۱۳۹۹ آبان ۲۳, جمعه

محاکمه یک دیپلمات ـ تروریست یا محاکمه یک سیاست؟

 

                  محاکمه دیپلمات تروریست آخوندها

«دستگیری این دیپلمات کشورمان به‌عنوان جنبه‌ای از نقض مصونیت قانونی دیپلماتها مطرح است. بازداشت و هم‌چنین تصمیم دولت اتریش برای سلب مصونیت دیپلماتیک از یک دیپلمات ایرانی، گذشته از آن که اتفاقی نادر و استثنایی در دنیای دیپلماسی به حساب می‌آید،

برخلاف نص صریح حقوق دیپلماتیک نیز هست، چرا که طبق این حقوق نمی‌توان یک دیپلمات را به هیچ عنوان بازداشت کرد. حتی بر اساس این حقوق، دیپلماتها را نمی‌توان تحت تعقیب قانونی قرار داد» (وطن امروز. ۲۲آبان۹۹).

نقض مصونیت دیپلماتیک یک دیپلمات ـ تروریست

همهٔ حرف در اینجاست که در واقع همهٔ حرف یک رسانهٔ وابسته به باند خامنه‌ای است. چرا یک دیپلمات ـ تروریست حرفه‌یی نظام که در پوش رایزن سوم سفارت، به اعمال تروریستی مشغول بوده، از جانب یک کشور اروپایی جلب و سپس زندانی می‌شود. «مصونیت دیپلماتیک» او چرا نقض شده است؟

مگر قرار نبود تحت پوش این مصونیت، دیپلمات ـ تروریست اعزامی از تهران، آزادی عمل داشته باشد، بتواند با فراغ بال به هر جای اروپا که می‌خواهد سفر کند و در ساک یا چمدانش بمب حمل کند و به هسته‌های خفتهٔ نظام تحویل دهد؟

چرا حقوق‌بشر او نقض شده؛ و فراتر از آن چرا کشورهای اروپایی برخلاف نص صریح حقوق دیپلماتیک، یک دیپلمات ـ تروریست را تحت تعقیب قانونی قرار داده‌اند؟! آخر این «اتفاق نادر و استثنایی در دنیای دیپلماسی»! را در کجا دلمان بگذاریم؟!‌

مگر «در پیمان وین یا کنوانسیون وین درباره روابط دیپلماتیک به عنوان مهم‌ترین معاهده مربوط به حقوق دیپلماتیک «نیامده است که «مصونیت دیپلماتیک اساساً قابل نقض نیست». ؟!

و...

گذشت آن که تو سرخیل دلبران بودی!

این جیغ بنفش ولایی را تا الی غیرالنهایه می‌توان ادامه داد؛ اما پاسخ این چراها یکی بیش نیست:

«گذشت آن که تو سرخیل دلبران بودی» (۱)

گذشت آن که با ستاد ویژهٔ عملیات حزب‌الشیطان و بدون خوف از عقوبت، به بمب‌گذاری در آمیا اقدام کردی (۲) و بعد سیاست مماشات ـ در یک زد و بند کثیف و رد پاک کنی آشکار ـ مدعی شد که تاکنون هیچ مدرکی دال بر دخالت جمهوری اسلامی در این خصوص ارائه نشده و آن‌وقت در بهشت زهرا برای تروریستها یادمان ساختی و به ریش دنیا خندیدی.

گذشت آن که در خبر عربستان با کامیون انفجاری وارد یک عملیات تروریستی شدی و با آن که تحقیقات اف.بی.آی تو را عامل انفجار معرفی کرد ولی سیاست مماشات در دوران بیل کلینتون باعث شد، ویلیام پری، وزیر دفاع وقت آمریکا تو را از اتهام به در ببرد.

و گذشت آن که ...

بدعت بسیار خطرناک!

حال که جهان در اثر افشاگریهای مقاومت ایران و البته پرداخت قیمت کلان و خونهای عزیز، چشم به ماهیت این رژیم تروریستی گشوده است، سخنگوی وزارت‌خارجهٔ آخوندی دستگیری، یک دیپلمات ـ تروریست خود را «بدعتی بسیار خطرناک»! می‌داند:

«این اتفاق را نقض کامل کنوانسیونهای بین‌المللی و نزاکت بین‌المللی و بدعتی بسیار خطرناک می‌دانیم که بانیان آن خودشان قربانی این بدعت خواهند شد. اصول شناخته شده در نظام بین‌الملل باید رعایت شود»! (همان منبع)

توجه داشته باشیم حاکمیتی برای «اصول شناخته شده در نظام بین‌الملل» اشک تمساح می‌ریزد که در عمر ننگین خود، جز با زبان بمب و ترور و خون و خشونت با جهان و طبعاً با مخالفانش در کشورهای مختلف گفتگو نکرده است.

این «بدعت»! نیست، واکنش جهان به گوشه‌یی از تروریسم دولتی است. بهای این بیداری و بیزاری جهانی را همان‌طور که یادآور شدیم مقاومت ایران با خون شهید بزرگ حقوق‌بشر، کاظم رجوی (۳) و شهید بزرگ حقوق پناهندگان، زهرا رجبی (۴) پرداخته است.

محاکمهٔ یک سیاست

تلاش مذبوحانهٔ دیکتاتوری تروریستی دینی برای امضای یک بیانیه با امضای ۱۸۴۲تن از مهره‌های رژیم تحت عنوان «جمعی از حقوق‌دانان و وکلای مرکز، کارشناسان و مشاوران خانوادهٔ قوه قضاییه» بیانگر اهمیت این پرونده است؛ پرونده‌یی که تا به‌حال پدر خواندهٔ تروریسم دولتی نتوانسته در آن موفقیتی به دست بیاورد.

این یک جنگ تمام‌عیار است؛ جنگی که در یک سر آن تروریسم آخوندی قرار دارد و در سر دیگر آن، مقاومت ایران با نیروی مهیب عدالت، حقانیت و قانون.

پیش و بیش از آن که بحث محاکمهٔ یک رایزن سوم سفارت و یک دیپلمات ـ تروریست رژیم در میان باشد، محاکمهٔ یک سیاست ورشکسته و از نفس افتاده در میان است: سیاست استمالت و مماشات با استبداد دینی و چشم پوشیدن بر جنایت و تروریسم افسارگسیختهٔ آن در سراسر جهان؛ تروریسمی که سر نخ آن در هر برگ از پرونده‌هایش به شورای عالی امنیت رژیم و شخص خامنه‌ای می‌رسد.