بهدنبال بالاگرفتن خشم عمومی از فساد و دزدی در حاکمیت آخوندی، رژیم آخوندی به نمایش مبارزه با فساد رو آورده است. یکی از ترفندها در این نمایش این است که مهرهها و کارگزاران غارتگر رژیم از یک سو در تبلیغاتشان به برملا شدن بیشازپیش زندگی لاکچری آقازادهها در ینگهدنیا و ماجرای گرینکارت گرفتن آنها از «شیطان بزرگ!» تن بدهند تا خود مقامات نظام سفیدسازی شوند. از سوی دیگر همین مقامات در ادامه این نمایش به صحنه بیایند و مدارک خود را اندر احوالات آقازادههای «فقیر، بیکار و درمانده از تهیه نان شب» در رسانهها و فضای مجازی منتشر کنند تا معلوم شود حرفهایی که ملت در مورد آنان میزنند دروغی بیش نیست. آقازادهها۱
بر کسی پوشیده نیست که «آقازادهها» نوک کوه یخ فسادی هستند که تنه عظیم آن که خامنهای و سپاه پاسدارانش و بنیادها و مؤسسات و باندهای مافیایی غارتگر رژیم هستند همچنان از نظرها پنهان نگهداشته میشوند.
با این وجود از چگونگی احوالات «آقازادهها» که فقط با بخشی از ریختوپاشهای دزدیهای پدرانشان «روزگار میگذرانند» میتوان به گوشهیی از ابعاد غارت و چپاول در رژیم آخوندی پی برد.
۲۰۰خانواده که سرنوشت کشور را به گروگان گرفتهاند!
یکی از اعضای مجلس ارتجاع به نام هدایتالله خادمی در نطق پیش از دستور خود در روز ۷مرداد ۹۷ گفت: «فساد اقتصادی مانند موریانه به تار و پود این کشور و مسئولان زده است. پذیرفتهایم که کشوری فاسد و ناکارآمد هستیم». او بدون هر گونه پردهپوشی سپس اعتراف کرد طی ۴۰سال حکومت آخوندی «۲۰۰خانواده سرنوشت کشور را به گروگان گرفتهاند». (خبرگزاری ایسنا ۷مرداد ۹۷)
دستاندازی آقازادهها به ثروتهای ملی و نیز دهنکجی آنان به مردم تا به آن حد رسید که در سال گذشته حمیدرضا عارف، پسر محمدرضا عارف، در اظهاراتی مشعشع و متبختر با تعریف از فعالیتهای شغلی و اجتماعی خود گفته بود: «بالاخره این خون میآید و میرسد، همینطوری کسی نمیتواند ادعا کند اصل و نسب دارد. افتخار میکنم این تواناییها از دوتا ژن خوب آمده»!
انزجار مردم به سفیدسازی آقازادهها
تلاش مهرهها و کارگزاران حکومتی برای لاپوشانی دزدیهای خود از طریق سفیدسازی آقازادهها چنان موجی از نفرت و انزجار را در جامعه ایجاد کرده که رسانههای حکومتی نیز مجبور به انعکاس گوشه کوچکی از آن شدند.
