۱۳۹۷ دی ۲, یکشنبه

وحشت از سال آینده و بن‌بست و بی‌راه‌حلی


سخن روز
از روز ۲۱آذرماه گذشته که خامنه‌ای در یک سخنرانی عمومی گفت دشمنان نقشه دارند در سال ۹۷ جنجال کنند، اما ضربه اساسی خود را در سال ۹۸ وارد آورند و در همین رابطه به نیروهای خود هشدار داد و اعلام آماده‌باش کرد، تا امروز رژیم در حال تکان است و هر روز مهره‌ها و سرکردگان رژیم یکی پس از دیگری وارد صحنه می‌شوند و در این رابطه حرف می‌زنند و هر کدام هشدار و رهنمود می‌دهند.



پس از حرفهای خامنه‌ای، هول و ولای بی‌سابقه‌ای در رابطه با سرنوشت و آینده نظام و مشخصاً از سال آینده در رژیم افتاده است.

سؤالهایی که اینجا مطرح می‌شود این است که:

آیا هر دو باند رژیم در این نگرانی شریکند؟

آیا این نگرانی مشترک باعث نزدیک شدن آنها به هم نشده یا نمی‌شود؟

هر کدام از این دو باند چه راه برون‌رفتی را از این مخمصه پیشنهاد و مطرح می‌کنند؟

و آیا این حرفها مضمون مشترکی هم داشت یا نه؟ و اگر آری، آن مضمون مشترک چیست؟

 مضمونهای مشترک هشدارهای مهره‌ها و سرکردگان رژیم
این قبیل هشدارها با وجود این‌که از جانب عناصر باندهایی بیان می‌شود که به‌شدت رودرروی یک‌دیگر قرار گرفته‌اند اما مضمونهای مشترکی دارند:

هر دو باند در وحشت از آینده رژیم مشترک هستند.

هیچ‌کدام از دو باند هیچ راه‌حل واقعی برای برون‌رفت از این بحران ندارند و در بن‌بست بی‌راه‌حلی به‌سر می‌برند.

برخلاف این تصور که وحشت از آینده ممکن است باندهای درونی رژیم را به یک‌دیگر نزدیک کند، این نگرانی مشترک باعث دور شدن بیش‌از‌پیش باندها از یکدیگر شده و بحران درونی رژیم را شدت داده است.



بن‌بست بی‌راه‌حلی
محسن رضایی می‌گوید:‌ «من معتقدم که این کانال اعتباری اروپاییها به خرید غذا و دارو منتج می‌شود. مرحله دیگری از برنامه ترامپ، پایین آوردن ارزش پول ملی در حدی است که دیگر کسی با ریال کار نکند و ریال را از صحنه خارج کند. می‌خواهند که دولت از پرداخت حقوق بازبماند، کارخانه‌ها تعطیل شود، شورش و بلوا بشود و (مجاهدین) وارد عمل شوند و به بهانه حقوق‌بشر، آمریکا دخالت کند».

حسن عباسی:‌ «‌سال ۹۸ هم پیش‌بینی می‌شود یک فتنه جدید رقم بخورد و از همین الآن هم شروع کرده‌اند در روزهای باقیمانده تا ۲۲بهمن و در سالگرد آشوب‌های پارسال تلاش دارند یک آشوب سراسری در ایران راه بیفتد ولی از ۱۵دی که بگذرد و بعد از ۲۲بهمن بعد از شکستی که آمریکا خواهد خورد این‌ها پروژه خود را بعد از خرداد سال آینده شروع خواهند کرد».

امام‌جمعهٔ خامنه‌ای در تبریز به نام آل‌هاشم بدون ذکر نام مجاهدین گفت: «دیماه از جمله ماه‌های مهم ایران است... دشمن با ۳هدف تغییر باور و رفتار و افکار می‌خواستند پایان انقلاب اسلامی را در سال ۸۸ و البته در طول انقلاب شکوهمند اسلامی ایران جشن بگیرند... رویکردی که دشمن در سال ۸۸ پیش‌بینی کرده بود بر پایه ۴رکن از جمله سازش، جنگ، تغییر از درون و بازدارندگی(نظام) و محدود کردن(نظام) در همه حوزه‌ها بود».

۲مضمون متناقض
ولی در عین‌حال حرفهای اینها با هم و به‌خصوص با حرفهای خامنه‌ای و روحانی متفاوت و متضاد است.

روحانی اما می‌گوید ما هیچ بن‌بست لاینحلی نداریم و اوضاع رو‌به‌راه است.

باند روحانی برجام و مشخصاً برجام اروپایی را که مادهٔ ‌ نهایی آن بسته اروپا یا سازوکار اروپایی و در انتها تعامل با غرب و مذاکره با آمریکا را راه نجات می‌داند.

حسام‌الدین آشنا، مشاور روحانی، روز دوشنبهٔ گذشته در سومین کنفرانس امنیتی تهران، بخش عمدهٔ سخنرانی خود را به دفاع از برجام به‌عنوان نماد تعامل با غرب اختصاص داد. و تأکید کرد: «راه دولت و ملت ما روشن است: تعامل سازنده با جهان که مطالبه مبرم مردم ما در پای صندوق‌های رأی بود از خلال صلح‌سازی و همسایه‌داری در منطقه می‌گذرد».

آشنا در ادامه با اذعان به این‌که برجام بعد از خروج آمریکا آسیب دیده، اما مهمترین خاصیت برجام را برداشتن «داغ ننگ تسلیحات هسته‌ای از پیشانی (نظام)» دانست و با بیان این‌که دیگر «کسی نگران فعالیتهای هسته‌ای ایران نیست» گفت: «اکنون برجام، سرمایه‌ای ارزش‌مند برای صلح و آرامش در منطقه است».

