۱۳۹۷ مرداد ۲۵, پنجشنبه

پیوند کانونهای شورشی با خیزشها و هشدار پاسداران خامنه‌ ای

آتش زدن بنر خامنه ای در یاسوج
ادامه قیام و خیزشهای اخیر در شهرهای مختلف میهن و پیوند و پشتوانه آنها با مجاهدین و کانونهای شورشی، هراس فزاینده و هشدارهای ترس‌آلود پاسداران ولایت خامنه‌ای را در رسانه‌های حکومتی و محافل و ارگانهای آتش به اختیار سپاه و اطلاعات آخوندی برانگیخته است.


یک رسانه حکومتی موسوم به خبرگزاری تهران تحت عنوان آتش‌افروزی و آشوب طلبی، ماموریت کانونهای شورشی مجاهدین با اشاره به تشدید بحران درون رژیم به‌دنبال شکست برجام و با اذعان به درهم شکستن فریب اصلاح‌طلب اصول‌گرا در جریان قیامهای مردمی می‌نویسد:

شاید اگر دولتهای پیاپی اصلاح‌طلب و مدعیان اعتدال در سالیان اخیر نبودند و اگر گره‌های اقتصاد مملکتمان را به «امام‌زاده برجام» و مذاکرات نافرجام با شیطان بزرگ (یا بقول آقایان کدخدا) دخیل نمی‌بستند، این روزها شاهد شکستن حرمت و منزلت نظام، در زیر سنگ آسیاب توده‌های مردم مطالبه‌گر و عصیانی و سنگ ناکارآمدی دولت نجومی بگیران بی‌دغدغه، نبودیم.

«پیچهای خطرناک و دره‌های عمیق» بر سر راه نظام
بحرانهای اجتماعی در ایران: «چالشهای بزرگ و موج های پر تلاطم»!

دریغا که این شکست در ذائقه نیروهای انقلابی و مخلص و دلسوز نظام، البته که طعم بسیار تلخ و ناگواری دارد. ناگوارتر اما وقتی است که عامل سومی به صحنه وارد می‌شود و در جلو چشمهایمان محوری‌ترین سرمایه و اسباب اقتدار نظام یعنی « پشتوانه مردمی» مان را از ما می‌ربایند و بر موج مطالبات بسیار به‌حق آنان سوار می‌شوند.

این عامل سوم و به تعبیر (خامنه‌ای) «ضلع سوم مثلث» با اهرمهایش که همان «کانونهای شورشی» باشند دیگر نه اصول‌گرا را می‌شناسند و نه اصلاح‌طلب را. همین اهرمها که مجاهدین آن را در دهه شصت « هسته‌های مقاومت» می‌نامیدند این روزها با پر رویی تمام و با شعار عجیب و ناهنگام «‌ وای به روزی که مسلح شویم» به آتش افکنی در سرمایه بنیادین نظام که همانا نسل جوان این سرزمین باشند، مشغولند.

اذعان به واقعیت عبور مردم از تمامیت رژیم، پس از ۳۷سال
صادق لاریجانی: دشمن با تمام توان برای آشوب به میدان آمده است
چه می‌شود کرد اگر که ادعای کسانی که می‌گفتند «برانداز مسلح» را می‌خواهیم به «مخالف نظام» و «مخالف نظام» را به «منتقد نظام» تبدیل کنیم، هنوز هم در گوشمان زنگ می‌زند. آنها با همین ادعا سالها چون موریانه پایه‌های اعتقادی همین جوانان را خوردند و نه تنها کسی را به‌سمت نظام و ارزشهای آن نکشاندند، بلکه فرزندان جوان خودمان را به «طعمه مجاهدین» و کانونهای شورشی آنها تبدیل کردند. بگذریم! از ماست که بر ماست....

آنچه امروزه شاهد آن هستیم، آتشی است که در سراسر این مملکت روزانه زبانه می‌کشد... اگر دست نیروهای امنیتی نظام برای مقابله با مردم « معترض به نارساییهای واقعی » باز بود، هرگز مجاهدین نمی‌توانستند این‌گونه در روشنای روز، در هر گوشه‌ای از این مملکت، جولان بدهند و هر کاری که خواستند بکنند. اینجاست که ضرورت هوشیاری و بصیرت نیروهای امنیتی و انتظامی ما حرف آخر را می‌زند. چرا که می‌توانند نقش خود را در شناسایی کانونهای آتش‌افروز (مجاهدین) ایفاء کنند و صفوف جوانان احساساتی و البته غیرهوشیار را از دسترسی دسیسه‌های «کانونهای شورشی » دور نمایند. همچنین نقش رسانه‌های دلسوز(نظام) بسیار تعیین‌کننده است که با هشدارهای مکرر، می‌توانند به افشای دشمنان منافق بپردازند و تا دیر نشده آژیر خطر را در هر مناسبتی و در هر مقاله و مطلبی به صدا در آورند. که « سرچشمه شاید گرفتن به بیل -- چو پر شد نشاید گذشتن به پیل
مطالب مرتبط:
قیام گوهردشت کرج – گزارش خبرنگار سیمای آزادی
جغرافیای ایران کانون استمرار قیام و شورش
سان انگلستان: ایران در آستانه انقلاب، یا مرگ یا آزادی شعار تظاهرات علیه رژیم ایران