۱۳۹۹ آذر ۴, سه‌شنبه

بازی فریبکارانه با آمار این بار با آمار بیکاری!

 

                         بازی فریبکارانه با آمار

کارگزاران فاسد و بی‌کفایت نظام ولایت فقیه برگ تازه‌ای از دروغ و فریب را بشکل دادن آمار مربوط به نرخ بیکاری عرضه داشته‌اند.

                              نرخ‌های گمراه‌کننده بیکاری

کارشناسان مرکز پژوهش‌های مجلس و تحلیگران خارج از دایره‌های حکومتی در بررسی وضعیت بازار کار ایران به نتایجی رسیده‌اند که با رقمهای اتاق تجمیع آمار حکومتی اختلافهای زیادی دارند. در آمار رسمی گفته می‌شود که در بهار امسال نرخ بیکاری ۱/۱ درصد نسبت به بهار سال گذشته کاهش یافته است. چطور امکان دارد؟ وقتی بسیاری از بنگاه‌های دولتی نیز تعطیلند و کرکره مغازه‌های بازار هم پایین کشیده شده است، نرخ بیکاری یک درصد هم پایین می‌آید؟ دولت آخوند روحانی در این موارد از ترفند ها و شگردهایی استفاده می‌کند که البته دیگر جز خودش کسی را فریب نمی‌دهد.

جمعیت فعال و غیرفعال در بازار کار چه وضعیتی دارند؟

بشکل ساده‌ای می‌توان گفت نرخ بیکاری حاصل جمعیت بیکاری است که مدتها در شغلی فعال نبوده است به‌علاوه جمعیتی که جویای کار است اما آنها هم نمی‌توانند شغل و کار مناسبی برای خود به‌دست بیاورند. هرگاه گروه دوم از تقاضا و یا پیگیری برای پیدا کردن شغلی منصرف شوند و به‌اصطلاح از خیر داشتن کاری بگذرند و در گوشه خانه و خیابان روزگار سپری کنند، از جمعیت فعال وارد جمعیت غیرفعال می‌شوند و نرخ بیکاری به ظاهر کاهش پیدا می‌کند! چرا که از جمعیت تشکیل دهنده جویای کار کم شده است! حالا حکومتیها برای فریب افکار عمومی مدعی می‌شوند نرخ بیکاری کاهش یافته است. اگر به آنها گفته شود که این یک حقه بازی آماری است در جواب می‌گویند این آمار واقعی است!. . و شنونده را از پیگیری و جویای حقیقت منصرف می‌کنند.

بیکاری واقعی در ایران دو و نیم برابر آمار رسمی است!

بنابراین طبق بررسی وضعیت بازار کار ایران توسط دولت آخوند روحانی در بهار ۱۳۹۹ کاهش ۱/۱درصدی نرخ بیکاری نسبت به بهار ۱۳۹۸ را شاهد بوده‌ایم. اما با توجه به این‌که در این فصل، جمعیت غیرفعال افزایش قابل توجهی داشته است «بنابراین کاهش نرخ بیکاری به‌دلیل کاهش نرخ مشارکت بوده است و بهبود این شاخص نمی‌تواند بهبود وضعیت بازار کار را نشان دهد؛ در واقع در چنین شرایطی نرخ بیکاری شاخصی کاملاً گمراه‌کننده برای تحلیل بازار کار است». اقتصادنیوز۲آذر۹۹)

از شاخصهای مهم بازار کار، همواره بررسی جمعیت فعال و غیرفعال جمعیت در سن کار بوده است. وضعیت نامطلوب بازار کار و تعطیلی برخی کسب و کارها هم‌چنین بحرانهای عمیق اقتصادی بجا مانده از سال‌ها ی رکود تورمی، بیشترین تاثیر را بر روی تحولات جمعیت فعال داشته است. به این معنی که تقاضا برای نیروی کار کاهش و به تبع آن جمعیت فعال نیز کاهش یافته است. نیروی کار موجود در فصل تابستان امسال بیش از ۲۶میلیون نفر از جمعیت در سن کار را ثبت کرده است یعنی این‌که شاغل و یا بیکار بودند. «هم‌چنین در فصل تابستان ۹۹ نسبت به فصل مشابه سال قبل بیش از یک میلیون و ۶۰۰هزار نفر از بازار کار خارج شده‌اند که بیش از یک میلیون و ۱۰هزار نفر آن را زنان و ۶۱۶هزار نفر مابقی را مردان تشکیل می‌دهند. این تغییرات جمعیتی به نوبه‌خود موجب کاهش نرخ مشارکت اقتصادی نسبت به فصل مشابه سال قبل شده است». (شرق۲آذر۹۹)

افزایش جمعیت غیرفعال؛ کاهش جمعیت بیکار!