در مقابل محسن رضایی بستهٔ اروپا را جزیی از سناریوی تغییر رژیم می‌داند و می‌گوید: «من معتقدم که این کانال اعتباری اروپاییها به خرید غذا و دارو منتج می‌شود. مرحله دیگری از برنامه ترامپ، پایین آوردن ارزش پول ملی در حدی است که دیگر کسی با ریال کار نکند و ریال را از صحنه خارج کند. می‌خواهند که دولت از پرداخت حقوق بازبماند، کارخانه‌ها تعطیل شود، شورش و بلوا بشود و (مجاهدین) وارد عمل شوند و به بهانه حقوق‌بشر، آمریکا دخالت کند».

بی راه‌حلی در میان این‌همه راه‌حل؟!
طبعا هر کسی می‌تواند بگوید که اگر اینها راه‌حل ندارند پس این‌همه راه‌حل چیست؟ در این مورد باید گفت: راهی که کارشناسان باند روحانی پیشنهاد می‌کنند روشن است:

مطهرنیا، چند روز پیش در گفتگویی با سایت حکومتی دیپلوماسی ایرانی می‌گوید: «جمهوری اسلامی، یا باید یک "نه" بزرگ را به تخاصم آمریکا بگوید که در آن صورت احتمال ورود تنشهای سیاسی به درگیریهای نظامی وجود دارد... یا این‌که تهران باید یک "بله" بزرگ... در خصوص همه مسائل مورد تنش از مسأله هسته‌ای تا توان موشکی و سیاست‌ها و دیپلماسی منطقه‌ای پای میز مذکره با ایالات متحده بنشیند».

علیرضا اکبری همین را تنها راه نجات نظام دانسته و می‌گوید: «۵کشور باقی‌مانده در برجام(همه قدرتهای جهان، به‌جز آمریکا) هنوز نتوانسته‌اند هیچ مکانیزم مطمئن و کارآمدی را برای تبادلات عادی ارزی با ایران، سازمان دهند! در حقیقت، برجام اینک تنها مانع بسیج مجدد تهدیدات فصل هفتمی جهانی علیه جمهوری اسلامی ایران است. به نظرم، اگر از آن برجام نامتوازنِ ناپایدار، همین‌قدر هم باقی‌مانده باشد، به‌حکم اضطرار، مفید است».

اما آن باند این را رد می‌کند و به‌عنوان نمونه:‌ حاج بابایی، از اعضای مجلس ارتجاع، می‌گوید: «برای ما حضور در توافقی چون برجام کفایت می‌کرد تا بدانیم که آمریکا با رویه فعلی هیچ‌وقت قابل اعتماد نبوده و نخواهد بود از این‌رو مذاکره، سازش و‌ اتخاذ هر رویکرد دیگری با این کشور اشتباه محض است و با راهبردهای ایران سازگاری ندارد و‌ نخواهد داشت... همان‌طور که برجام نتوانست حلال مشکلات کشور شود، FATF هم نمی‌تواند حلال مشکلات جامعه باشد».

آیا خود مذاکره راه‌حل نیست؟ 
سؤالی که اینجا پیش می‌آید این است که بالاخره آمریکا که بارها اعلام کرده خواستار تغییر رژیم نیست و گفته اگر رژیم شروط ما را بپذیرد، تحریمها را هم برمی‌داریم. پس اگر تحریمها برداشته بشود، رژیم می‌تواند اعتراضات و ناآرامی‌های اجتماعی را هم مهار کند و از این وضعیت خارج شود.

جواب این احتمال را قبلاً خود خامنه‌ای بارها داده است که این راه یعنی تنزل بی‌پایان و... خامنه‌ای گفته است:

«دشمن می‌خواهد ملت ایران را به این نتیجه برساند که بن‌بست است، راه‌حل وجود ندارد مگر پناه بردن به آمریکا و زانو زدن در مقابل آمریکا و تسلیم شدن در مقابل آمریکا. من صریحاً اعلام می‌کنم کسانی که در داخل کشور این فکر را که مطلوب و محبوب دشمنان است ترویج می‌کنند، اینها خیانت می‌کنند، این خیانت به کشور است. این که بر طبق میل دشمن ما ترویج کنیم که راهی جز پناه دشمن نداریم،‌ این بزرگترین خیانت در حق ملت است، البته این اتفاق نمی‌افتد. من به حول قوه الهی و با همراهی شما تا جان و توان دارم نخواهم گذاشت این اتفاق بیفته در کشور».(خامنه‌ای - ۱۲آبان ۹۷)

بنابراین رژیم در این شرایط ۲راه بیشتر ندارد. یا انقباض و سرکوب بیشتر، یا عقب‌نشینی و تسلیم و مذاکره که به‌قول برادر مسعود: «واضح است که از خدا می‌خواهیم دشمن ما عقب بنشیند و وا برود. در این‌صورت البته سریعاً انطباق پیدا می‌کنیم اما باید بنا را بر سرکوب و انقباض گذاشت. طبعاً جواب سؤال را خامنه‌ای از قبل داده است که چاره‌ای جز سرکوب و انقباض و روی آوردن به تروریسم ندارد».

و به‌گفتهٔ برادر مسعود در اطلاعیه شماره ۱۱ ارتش آزادیبخش:‌ «اینجاست که کانونهای شورشی به‌عنوان جرقه و آتشزنهٔ قیامها وارد کار می‌شوند. این نوک هرم قیامها و معین‌عمل سمت‌دهنده و راهنماست. عامل استمرار و تضمین پیشرفت و پیروزی است. از تثبیت و تکثیر و ترکیب آنها با یکدیگر در شهرهای شورشی یکانهای ارتش آزادی پدید می‌آید».