روزنامه حکومتی انتخاب ۲۴مرداد ۹۷ با تیتر «تمسخر افکار عمومی توسط برخی مسئولان: فرزندانمان شغل دولتی ندارند! / آقایان! بابک زنجانی هم «شغل دولتی» نداشت؛ این «شوخی»ها دیگر جواب نمیدهد!» مجبور شد به این خشم عمومی واکنش نشان دهد و به گوشهیی از فساد در نظام آخوندی اعتراف نماید:
«غالب مسئولانی که به سؤال این کمپین پاسخ دادهاند، فرزندان خود را مشغول تحصیل یا فعالیت پارهوقت در شرکتهای خصوصی عنوان کردهاند. سؤال اینجاست که در این صورت، فرزندان مسئولانی که در هیأتمدیرههای شرکتهای گوناگون حضور دارند و بارها و بارها نام آنها بهصورت علنی یا مخفی شنیده شده و در مواردی نیز تخلفات آنها محرز و پرونده قضایی برای آنها تشکیل شده، کجا هستند»؟
«روندی که برخی مسئولان در کمپین مذکور در پیش گرفتهاند، عملاً انحراف از اهداف اولیه این کمپین است. این مسئولان به جای اینکه پاسخ دهند فرزندان آنها دقیقاً به چه کاری مشغول هستند، مدرک تحصیلی فرزندان خود را مطرح کرده و صرفاً به یک پاسخ کلی که «فرزندم شغل دولتی ندارد» بسنده میکنند. سؤال اینجاست که هدف از این کمپین، اطلاع از مدرک تحصیلی فرزندان مسئولان است یا شفافسازی در مورد فعالیتهای آنان. اگر پاسخ گزینه دوم است ـ که همین طور هم هست ـ چرا مسئولانی چون نوبخت و ربیعی و امثال آنها با کلیگویی از آن فرار میکنند؟
اینکه «فرزندانم شغل دولتی ندارند»، پاسخ مناسبی برای فرار از اتهام نیست و هیچ ابهامی را هم رفع نخواهد کرد. ماجرا وقتی قابل تأملتر میشود که بدانیم قریب بهاتفاق «آقازاده»هایی که در سالهای اخیر صحبت از تخلفات آنها مطرح شده، شغل دولتی نداشتهاند!
بابک زنجانی که پرونده نفتی او و بدهی میلیاردیاش به کشور سال هاست محل بحث است و هنوز خبری از بازگشت این مبلغ به بیتالمال نشده هم شغل دولتی نداشت. به بیان سادهتر، این متهم نفتی بدون داشتن شغل دولتی، اکنون ۲میلیارد یورو به بیت المال بدهکار است.
ماجرا پیچیده نیست؛ دسترسی به بیت المال نیازمند داشتن شغل دولتی نیست. از قضا میتوان گفت شغل دولتی بهدلیل مسئولیتی که برای شخص میآورد و نظارت بیشتری روی فرد انجام میشود معمولاً انجام تخلف در ابعاد گسترده را محدودتر میکند.».
نتیجه معکوس فعالیت در کمپین #فرزندت_کجاست
روزنامه حکومتی انتخاب با زبان معکوس نشان میدهد که چگونه ایادی دزد رژیم با شرکت در کمپین #فرزندت_کجاست بهدنبال لاپوشانی چپاول میلیاردی آقاها و آقازادههای نظام بودهاند اما در عمل این اقدام نتیجه معکوس داده و توسط مردم و کاربران به سخره گرفته شدهاند. انتخاب مینویسد:
«کمپین فرزندت کجاست؟ با هدف شفافسازی راهاندازی شده و در آن، کسی بهدنبال دولتی یا غیردولتی بودن شغل آقازادهها نیست. اتفاقاً شفاف سازی از فعالیت دقیق آنها و تشخیص میزان دسترسیشان به بیتالمال، اهمیت فراوانی دارد که اکنون به نوعی مورد تمسخر برخی مسئولان قرار گرفته.
این تمسخر اما بازتاب وسیعی میان مردم در شبکههای اجتماعی داشته است. برخی میگویند بعد از راهاندازی این کمپین فهمیدیم خیلی از آقازادهها از اساس بیکارند و ابوی گرام همچنان مشغول خرجی دادن به آنهاست»!
این رسانه سپس اعتراف میکند که در دنیای فراگیرشدن ارتباط جمعی و نیز حضور قیامها و اعتراضات که در آن سراپای نظام به چالش کشیده میشود نمیتوان دزدیهای نجومی را از چشم مردم پنهان کرد. این نوع مانورها و بهقول آنها «شوخیها!» راه به بازشدن سرکلاف میبرد و کل نظام را هدف میگیرد.
