سخن روز
در روزهای اخیر شاهد موارد فزایندهای از تصمیمگیریها و رویدادهایی هستیم که حلقه فشار و انزوای بینالمللی را علیه رژیم تنگتر میکند.
تحریمها و محدودیتهای جدید علیه رژیم
شرکت هواپیمایی بریتیش ایرویز، کی.ال.ام و ایرفرانس پروازهای خود را به ایران از ماه آینده متوقف میکنند. شرکت هواپیمایی بریتیش ایرویز اعلام کرد در حال حاضر پروزازهای لندن و تهران توجیه اقتصادی ندارد و به همین دلیل از ماه آینده پرواز بین فرودگاه هیترو و تهران متوقف خواهد شد. کی.ال.ام و ایرفرانس نیز گفتند با توجه به نتایج منفی و چشمانداز مالی، پروازهای خود را به ایران از ماه آینده بهحالت تعلیق درمیآورند.
فیس بوک و توئیتر صدها صفحه و حساب کاربری مربوط به حکومت آخوندی را حذف کردند. شرکت فیسبوک طی تماسی با خبرنگاران با حضور مارک زوکربرگ، رئیس فیسبوک، اعلام کرد: «ما ۶۵۲صفحه، گروه و حساب را که منشأء آن (رژیم) ایران بود بهخاطر رفتار هماهنگ غیرمعتبر حذف کردیم؛ (آنها) افرادی را در چندین خدمات اینترنتی در خاورمیانه، آمریکای لاتین، انگلستان و ایالات متحده هدف قرار میدادند». توئیتر نیز اعلام کرد: «امروز در همکاری با همتایان صنعتی، ما ۲۸۴حساب توئیتری را بستیم. طبق تحلیل موجود ما، بهنظر میرسد منشأء بسیاری از این حسابها ایران بوده است».
کمپانی عظیم گوگل نیز از حذف حسابهای تقلبی رژیم آخوندی برای انتشار اطلاعات دروغ خبر داد و اعلام کرد ۵۸حساب کاربری مرتبط با اقدامات رژیم آخوندی برای ارائه اطلاعات کذب، در سراسر سیستم عاملهای خود مانند یوتیوب، بلاگر و گوگل پلاس را حذف کرده است
شرکت زیمنس آلمان روز جمعه اعلام کرد، بهخاطر برقراری مجدد تحریمهای آمریکا علیه رژیم آخوندی، فعالیتهای خود را در ایران کاهش میدهد.
۱۶سناتور ایالات متحده در یک نامه مشترک به وزیر خزانهداری آمریکا، خواهان شتابدادن به اخراج حکومت آخوندی از شبکه بانکی سوئیفت شدند.
شرکت پتروشیمی هانوا توتال کره جنوبی اعلام کرد معاملات نفت و گاز خود با رژیم آخوندی را با سایر کشورها جایگزین میکند.
مضمون مشترک همه محدودیتها – تأثیرات قیام بر سیاستهای جهانی در ارتباط با رژیم
محدودیتها و تحریمهای جدید، از تعطیلی پروازهای شرکتهای اروپایی تا بسته شدن حسابهای کاربری رژیم در شبکههای اجتماعی و... اگر چه ممکن است برخی از آنها ناشی از تحریمها بهنظر نیایند اما تمامی این مجموعه بیانگر یک حقیقت غیرقابل تردید هستند.
قیام مردم ایران که برای آزادی و رهایی از دیکتاتوری ولایت فقیه بهپاخاستهاند از دیماه تاکنون استمرار یافته است. این قیام طی ۸ماه گذشته دامنه خود را گستردهتر کرده و اقشار وسیعتری از جامعه را دربرگرفته است. استمرار و گسترش اجتماعی این قیام و حضور جوانان خشمگین و مردم به جان آمده در کف خیابانها با وجود همه سرکوبگریهای رژیم حقایق مشخصی را در رابطه با وضعیت رژیم آخوندی بهثبت داده است.
