سخن روز
مناظره سوم نیشتری بود بر زخم پر از چرک و عفونتی که نظام ولایت فقیه نام دارد. با این نیشتر مردم ایران فوران فساد فراگیر در این رژیم را به چشم دیدند و این البته معنا و پیآمد خاص خود را دارد.
اولین معنی و پیام که هر کس میتواند آن را دریابد این است که این مجموعه مملو از فساد و تباهی که در آن باندهای متخاصم با تمام قوا و با بهکار گرفتن همه ابزار و وسایل به جان هم افتادهاند، قابل دوام نیست. این معنایی است که حتی رسانههای حکومتی و عناصری از درون و حاشیه رژیم نیز به آن اذعان میکنند:
«فوران فساد مدیران ارشد نظام در مناظره سوم چیزی جز یک طرح براندازی تمام عیار نبود.»[1]
«مردم هر 4سال یکبار میفهمند در چه جامعه نابهسامانی زندگی میکنند و گویی هیچ چیز پیش نمیرود». [2]
«شعارهای برخی از نامزدها فقط عوامفریبی و دروغ است و بس! دیروز در معرض 80 میلیون نفر به دوربین نگاه کردند و دروغ گفتند که این اقدام واقعاً فاجعه است.»[3]
«مچگیری و افشاگری شاید در بادی امر جذاب باشد اما چیزی که در بلندمدت برجا میماند، بیاعتمادی شدید به نظام سیاسی و سیاستمداران است.»[4]
رویگردانی مردم از نظام، بهعنوان نتیجه نهایی این مناظره، همان چیزی است که حتی نوری همدانی مرجع حکومتی را نیز از فرجام نظام دچار تلخکامی و تشویش کرده است: «از مناظره دیروز خیلی ناراحت شدیم هیچ لحظةی در زمانی که انقلاب صورت گرفته تاکنون بهاندازه مناظره دیروز تلخ نبود.»[5]
این احساس تلخکامی بیسابقه، نتیجه پدیدار شدن ابعاد و عمق فساد و تباهی برای مردم، آن هم از زبان بالاترین مقامهای رژیم است و پیآمد آن در نخستین گام، رویگردانی همان اقشار محدودی است که در نمایشهای انتخاباتی قبلی شرکت میکردند. گزارشگر تلویزیون فرانس24 طی گزارشی از تهران گفت: «محله مولوی که یکی از محلههای قدیمی تهران است و ساکنان آن را کارگران و اقشار کمدرآمد تشکیل میدهند، از انتخابات سرخورده هستند. مقامهای دولتی بیم آن دارند که ساکنان چنین محلههایی انتخابات را تحریم کنند.»[6]
حتی نظرسنجیهای حکومتی نیز ناگزیر به همین رویگردانی اذعان میکنند؛ بهگزارش خبرگزاری دولتی ایرنا: «نظرسنجی از 6هزار واجدین شرایط (رأی دادن) روشن میکند که یک سوم میگویند رأی نخواهند داد.»[7]
جدای از اینکه واقعیت برای رژیم بسا وحشتآورتر از آن چیزی است که این قبیل نظرسنجیهای حکومتی تصویر میکنند، هر کسی که این مناظره را در داخل یا خارج کشور دنبال کرده، لاجرم این نتیجهگیری را از این مناظره میکند که در این رژیم همه دزد و فاسد و جنایتکارند، پس چرا در انتخابات شرکت کنیم؟!
به این ترتیب مناظره کذایی به جای آن که در جهت تبلیغ نمایش انتخابات و برانگیختن مردم به رأی دادن باشد، معکوس عمل کرده است. همین امر و پیامدهای ناشی از آن، وحشت و نگرانی هر دو باند را برانگیخته و حتی در اظهارات امام جمعههای خامنهای هم راه یافته است:
«اگر مردم بخواهند در انتخابات شرکت نکنند، قطعاً خساراتی به بار خواهد آمد که اولین خسارت هم ضعف ملت و نظام خواهد بود.»[8]
«عدم حضور در انتخابات موجب میشود دشمن تصور کند میتواند ضربهیی به ما بزند.» [9]
«عدم مشارکت مردم در انتخابات بهجز پیامدهای داخلی، در جهان هم پیامدهای منفی خواهد داشت. اگر درصد مشارکت مردم در انتخابات از 60یا 70درصد پایینتر بیاید برای جایگاه ایران در جهان خوشآیند نیست.»[10]
این سخن، اگر چه نقشه مهندسی انتخابات برای اعلام عدد و رقم مطلوب «مشارکت» را لو میدهد، اما مهمتر از آن، وحشت ناشی از «پیامدهای منفی» داخلی و بینالمللی برجسته شدن تحریم انتخابات را برملا میکند. خبرگزاری رویتر (22اردیبهشت) طی گزارشی از مناظره و عواقب سیاسی و اجتماعی آن، خاطرنشان میکند: «خامنهای که حرف آخر را در حکومت ایران میزند، نسبت بهوقوع اعتراضاتی مانند آنچه که در سال 1388 رخ داد، هشدار داده است.»
