیپلماتیک ناشى از این عمل هنوز بر صورت ولیفقیه فرود میآید، کارزار بزرگ همبستگى مالى با سیماى آزادى و مقاومت بهروشنی نشان داد که استقلال مالى مجاهدین ریشه در قلب و جان ایرانیان دارد و حمایت و پیوستگى ایرانیان آزادیخواه در تبعید با کانونهای شورشى قهرمان را به منصهی ظهور نشاند. دیروز، یکشنبه، کنفرانس بینالمللی جوامع ایرانیان هوادار مجاهدین و مقاومت، در بیش از چهل شهر در اروپا و آمریکا و استرالیا و منجمله در اشرف ٣، با شرکت خانم مریم رجوى مجموعهای از توانمندى و قدرت این آلترناتیو دموکراتیک و مردمى را نشان داد که سالهای نورى از مدعیان مختلف جلوتر هستند و درراه سرنگونى تمامعیار رژیم گامهای بلندى را برداشتهاند.
بهراستیکه تمام نشانههای تحولات اجتماعى، سیاسى داخلى، بینالمللی اقتصادى و ... بیانگر ورود تودههای مردم ایران به میدان نبرد نهائى براى تعیین تکلیف وضعیت شکنندهی رژیم، هستند.
اگر اعتراضات عظیم کارگران فولاد، هفتتپه، معلمین، رانندگان کامیونها و فعالیتهای غولآسای مقاومت از جانب ولیفقیه شیرهای جنجال نامیده میشود، باید حدس زد که تعریف او از نقشهی ٩٨ چه باید باشد ؟
در این بستر شاید مفر اصلى رژیم دست زدن به تکرار تبلیغات دیوانه وار و روزمره علیه مجاهدین باشد. البته انبار جعلیات را مدرن کرده و بعد از موهون سراییهای وابستگى به شوروى و امریکا و عراق الان بحث وابستگى به عربستان و امپریالیسم آلبانى ! مطرح میشود و شرکت در سرکوب اکراد در کردستان عراق، جایش را سرکوب جلیقه زردها در پاریس و حتماً انداختن کودکان فرانسوى در رود سن و دریاى مانش داده است . همزمان خبرگزاریهای سپاه ضد بشر که نمیدانند از فرط درد بیدرمان دوران سرنگونى، سرخود را به کدام سنگ روى زمین بکوبند، قبل از خودِ رسانههای مقاومت به پخش اخبار کنفرانس انجمنها و جوامع هوادار مقاومت و مجاهدین در بیش از چهل شهر در سه قاره پرداختند، البته جاى انتقاد از خود ما هست که مراسم فقط در چهلودو شهر برگذار شد ولى رژیم نوشت در بیش از پنجاه شهر ! به نظر میرسد تخمین رژیم واقعیتر بوده و توان تجمع در پنجاه شهر را درست حدس زده بود ولى ما هواداران مقاومت باید بیشتر میکوشیدیم، این انتقاد بهحق است که ما در درک دوران جدید سرنگونى شاید بهاندازهی رژیم حاکم عمق و طول و عرض بحران برایمان ملموس نیست ! اما مسئولین ستاد دایره نفاق در وزارت اطلاعات را خاطرجمع میکنیم که حتما این کمبود را جبران خواهیم کرد.
این نقصان کوچک اما ریشه در این دارد که عمق تنفر مردم از این حکومت ورشکسته براى ما روشن نیست کما اینکه حد سبعیت و ددمنشى مزدوران رژیم هم در قالب درک انسانهای معمولى نیست،
در رفع این نقیصه هم باید تلاش کرد!
راهى جز جهش روزمره در تلاش براى پاسخ دادن به ضرورتهای جدى مبارزاتى این دوران نیست .
در لحظات نوشتن آخرین سطور این یادداشت خبر درگذشت مجاهد خلق محمد سیدى کاشانى رسید. به خالق سرودهای "میهن شهیدان"، "ایرانزمین " و " میلیشیا" درود میفرستیم و به عهد خود با مجاهدین و مقاومت و مردم ایران براى نبرد آزادى پاى میفشاریم.
این نقشه ى ٩٨ ماست!