- اول اینکه این رژیم در سراشیب سقوط است و در دوران سرنگونی بهسر میبرد و آیندهیی برای آن متصور نیست.
- دوم اینکه این قیام نشان داد سرنگونی خواست عموم مردم ایران است.
- سوم اینکه این قیام بر شعبده «اصلاحطلب و اصولگرا» نقطه پایان گذاشت.
برآیند این وضعیت موجب شده که در عرصه جهانی تشت رسوایی مماشات و استمالت از بامِ سیاست بینالمللی فرومیافتد و استراتژیها و سیاستها در قبال رژیم آخوندی تغییر کرده و معادلات بهگونه دیگری رقم بخورد. تحولاتی که این روزها در جهت تشدید انزوای بینالمللی رژیم شاهد آن هستیم بهرغم هر منشأء اقتصادی ناشی از تحریمهای آمریکا یا وضعیت بحرانی اقتصادی رژیم، بهطور پایهیی از تغییر سیاستهای جهانی بر اثر قیام مردم ایران سرچشمه میگیرند.
سالها بود که ما شاهد بودیم دولتهای غربی به رژیم باج میدادند و چشم بر جنایتها و چپاولگریهای رژیم در داخل و تروریسم و جنگافروزیاش در خارج میبستند و چه بسا آن را تأیید هم میکردند، اما این مسیر اکنون عوض شده و آثار آن را در همه جا میبینیم. از طرفی میبینیم که وقتی رژیم در برابر اعتلا و پیشروی مقاومت ایران و نیروی محوری آن به تروریسم متوسل میشود، کشورهای اروپایی و بعد هم دولت آمریکا بر این اقدامات رژیم چشم نمیبندند.
کما اینکه چندی پیش مقاومت ایران اعلام کرد رژیم چگونه از امکانات ارتباطی در فضای مجازی و اینترنت در جهت پیشبرد اهداف تروریستی و سرکوبگرانه خود و جاسوسی علیه مقاومت ایران و مخالفان خود استفاده میکند و اکنون میبینیم که این هشدارها چگونه جدی گرفته شده و شرکتهای اینترنتی حسابهای جعلی رژیم را که در پوششهای مختلف اهداف رژیم را پیش میبردند، شناسایی کرده و آنها را بستهاند.
شرکتهای مسافربری هواپیمایی هم اگر چه مشمول تحریمهای آمریکا نیستند چون مسافران عادی را حمل میکنند و ارتباط مستقیمی با رژیم ندارند، اما بهدلیل اینکه مراودات خارجی رژیم بهشدت افت کرده و همچنان که شرکت بریتیش ایرویز اعلام کرده «از آنجا که فعالیت در مسیر لندن به تهران در حال حاضر مقرون به صرفه نیست، ما این پروازها را بهحالت تعلیق درمیآوریم».
بنابراین اکثر تحولات روزهای اخیر ممکن است ربط مستقیمی با هم نداشته باشند، اما همه اینها یک پیام واحد دارند و متأثر از یک روح واحد هستند و آن اینکه قیام مردم ایران، سیاستهای جهانی را در رابطه با رژیم عمیقاً تغییر داده و همه تحولاتی که شاهد آن هستیم بر ضد رژیم و طبعاً در جهت خواست مردم ایران و مقاومت ایران جریان دارد.
کمک مالی اتحادیه اروپا به رژیم
در میان تحولاتی که اینچنین با شتاب حلقه انزوای جهانی را بر گرد رژیم تنگتر میکند، روز جمعه شاهد رخدادی بودیم که ممکن است در نگاه اولیه اینگونه القا کند که فضای برون رفتی از این حلقه محاصره برای رژیم ایجاد شده است.
روز جمعه ۲شهریور رسانههای خبری گزارش دادند موگرینی، رئیس روابط خارجی اتحادیه اروپا، در بیانیهیی اعلام کرده است اتحادیه اروپا یک کمک ۱۸میلیون یورویی به رژیم ایران اعطا میکند. خبرگزاری حکومتی ایسنا بهنقل از رویتر نوشت: اتحادیه اروپا این مبلغ را برای جبران تاثیرات تحریمهای مجدد آمریکا پرداخت میکند.