هراس ولیفقیه ارتجاع ناشی از توهم و مالیخولیا نیست و قضاوت افکار عمومی، آن اندازه که در فضای مجازی منعکس شده، بهخوبی بیانگر پایههای عینی این هراس است:
«وضعیت سیاه مطلق، همه دزد و همه ناکارآمد و مردم هم بدبخت و فلاکت زده. خود آقایان پیشنهاد انقلاب و شورش میدهند...»
«اگر عدالت و حکومتداری این است، عاقبت این جامعه جز فروپاشی چه میتواند باشد؟ روی خویشتنداری و صبر مردم بیش از حد حساب میکنید.»
اکنون قابل فهم است که چرا بعد از مناظره، روحانی کوشیده است فتیلة جنگ را پایین بکشد و بر غلظت مجیزگویی از خامنهای بیفزاید. وی با کرنش در برابر خلیفه ارتجاع که چند روز پیش امضای سند2030 نهاد فرهنگی مللمتحد توسط دولت را مورد حمله قرار داده بود، خاطرنشان کرد امضای این سند صوری بوده و تأکید کرد: «تعهد میدهم به... رهبر بزرگ ایران که در این سند تصریح کردیم که در چارچوب قوانین ایران به آن پایبند باشیم»[11] منظور از قوانین ایران همان قوانین و مقررات نوشته و نانوشته رژیم زنستیز آخوندی است که برابری زن و مرد را که در سند2030 یونسکو آمده بود، را برنمیتابد. در حالیکه روحانی خوب میداند که اگر در این زمینه میایستاد، بهلحاظ رأی و همچنین بهلحاظ یک آب شستهتر نشاندادن چهرهاش نزد غربیها بهلحاظ تبلیغاتی منفعتش بیشتر بود.
مشابه همین رعایت را آخوند رئیسی نیز همان روز در میتینگ انتخاباتی خودش در اردبیل مورد تأکید قرار داد و گفت: «سینهام پر از اسرار است و میتوانم خیلی حرفها بزنم، اما اخلاق اجازه نمیدهد و نمیخواهم مثل دیگران باشم.»[12]
وی بهاین ترتیب به رقیب خود پیام «افشا بس!» میدهد و روشن است که ترس هر دو آنها و ترس کل رژیم که رسانههای هر دو باند نیز مرتباً درباره آن به همدیگر هشدار میدهند این است که رسواگریهای آنها علیه یکدیگر نه تنها صحت همه افشاگریهای مجاهدین و مقاومت ایران را به اثبات میرساند، بلکه این رسوا سازیهای متقابل و برملا شدن فساد فراگیر در رژیم، در وهله اول حقانیت سیاست تحریم انتخابات قلابی رژیم را در وجدان و ضمیر تودههای مردم، حک و ثبت میکند و در وهلة بعد اذهان و وجدان عمومی جامعه را به تنها راه نجات، «براندازی تمام عیار این رژیم» رهنمون میگردد.
به این ترتیب اگر مناظره سوم بازندهیی داشته باشد، بیتردید دیکتاتوری ولایت فقیه و نمایش تنفرانگیز انتخابات آن است و برنده آن نیز مجاهدین و مقاومت ایران است که کارزار تحریم انتخابات قلابی آخوندی را پیش بردند و به این نقطه رساندند
[1] عبدالرضا داوری، مشاور رسانهیی احمدینژاد
[2] سایت بهار - ۲۳ اردیبهشت 96
[3] جهان صنعت ـ ۲۳ اردیبهشت ۹۶
[4] جهان صنعت ـ ۲۳ اردیبهشت ۹۶
[5] خبرگزاری تسنیم ـ 23اردیبهشت
[6] فرانس 24 عربی ـ22اردیبهشت 96
[7] خبرگزاری آسوشیتدپرس ـ 23اردیبهشت
[8] امام جمعه شوش ـ ایسنا-24اردیبهشت 96
[9] آخوند علوی کیا نمایندة خامنهای در دانشگاه صنعت نفت ـ ایسنا-24اردیبهشت 96
[10] سایت تدبیر وابسته به باند روحانی ـ ۲۳اردیبهشت ۱۳۹۶
[11] سخنرانی روحانی در میتینگ انتخاباتی در ورزشگاه آزادی ـ 23اردیبهشت
[12] سخنرانی رئیسی در اردبیل ـ خبرگزاری تسنیم ـ ۲۳اردیبهشت ۱۳۹۶
مناظره سوم نیشتری بود بر زخم پر از چرک و عفونتی که نظام ولایت فقیه نام دارد. با این نیشتر مردم ایران فوران فساد فراگیر در این رژیم را به چشم دیدند و این البته معنا و پیآمد خاص خود را دارد.
اولین معنی و پیام که هر کس میتواند آن را دریابد این است که این مجموعه مملو از فساد و تباهی که در آن باندهای متخاصم با تمام قوا و با بهکار گرفتن همه ابزار و وسایل به جان هم افتادهاند، قابل دوام نیست. این معنایی است که حتی رسانههای حکومتی و عناصری از درون و حاشیه رژیم نیز به آن اذعان میکنند:
«فوران فساد مدیران ارشد نظام در مناظره سوم چیزی جز یک طرح براندازی تمام عیار نبود.»[1]
«مردم هر 4سال یکبار میفهمند در چه جامعه نابهسامانی زندگی میکنند و گویی هیچ چیز پیش نمیرود». [2]
«شعارهای برخی از نامزدها فقط عوامفریبی و دروغ است و بس! دیروز در معرض 80 میلیون نفر به دوربین نگاه کردند و دروغ گفتند که این اقدام واقعاً فاجعه است.»[3]
«مچگیری و افشاگری شاید در بادی امر جذاب باشد اما چیزی که در بلندمدت برجا میماند، بیاعتمادی شدید به نظام سیاسی و سیاستمداران است.»[4]
رویگردانی مردم از نظام، بهعنوان نتیجه نهایی این مناظره، همان چیزی است که حتی نوری همدانی مرجع حکومتی را نیز از فرجام نظام دچار تلخکامی و تشویش کرده است: «از مناظره دیروز خیلی ناراحت شدیم هیچ لحظةی در زمانی که انقلاب صورت گرفته تاکنون بهاندازه مناظره دیروز تلخ نبود.»[5]
این احساس تلخکامی بیسابقه، نتیجه پدیدار شدن ابعاد و عمق فساد و تباهی برای مردم، آن هم از زبان بالاترین مقامهای رژیم است و پیآمد آن در نخستین گام، رویگردانی همان اقشار محدودی است که در نمایشهای انتخاباتی قبلی شرکت میکردند. گزارشگر تلویزیون فرانس24 طی گزارشی از تهران گفت: «محله مولوی که یکی از محلههای قدیمی تهران است و ساکنان آن را کارگران و اقشار کمدرآمد تشکیل میدهند، از انتخابات سرخورده هستند. مقامهای دولتی بیم آن دارند که ساکنان چنین محلههایی انتخابات را تحریم کنند.»[6]
حتی نظرسنجیهای حکومتی نیز ناگزیر به همین رویگردانی اذعان میکنند؛ بهگزارش خبرگزاری دولتی ایرنا: «نظرسنجی از 6هزار واجدین شرایط (رأی دادن) روشن میکند که یک سوم میگویند رأی نخواهند داد.»[7]
جدای از اینکه واقعیت برای رژیم بسا وحشتآورتر از آن چیزی است که این قبیل نظرسنجیهای حکومتی تصویر میکنند، هر کسی که این مناظره را در داخل یا خارج کشور دنبال کرده، لاجرم این نتیجهگیری را از این مناظره میکند که در این رژیم همه دزد و فاسد و جنایتکارند، پس چرا در انتخابات شرکت کنیم؟!
به این ترتیب مناظره کذایی به جای آن که در جهت تبلیغ نمایش انتخابات و برانگیختن مردم به رأی دادن باشد، معکوس عمل کرده است. همین امر و پیامدهای ناشی از آن، وحشت و نگرانی هر دو باند را برانگیخته و حتی در اظهارات امام جمعههای خامنهای هم راه یافته است:
«اگر مردم بخواهند در انتخابات شرکت نکنند، قطعاً خساراتی به بار خواهد آمد که اولین خسارت هم ضعف ملت و نظام خواهد بود.»[8]
«عدم حضور در انتخابات موجب میشود دشمن تصور کند میتواند ضربهیی به ما بزند.» [9]
«عدم مشارکت مردم در انتخابات بهجز پیامدهای داخلی، در جهان هم پیامدهای منفی خواهد داشت. اگر درصد مشارکت مردم در انتخابات از 60یا 70درصد پایینتر بیاید برای جایگاه ایران در جهان خوشآیند نیست.»[10]
این سخن، اگر چه نقشه مهندسی انتخابات برای اعلام عدد و رقم مطلوب «مشارکت» را لو میدهد، اما مهمتر از آن، وحشت ناشی از «پیامدهای منفی» داخلی و بینالمللی برجسته شدن تحریم انتخابات را برملا میکند. خبرگزاری رویتر (22اردیبهشت) طی گزارشی از مناظره و عواقب سیاسی و اجتماعی آن، خاطرنشان میکند: «خامنهای که حرف آخر را در حکومت ایران میزند، نسبت بهوقوع اعتراضاتی مانند آنچه که در سال 1388 رخ داد، هشدار داده است.»