«ارزیابی نتایج طرح آمارگیری نیروی کار تابستان ۹۹ نشان می‌دهد که جمعیت شاغل کاهش حدود یک میلیون و ۲۰۹هزار نفری و جمعیت بیکار کاهش ۴۱۷هزار نفری و در مقابل جمعیت غیرفعال افزایش ۲میلیون و ۳۱۱هزار نفری را تجربه کرده‌اند». (اقتصاد آنلاین۷ آبان۹۹)

البته کاهش جمعیت شاغل در تمام بخشهای اقتصادی به یک میزان نبوده است. یافته‌های بازار کار نشان می‌دهد، سهم جمعیت شاغل در بخش خدمات به میزان ۸۱۹هزار نفر و جمعیت شاغل بخش‌های کشاورزی و صنعت به ترتیب به میزان ۳۴۷ و ۴۳۲هزار نفر کاهش یافته است. هم‌چنین در فصل تابستان امسال نسبت به فصل مشابه سال گذشته جمعیت شاغل بخش کشاورزی معادل ۷.۴درصد رشد منفی و جمعیت بخش‌های صنعت و خدمات به ترتیب معادل ۵درصد و ۶.۷ درصد رشد منفی داشته‌اند.

«هم‌چنین بررسی‌های آماری نشان می‌دهد که از کل بیکاران کشور در تابستان ۹۹ به میزان ۷۳.۲درصد در گروه سنی ۳۵-۱۸ سال قرار داشته‌اند. در صورتی که جمعیت زیر ۱۸سال را نیز در نظر بگیریم در مجموع ۷۴.۲درصد از کل بیکاران کمتر از ۳۵ساله بوده و فقط ۲۵درصد آنان بالاتر از ۳۵سال بوده‌اند». (دنیای اقتصاد ـ‌۷آبان۹۹)

بازی آماری با زندگی جوانان بیکار

مرکز پژوهش‌های مجلس در گزارش فصل بهار خود، گوشه‌ای از واقعیتهای امروز اقتصادی در ایران را نمایان کرده بود. بخش چشمگیری از جوانانی که تا سال گذشته دنبال شغل و کاری بودند، اما به‌خاطر عدم موفقیت در این تلاش، جستجوی کار را یک‌سره رها کرده‌اند. به عبارتی دیگر بسیاری از مردان و زنان جوان، سرخورده و ناامید، در پایان مسیر جستجو برای یک شغل مناسب درمانده شده و از ادامه راه منصرف گردیدند.این وضعیت تأسف‌بار البته در آمارهای دولتی نشان می‌دهد که نرخ بیکاری کاهش یافته است. رژیم آخوندی هم اتفاقاً خوشحال از این‌که می‌تواند چنین آمارهای گمراه‌کننده‌ای را در رسانه‌هایش در بوق کند.

قبلها که بحث بر سر این بود که اساساً شاغل کیست و آیا طبق شاخصهای رژیم آخوندی می‌توان کسی را که در هفته یک ساعت کار می‌کند شاغل حساب کرد اما حالا بحث از این فریب کاریها و آمارسازیها گذشته است. بر مبنای گزارش مرکز پژوهشها، ٤١، ٨درصد از جمعیت ١٥ساله و بیش‌تر از نظر اقتصادی فعال هستند، یعنی در گروه شاغلان یا بیکارانی که در جستجوی کار هستند، قرار گرفته‌اند و بیش از ۵۸درصد جمعیتِ در سن کار ایران اصولاً دنبال یافتن کار نیستند. هم‌چنین نرخ مشارکت اقتصادی در تابستان سال جاری نسبت به فصل مشابه پارسال ۳.۲ درصد کاهش یافته است. بنایراین از هر جنبه و لحاظی که حساب کنیم بیکاری در ایران چند برابر آن چیزی است که رژیم آخوندی سعی در پنهان کردن آن دارد. بگذریم از این‌که آنان هم که شاغلند با کمبود دستمزد و بی‌تناسبی حقوقشان با هزینه‌های سرسام آور اجناس مورد نیاز حیاتی‌شان روبه‌رویند. تورم لجام‌گسیخته و گرانی‌هایی که روزبه‌روز افزایش می‌یابد طاقت هر آدم متوسط الحالی را نیز طاق می‌کند چه رسد به میلیونها نفر از شاغلین کم‌درآمد و یا بیکاران دارای خانواده و فرزندان خردسال.

حالا بگذارید آمار بیکاری را بالا و پایین کنند و یا ماهی صد هزار تومان به نیازمندان ۶۰ میلیونی و یا ۳۰ میلیونی بدهند و یا در انتظار امداهای غیبی نزول کرده در کاخ‌سفید استکبار جهانی بنشینند، سرنوشت چنین رژیم تبهکار و دروغ آفرینی جز پرتاب آن به بایگانی رژیمهای ضدبشری، به‌دست جوانان آگاه و دلیر میهن نیست.