بنا به همین گزارش اتحادیه اروپا مورد مصرف این مبلغ را نیز مشخص کرده است؛ ۸میلیون یورو به بخش خصوصی داده میشود که شامل کمکی برای مؤسسات کوچک و متوسط و سازمان توسعه تجارت ایران است و ۸میلیون یورو دیگر نیز صرف پروژههای محیطزیستی و ۲میلیون یورو نیز صرف مبارزه با مواد مخدر میشود.
اما بهرام قاسمی، سخنگوی وزارتخارجه رژیم، مدعی شد که بودجه ۱۸میلیون یورویی اروپا مربوط به همکاریهای ایران با نهاد اتحادیه اروپایی است و ربطی به بسته اقتصادی مطرح شده اروپا که قرار است در چارچوب برجام و برای مقابله با تحریمهای آمریکا علیه ایران ارائه شود، ندارد. به این ترتیب رژیم با وجود اینکه به طرز تحقیرآمیزی این کمک را قبول میکند اما در عینحال تلاش میکند که نشان دهد هنوز امید میرود که از طریق کمک اروپا و «بسته اقتصادی اروپا» که گویا چیز دیگری غیر از همین بسته یا بستههای مشابهی در حد چند ده میلیون یورو باشد، که رسانههای حکومتی آن را ناچیز توصیف کردند، با تحریمهای آمریکا مقابله کند.
تأمل بیشتر بر روی این رخداد نشان میدهد که از قضا این خبر بهطور مضاعف مؤید انزوای فزاینده بینالمللی رژیم است.
این ۱۸میلیون یورو یا به قولی ۲۱میلیون یورو، یک لقمهالصباح ولیفقیه و اذنابش هم محسوب نمیشود، بهخصوص که موارد مصرف آن را هم مشخص کرده و رژیم نمیتواند آن را برای مصرف دیگری هزینه کند. اتحادیه اروپا اگر این کمک را نمیداد یا اگر میداد و اعلام نمیکرد، برای رژیم بسیار بهتر بود، چون دولت روحانی و متولیان برجام اروپایی میتوانستند بگویند که بسته در راه است. به همین جهت است که قاسمی سخنگوی وزارتخارجه رژیم ادعا میکند که این ربطی به برجام ندارد ولی اطلاعیه موگرینی که در رسانههای خبری هم انعکاس یافته، گویای این است که سر و ته بسته اروپا همین است و یا چیزی در همین حدود. کما اینکه نشریه هیل وابسته به کنگره آمریکا دیروز نوشت: «اتحادیه اروپا موافقت کرد که به میزان ۱۸میلیون یورو به ایران اختصاص دهد تا بتواند تأثیرات تحریمهای ایالات متحده را جبران کند. به گزارش رویتر، اعلام کمک که معادل ۲۰.۶میلیون دلار است، بخشی از تلاشهای اتحادیه اروپا برای حفظ توافق هستهیی ۲۰۱۵ با ایران است».
بنابراین میتوان بهراحتی پی برد که این کمک در ازای ماندن رژیم در برجام است. اما از آنجا که رژیم نمیخواهد اعتراف کند که چقدر به برجام و به همین پوستهیی که از آن بر جای مانده نیازمند است، آن را طوری جلوه میدهد که گویا اروپا خسارات برجام را جبران میکند. اکنون معلوم میشود که جبران خسارات همین چندرغازی است که اروپا صدقه سری به رژیم داده و مصرف آن را هم خودش مشخص کرده است و تمام محتوای مادی بسته اروپا و آنچه اروپا به رژیم میدهد، همین است. این گویای موقعیت بسیار نازل رژیم در تعادل قواست که ناچار است همین صدقه را هم روی چشمش بگذارد.