«این واکنشهای شوخطبعانه نشان میدهد مسئولان نمیتوانند با روشهای رسانهای دهههای پیشین که مبتنی بر ارتباط یکطرفه رسانهای و بدون چالش بوده، خود را از زیر بار مسئولیت خارج کرده و ژست شفافسازی بگیرند! نه این شوخیها دیگر جواب نمیدهد»!
روزنامه حکومتی شهروند ۲۳مرداد ۹۷ نیز بهنحوی دیگر به این ترفند رژیم اعتراف کرده است:
«نمایش زندگی لاکچری، پر زرق و برق و اشرافی فرزندان برخی مسئولان و کارگزاران نظام در فضای مجازی و شبکههای اجتماعی در یکی دو سال اخیر جنجالهای فراوانی ایجاد کرده است. این وضع در ۲ماه اخیر و با ماجرای عروسی لاکچری پسر سفیر ایران در دانمارک و حاشیههای پیشآمده بر سر سبک زندگی پسر طهماسب مظاهری، رئیسکل اسبق بانک مرکزی وارد فاز تازهیی شده است. در ادامه پسلرزههای نمایش زندگی لاکچری آقازادهها حالا برخی کاربران مجازی خواستار توضیح مسئولان کشور درباره وضع زندگی فرزندانشان شدهاند. این توضیحات در حال حاضر ذیل هشتگی به نام #فرزندت_کجاست؟ در جریان است و تاکنون بعضی از مسئولان به این کمپین پیوستهاند».
پسرم چوپانی میکند!
رسواترین قسمت این ماجرا در جایی است که نادر قاضیپور، یکی از اعضای مجلس ارتجاع در پاسخ به سؤال کمپین گفته بود:
«من ۲فرزند دختر و ۲فرزند پسر دارم. هر دو دختر من تحصیلات مقطع کارشناسی ارشد دارند و خانهدار هستند. یکی از فرزندان پسر من دانشجوی علوم پزشکی دانشگاه ارومیه است که در بیمارستان کار میکند. پسر دیگر من که دانشجوی دامپزشکی دانشگاه آزاد ارومیه است، گوسفند دارد و به کار چوپانی مشغول است».
بهدنبال این پاسخ نادر قاضیپور توفانی در شبکهها بهپا شد و کاربران با انتشار اسنادی این ادعای مضحک و تمسخرآور را به چالش کشیدند. مشخص شد «آقازاده چوپان» صاحب یک دامداری چندصد میلیونی است. دامنه انزجار افکار عمومی نسبت به این ادعا آنچنان در شبکههای اجتماعی گسترده بود که روزنامه حکومتی ایران مجبور شد پارهیی از نظرات و توییتهای کاربران را منتشر نماید:
به یک نمونه توجه کنید:
«وقتی قاضیپور (نماینده ارومیه) گلابی خوردن یواشکی در مجلس را دفاع از حقوق کشاورزان میداند، حق دارد یک دامداری چندصد میلیونی متعلق به فرزندش را هم چوپانی بداند».
سایر روزنامههای حکومتی نیز مجبور شدند این طنز تلخ را ـ که باعث خشم و نفرت مردم شد ـ منعکس نمایند.
سایت حکومتی بهار نیوز ۲۴مرداد ۹۷ با تیتر آقازاده چوپان، مالک گاوداری از آب درآمد! نوشت: «نادر قاضیپور در پاسخ به کمپین «فرزندت کجاست» گفته بود که پسر من چوپان است! کاربران فضای مجازی نیز عکسی از فرزند او در حال چوپانی با گاوهای ۲۰میلیون تومانی منتشر کردند و نوشتند: «محمدصادق قاضیپور در حال چوپانی گاوهایی که هر کدام حداقل ۲۰میلیون تومان قیمت دارند»!
این سایت حکومتی در ادامهٔ مطلب خود با اعتراف به اینکه پاسخهای داده شده توسط سران فاسد رژیم بیشازپیش باعث عصبانیت مردم شده، نمونههایی از واکنش کاربران به این کمپین را منتشر کرد: