در مجلس حزباللهی چه میگذرد؟
مجلس نظام آخوندی با آن همه زمینهچینیهایی که خامنهای تدارک دید تا با حزباللهی کردنش، اسب مراد خویش را با آن براند، اکنون به یک شقاقلوس تبدیل شده است. خیلی از این مجلسنشینان که سواد درست و حسابی سیاسی هم ندارند، گاهگاهی خود خامنهای را وادار میکنند که به میدان بیاید و جمع و جورشان کند که حواسشان به منافع نظام باشد. مهارشان کند.
این مجلس آنطور که خامنهای وعدهاش را داده بود و در پایش جناح رقیب را هم قلع و قمع کرد، قرار بود با حزباللهی شدنش راهگشاییهای پیاپی برای نظام بیافریند! اما در ۱۰ماه گذشته قدم از قدم برنداشته و فقط مشتی داد و هوار و بد و بیراه به جناح مقابل حواله کرده است.
این مجلس که قرار بود برای نظام آخوندی فرصت بیافریند، این روزها بدل به مصیبت روی دست نظام شده است. مجلسنشینان فعلی هیچ کاری با معضلات معیشتی و صنفی مردم و نیز مشکلات بینالمللی نظام ندارند. کارشان شده است دامنزدن به اختلافات باندی که آن را هم گاهی خامنهای میآید جلو و به داد و هوارهایشان دهنه میزند.
مجلسنشینان حزباللهی که دستچین شدههای خامنهای هم هستند، الگویی از دولت حزباللهی مورد نظر خامنهای میباشد که لابد میخواهد در نمایش خرداد ۱۴۰۰ سر کار بیاورد. اما خوب است ببینیم این مجلس سوگلی خامنهای در بین خودی نظام چه جایگاه و وزن سیاسی و پارلمانی دارد.
یکی از ویژگیهای این مجلسنشینان، مفتخوری و لم دادن روی صندلیها و داد و هوار نثار همدیگر کردن است. اینان حتی بنبست مبتلابه نظام را در مورد اف. ای. تی. اف نمیتوانند تعیینتکلیف کنند و آن را بدل به یک بازی جناحی کردهاند. روزنامه ستاره صبح در شماره ۸آذر ۹۹ تصویر جالبی از این مجلس میدهد. این روزنامه در گفتگو با نعمت احمدی که یک حقوقدان است، از زبان وی مجلس نظام آخوندی را چنین خطاب میکند:
«اکنون نمایندگان باید توضیح دهند که چه قوانینی برای اصلاح امور کشور وضع کردهاند؟ چرا مسیر را برای تصویب لوایح FATF که میتواند تأثیری مهم بر امنیت و آرامش اقتصادی کشور داشته باشد، هموار نمیکنند؟ برخی نمایندگان گویا وظیفه دیگری برای خود تعریف کردهاند!».
تصویر جامعتر اما نمایی از یک سابقهٔ دزدی شده و مفتخوری تمام در صندلینشینی تحت لوای نماینده مجلس است که به اصل و اساس و مسئولیت آن هم اشراف ندارند. افتضاح آنقدر بالا گرفته است که حقوقدان نظام هم تلاش میکند رفع و رجوعش کند، مجبور میشود تتمهاش را اینطور نمایش دهد:
«این مجلس ناکارآمد است. نمایندگان مجلس یازدهم همانطور که میدانیم در انتخاباتی بدون رقیب و با کمترین مشارکت بر سر کار آمدهاند و اکثر منتخبان از سابقه نمایندگی کمی برخوردارند. از اینروست که هرازگاهی اخبار عجیبی به گوشمان میرسد و میشنویم که برخی در این مجلس خواهان تشکیل فراکسیون ماش و نخود شدهاند و یا نمایندهیی دیگر درخواست حکم اعدام رئیسجمهور را از مقام رهبری میکند!». (همان منبع)
جنبهٔ دیگری از ویژگیهای مجلس حزباللهی خامنهای که آنقدر برایش هزینه باندی و جناحی کرد، بیدرد بودن نسبت به اصلیترین تضاد سیاسی و اقتصادی و صنفی ایران است. شمهیی دیگر از مفتخوری و انگلصفتی خاص آخوندی در مجلس نظام را روزنامه حکومتی همدلی در شماره ۸آذر ۹۹ تصویر کرده است. دقت کنید:
«مجلس فعلی هیچ عملکرد مثبتی مبنی بر بهرهگیری از همین یکدستی جناحی و سیاسی برای حل مشکلات کشور که مهمترین آنها معیشت و اقتصاد جامعه است، نداشته است».
از آنجا که مجلس آخوندی هم یکی از دستاندر کاران الیگارشی نظام ولایت فقیه است، هیچ فرقی نمیکند که حزباللهی باشد یا اصلاحچی باشد و یا ترکیبی از اینها. این ارگان هم هیچ رسالتی جز اعمال بخشی از سلطهگری و اشغالگری سیاسی و اقتصادی و صنفی ندارد.
این تصاویری را که رسانههای حکومتی به آنها اشاره کردند، توصیفاتی در باب همان ارگانی است که خمینی آن را «رأس امور کشور» نامید. رأس امور کشور را مشتی مفتخور و صندلینشین بیدرد اشغال نمودهاند که فقط خورنده و مکندهٔ بودجههای کلانمیلیاردی هستند. نه کاری به نان و آب و معیشت و سیل و زلزله در زندگی مردمان دارند و نه کاری به مبارزه با کرونا و باری از این کشور و مردم برداشتن. مجلس هم بازویی از ولایت فقیه است تا ایران را در اشغال نگه دارد و خاکش، فرش سلطهگری و چپاول جمهوری اسلامی آخوندی باشد.