هراس ولیفقیه ارتجاع ناشی از توهم و مالیخولیا نیست و قضاوت افکار عمومی، آن اندازه که در فضای مجازی منعکس شده، بهخوبی بیانگر پایههای عینی این هراس است:
«وضعیت سیاه مطلق، همه دزد و همه ناکارآمد و مردم هم بدبخت و فلاکت زده. خود آقایان پیشنهاد انقلاب و شورش میدهند...»
«اگر عدالت و حکومتداری این است، عاقبت این جامعه جز فروپاشی چه میتواند باشد؟ روی خویشتنداری و صبر مردم بیش از حد حساب میکنید.»
اکنون قابل فهم است که چرا بعد از مناظره، روحانی کوشیده است فتیلة جنگ را پایین بکشد و بر غلظت مجیزگویی از خامنهای بیفزاید. وی با کرنش در برابر خلیفه ارتجاع که چند روز پیش امضای سند2030 نهاد فرهنگی مللمتحد توسط دولت را مورد حمله قرار داده بود، خاطرنشان کرد امضای این سند صوری بوده و تأکید کرد: «تعهد میدهم به... رهبر بزرگ ایران که در این سند تصریح کردیم که در چارچوب قوانین ایران به آن پایبند باشیم»[11] منظور از قوانین ایران همان قوانین و مقررات نوشته و نانوشته رژیم زنستیز آخوندی است که برابری زن و مرد را که در سند2030 یونسکو آمده بود، را برنمیتابد. در حالیکه روحانی خوب میداند که اگر در این زمینه میایستاد، بهلحاظ رأی و همچنین بهلحاظ یک آب شستهتر نشاندادن چهرهاش نزد غربیها بهلحاظ تبلیغاتی منفعتش بیشتر بود.
مشابه همین رعایت را آخوند رئیسی نیز همان روز در میتینگ انتخاباتی خودش در اردبیل مورد تأکید قرار داد و گفت: «سینهام پر از اسرار است و میتوانم خیلی حرفها بزنم، اما اخلاق اجازه نمیدهد و نمیخواهم مثل دیگران باشم.»[12]
وی بهاین ترتیب به رقیب خود پیام «افشا بس!» میدهد و روشن است که ترس هر دو آنها و ترس کل رژیم که رسانههای هر دو باند نیز مرتباً درباره آن به همدیگر هشدار میدهند این است که رسواگریهای آنها علیه یکدیگر نه تنها صحت همه افشاگریهای مجاهدین و مقاومت ایران را به اثبات میرساند، بلکه این رسوا سازیهای متقابل و برملا شدن فساد فراگیر در رژیم، در وهله اول حقانیت سیاست تحریم انتخابات قلابی رژیم را در وجدان و ضمیر تودههای مردم، حک و ثبت میکند و در وهلة بعد اذهان و وجدان عمومی جامعه را به تنها راه نجات، «براندازی تمام عیار این رژیم» رهنمون میگردد.
به این ترتیب اگر مناظره سوم بازندهیی داشته باشد، بیتردید دیکتاتوری ولایت فقیه و نمایش تنفرانگیز انتخابات آن است و برنده آن نیز مجاهدین و مقاومت ایران است که کارزار تحریم انتخابات قلابی آخوندی را پیش بردند و به این نقطه رساندند
[1] عبدالرضا داوری، مشاور رسانهیی احمدینژاد
[2] سایت بهار - ۲۳ اردیبهشت 96
[3] جهان صنعت ـ ۲۳ اردیبهشت ۹۶
[4] جهان صنعت ـ ۲۳ اردیبهشت ۹۶
[5] خبرگزاری تسنیم ـ 23اردیبهشت
[6] فرانس 24 عربی ـ22اردیبهشت 96
[7] خبرگزاری آسوشیتدپرس ـ 23اردیبهشت
[8] امام جمعه شوش ـ ایسنا-24اردیبهشت 96
[9] آخوند علوی کیا نمایندة خامنهای در دانشگاه صنعت نفت ـ ایسنا-24اردیبهشت 96
[10] سایت تدبیر وابسته به باند روحانی ـ ۲۳اردیبهشت ۱۳۹۶
[11] سخنرانی روحانی در میتینگ انتخاباتی در ورزشگاه آزادی ـ 23اردیبهشت
[12] سخنرانی رئیسی در اردبیل ـ خبرگزاری تسنیم ـ ۲۳اردیبهشت ۱۳۹۶